در دهههای اخیر سخن از مفهومِ «یقین اخلاقی» گفت و شنودهای بسیاری را به پا کرده است؛ اینکه آیا گزارههایی اخلاقی وجود دارند که هیچ استدلال، شاهد، شک و تردیدی در آنها کارگر نباشد و یکسره برای همه پذیرفتنی باشد؟
- به گزارش ردنا (//adyannews.com/all-news/” title=”تحلیلی خبری ادیان نیوز”>ادیان نیوز)، محمد سعید عبداللهی(طلبه سطح چهار حوزه و دانشجوی دکتری فلسفه اخلاق): یکی از این گزارهها که شاید بیشترین همدلی را میان مردمان از هر دین، رنگ و نژاد و فیلسوفان برانگیزد این گزاره است:
- حال موقعیتی را فرض کنید که من در یک خیابان به شما که عابر هستید، کودکی مشخص را نشان میدهم و میگویم «کشتن این کودک نادرست است.» سخن بر سر این است که چه چیزی این فرض را این اندازه عجیب و غریب جلوه میدهد؟
- در دهههای اخیر سخن از مفهومِ «یقین اخلاقی»[۱] گفت و شنودهای بسیاری را به پا کرده است؛ اینکه آیا گزارههایی اخلاقی وجود دارند که هیچ استدلال، شاهد، شک و تردیدی در آنها کارگر نباشد و یکسره برای همه پذیرفتنی باشد؟ برای نمونه برخی تلاش کردهاند این اصطلاح را اینگونه به تعریف بیاورند که باری، ما یقینهای اخلاقی داریم، به معنای وجود گزارههایی در اخلاق که میتوان به وجوو آمدن هر دلیلی را برای شک در آنها کنار بگذاریم، مانند این ادعاهای کلی که قتل، تجاوز جنسی، //adyannews.com/tag/terorism/” title=”تروریسم”>تروریسم، کشتن کودکان و کودک آزاری، قربانی کردن انسان، و شکنجه نادرست هستند و یا ادعاهای خاص مبنی بر اینکه این قتل (بمب گذاری در مکانی پر تردد یکی از نمونههای بارز آن است) این تجاوز، این اقدام تروریستی یا … نادرست است. هر دلیلی که ممکن است برای شک در باب هر یک از این ادعاها ارائه شود، با آن ادعا وارد یک نحوه مسابقه اعتبار شده و مردود میشود و تا آنجایی که با عقل و منطق پیش بریم، هر شاهد یا استدلالی که به ما بگوید یکی از این نمونهها یقین اخلاقی نیست، یقین ما را از بین نمیبرد بلکه اعتماد ما به آن شاهد یا استدلال را تضعیف میکند.[۲]
- باری، فیلسوفان در دهههای اخیر برای پیشبرد ایدهٔ «یقین اخلاقی» از نمونههای مختلفی بهره میبرند. برای نمونه به گزارههای زیر توجه کنید
- اینها همه پارهای از گزارههایی بود که برخی فیلسوفان بدانها برای نمونهای از یقین اخلاقی استناد میکنند. یکی از این گزارهها که شاید بیشترین همدلی را میان مردمان از هر //adyannews.com/?s=%D8%AF%DB%8C%D9%86″ title=”جستجوی کلید واژه دین”>دین، رنگ و نژاد و فیلسوفان برانگیزد این گزاره است:
- حال موقعیتی را فرض کنید که من در یک خیابان به شما که عابر هستید، کودکی مشخص را نشان میدهم و میگویم «کشتن این کودک نادرست است.» سخن بر سر این است که چه چیزی این فرض را این اندازه عجیب و غریب جلوه میدهد؟ در این فرض ما شگفت زده میشویم، چرا باید کسی چنین چیزی بگوید و چه هدفی دارد؟ اصلاً مگر چه دلایلی وجود دارد که گمان کنیم کشتن یک کودک اشتباه نیست؟ از طرفی آیا کسی میتواند در این گزاره که «کشتن کودک نادرست است» شک و تردید کند؟ آیا کسی که در این گزاره شک میکند را خطاکار می دانیم یا دیوانه؟ آیا یقینی که به درستی این گزاره داریم مانند یقینی است که به درستی گزاره «این دو دست من است» داریم؟
- حضور پر شکوه مردم در خیابانهای پاریس، لندن، نیویورک و دیگر شهرهای خاور و باختر زمین بیانگر گونهای از «یقین اخلاقی» است که در نهادِ مردم با هر //adyannews.com/?s=%D8%AF%DB%8C%D9%86″ title=”جستجوی کلید واژه دین”>دین و آیینی وجود دارد و این «صلاحیت اخلاقی» همچنان ذهن و ضمیرشان را قلقلک میدهد و نمیتوانند در برابر چنین شرایطی بدون واکنش، تنها نظارهگر باشند. مردمانی که با دیدن کودکان به خون تپیده، مردمِ چشمشان خون است و بی اختیار خود را میان کوی و برزن و در حال شعار علیه ظلم و کنشگری میبینند. گویی دیگر هیچ رسانه و پلتفرمی یارای آن ندارد که با هزار و یک حیله و مکر سرپوشی به روی چنین کودککشیای بگذارد و حساسیت اخلاقی افکار عمومی را بکاهد و قطبنمایِ اخلاقیشان را از مسیر درست منحرف بگرداند. تا نگارش این یادداشت، بیش از سه هزار کودک در سه هفته و در برابر چشم جهانیان، چشم فرو بستند، همان کودکانی که مادران نامشان را به روی دستهایشان مینوشتند که مبادا در میان خاک و خون و نبودن خانواده، بی نام و نشان بمانند.
- حال اگر آنگونه که برخی از فیلسوفان بدان توجه دادهاند، «یقین اخلاقی» امری مطلق و طبیعی است، چگونه افرادی از ینگه دنیا بدین منطقه میآیند، غصب میکنند، میسوزانند، درهم میکوبند، بیرون میرانند، بمباران میکنند و مهمتر از همه کودک میکشند؟ آیا آنان «یقین اخلاقی» به این گزاره ندارند که «کشتن کودکان نادرست است»؟ باری، فارغ از پاسخها و سخنانی که در باب سیاست، قدرت و همه دلیلهای منفعتطلبانهای که برای عدهای انسان نما، به میان میآید، فیلسوفان در این بحث به چند نکته توجه میکنند. اگر شخصی یک گزاره یقین اخلاقی را انکار کند، حال چه با رفتار خود و چه به شکل شفاهی، این امر چه معنایی دارد؟ به چند مورد اشاره میکنیم
- ارجاعات
- [۲] Chappell, sophie. (2015). in Intuition, Theory, and Anti-Theory in Ethics, https://doi.org/10.1093/acprof:oso/9780198713227.003.0010 Pages,186–۲۰۹,Oxford P. 189
- بنگرید به
- Pleasants, Nigel (2015) If Killing Isn’t Wrong, Then Nothing Is A Naturalistic Defence of Basic Moral Certainty.
- Laves S. (2020) “Between Realism and Relativism Moral Certainty as a Third Option.” The Philosophical Forum 51(3): 297–۳۱۳.
- Moyal‐Sharrock, Danièle (2004) Understanding Wittgenstein’s On Certainty. Basingstoke Palgrave Macmillan.
- Pritchard, Duncan, (2011) Epistemic Relativism, Epistemic Incommensurability, and Wittgensteinian Epistemology,” A Companion to Relativism, edited by Steven D. Hales (Oxford Blackwell, 2011) 266–۸۵.
- [۷] Kober, Michael. (1997). “On Epistemic and Moral Certainty A Wittgensteinian Approach,” International Journal of Philosophical Studies 5, 365–۸۱, ۶۹.
منبع
دین آنلاین