خصوص راهکارهای به کار رفته برای مقابله با داعش در روزنامه شهروند
نوشت:شوک خبری سقوط موصل در سال گذشته، آنقدر تکاندهنده نبود که سقوط دو
روز پیش الرمادی در۱۲۰ کیلومتری شمال بغداد توانست به مردم عراق و
افکارعمومی منطقه ضربه وارد کند. حیرت از این جهت که پس از گذشت قریب به
یکسال از جنگ دولت عراق با این گروه تروریستی چند ملیتی، علیالقاعده تصور
این بود هم دولت مرکزی و هم ارتش عراق با تجربیاتی که به دست آوردهاند
قادر به رویارویی با این شبه نظامیان خواهند بود. نه آنکه پس از یکسال
یکی از مهمترین دروازههای بغداد به دست آنان سقوط کند.
سقوط الرمادی از ۲ جنبه میتواند مهم باشد؛ نخست به چالش کشیده شدن
اراده و توانایی دولت آقای العبادی برای کنترل اوضاع کشور. دوم توانایی
ارتش عراق در مقابله با این گروه تروریستی. هر دوجنبه تاسفآور و موجب
نگرانی است. آنگونه که گفته میشود و شواهد و قرائن غیر از این را نشان
نمیدهد ارتش و پلیس عراق در دفاع از الرمادی از همان الگوی رفتاری تبعیت
کردهاند که در سقوط موصل آنها دیده شد. «عقبنشینی فوری و به جا گذاشتن
تسلیحات و مهمات پیشرفته برای دشمن». یک فرمانده شبهنظامیان شیعه که واحد
تحت امر او برای جنگ در جنوب الرمادی مستقر شده میگوید: «به درستی
نمیداند چرا فرماندهان ارتش هنگام عقبنشینی تجهیزات و هزاران تن مهمات
را از بین نبردند. امروز تروریستها از غنائم به خوبی استفاده میکنند».
توانایی دولت و ارتش عراق در مقابله با داعش و ناامنیهای سراسر کشور
اکنون به یک دغدغه جدی مشترک برای مردم عراق و نیزجامعه جهانی تبدیل شده،
به ویژه آنکه قرار و انتظار آن بود با روی کار آمدن عبادی، عراق دستکم به
لحاظ سیاسی سر و سامانی بگیرد. تمامی شواهد و قرائن نشان میدهد واقعیت
امروز عراق غیر از آن چیزی است که تصور میکردیم در بطن این جامعه چند گونه
و عمیقا متشتت وجود دارد. حیرتآور است، بسیاری و در رأس آنها دولت مرکزی
بغداد ترجیح دادند برداشتی متفاوت از این واقعیات پنهان داشته باشند. نه
الرمادی، بلکه هر موضوع و حادثه دیگری، دیر یا زود این واقعپوشی را آشکار
میکرد، که کرد. میتواند انتقادی تلخ و گزنده به نظر برسد اما تحولات
کنونی ثابت میکند ارزیابیهای قبلی از علت و چرایی بروز و ایجاد ناامنیها
در عراق و نه فقط آنچه به داعش مربوط میشود، با محاسبات دقیقی صورت
نگرفته است. بسیار خب، برای سادهسازی صورت مسأله میتوانیم خود را قانع
کنیم دخالت و حمایت کشورهایی مانند قطر، عربستان و ترکیه علت اصلی
قدرتگرفتن این گروه تروریستی و شرارتهای آن است. اما چنین برداشتی با همه
درستی آن، انعکاسدهنده تمامی واقعیت نیست، آنگاه که بپذیریم سازمان داعش
با ساختاری سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک، در این حد قدرت و شتابی که ظاهر
شده، نتیجه و محصول فرآیند مشابه ساختار خود در درون جامعهای است که در
آن قرار گرفته است. ریزش به یکباره ساختارهای سیاسی، قومیتی و فرهنگی در
یک جامعه درحال گذار و متکثر مانند عراق و متقابلا عدم قرار دادن و
بارگذاری مدلی جایگزین و یا حداقل پیوستی به جای آن، نتیجهاش چیزی جز
بهرهگیری تروریسم و تولید خشونت سیستماتیک در آن جامعه نیست. عراق تنها
نمونه نیست. لیبی و سوریه را ببینید. درواقع حق داریم سوال کنیم «داعش
محصول کدام فرآیند نامتوازن و به شدت خطرناک سیاسی و اجتماعی در درون جامعه
عرب و ملتهای خاورمیانه است. تا آنجا که به تحولات کنونی عراق مربوط
میشود فعلا دولت این کشور از موضع حاکمیتی مسئولترین نهاد رسمی برای
پاسخگویی است. اگر مخاطره داعش و سیستم حیرتآور سیاسی و امنیتی آن تنها
محدود و محصور به مرزهای عراق میشد، شاید برخورد با آن هزینه کمتر و
عواقب محدودتری برای منطقه داشت. اما تجربه عملیاتی این گروه و قابلیت
حیرتآور آن در بازسازی خود، انطباق با شرایط منطقهای، استتار محیطی و از
همه مهمتر خاصیت ژلاتینی آن برای نفوذ در لایههای مختلف اجتماعی در
سراسر جهان خصوصا منطقه خاورمیانه عربی و خلیجفارس، موجب شده داعش نه
صرفا بهعنوان یک سازمان نظامی بلکه یک ساختار تمامعیار سیاسی –
ایدئولوژیک قد علم کند و به مهمترین تهدید عمده و بیسابقه برای صلح
جهانی و ثبات منطقهای تبدیل شود. معیارها و ابزار نظامی به کار گرفته
شده علیه این سازمان تاکنون نتوانسته به حذف و ناکارآمدی آن منجر شود.
«المهند هیمور» سخنگوی استانداری الانبار با تأسف و نگرانی و ناامیدی
میگوید: «رمادی سقوط کرد. این یک زوال تدریجی بود». ارتش عراق نیز با
انتشار بیانیهای اعلام کرد: «پیروزی طرف عراق است، چراکه عراق از آزادی و
شأن خود دفاع میکند». اما میتوان به چنین حماسهخوانی اطمینان داشت؟
شاید! اما نه تا زمانی که در مقابله با داعش اولا بسترهای سیاسی و
اجتماعی ایجاد و توسعه آن از بین برود. ثانیا دولت مرکزی عراق تمام توان
سیاسی، اجتماعی، ایدئولوژیکی و حاکمیتی خود را یکپارچه بهعنوان یک حاکمیت
فراگیر به کار گیرد. ثالثا دولتهای منطقه با همکاری جامعه بینالمللی در
پروژه همگنسازی و توازن استراتژیک توزیع قدرت، با دولت عراق همکاری کرده
و به تفاهم برسند. صرف مقابله نظامی با داعش کارساز نخواهد بود.
منبع : شفقنا