حجت الاسلام هادی سروش در پاره ای از این یادداشت آورده است: ای کاش کسی که حاکمیتِ شرعیِ مطلق بر خراسان دارد، بدون طرح آیه ای از قرآن که به موضوع بی ارتباط است، به نقدِ علمی ایده “گفتگوی تمدنها” می پرداخت تا نقطه ضعف آن در منظر اندیشمندان قرار گیرد، چرا که نشانه اهمیت آن آکادمیک بودنش و ورود به دنیای سیاست و امضاء متفکران و سیاستمداران جهان در سال ۱۳۷۷ در سازمان ملل است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، دکتر هادی سروش در این یادداشت آورده است: حجت الاسلام علم الهدی امام جمعه فوقِ انقلابی مشهد در مقام تعریض به ایده «گفت و گوی تمدنها» بر آمد و به قصد تنقیصِ آن را ، مغایر با آیه «لکم دینکم و لی دین» دانست!
ای کاش کسی که حاکمیتِ شرعیِ مطلق بر خراسان دارد، بدون طرح آیه ای از قرآن که به موضوع بی ارتباط است، به نقدِ علمی ایده «گفت و گوی تمدنها» میپرداخت تا نقطه ضعف آن در منظر اندیشمندان قرار گیرد ، چرا که نشانه اهمیت آن آکادمیک بودنش و ورود به دنیای سیاست و امضاء متفکران و سیاستمداران جهان در سال ۱۳۷۷ در سازمان ملل است.
البته ناگفته نماند که با عنایت ویژه «معجزه هزاره سومِ» این آقایان که امروز از بردنِ نامش شرم دارند، از تقویم حذف شد!
محل نظر این است؛ «گفت و گوی تمدنها» ارتباطی به سوره کافرون ندارد چون آن سوره با توجه به هشت بار تکرار «عبودیت»؛ در مقام «عبادت» است و نه گفت و گو.
ای کاش «کارهای سیاسی» به مشارالیه اجازه می داد و مراجعه به تفسیر مجمع البیان -که در خانه هر روحانی وجود دارد- می نمود و میدید که شآن نزول سوره کافرون در مورد آمدن سران قریش خدمت پیامبر رحمت (ص) و درخواست یکسال عبادت بت ها توسط مسلمین و یکسال عبادت خدا توسط مشرکین بوده و نه گفتگو و ارائه نظر .
باری، اگر بنا شود ایده «گفت و گوی تمدنها» به قرآن عرضه شود ، مدار آن آیه ۱۱۱ سوره بقره است که سخن از؛ «قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ» است و نیز آیه ۶۴ سوره آل عمران است که فرمود: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ ؛ بگو: «اى اهل کتاب، بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم».
و حتی اگر دنیا، دنیایِ «جنگ تمدنها» هم باشد، راهکار قرآن طبق آیه ۶۱ سوره انفال؛ «إِن جَنَحُواْ لِلسَّلۡمِ فَٱجۡنَحۡ لَهَا»، بر پذیرشِ گفت و گو و خاموش کردن آتش جنگ است .
بعید است جناب امام جمعه فرصت کند و کتاب «احتجاج» مرحوم طبرسی را مطالعه نماید که مملو از گفت و گوهای رسول الله (ص) و اهل بیتش (ع) با دنیای آن روز و منکرین و یا معاندین فکری و دینی و سیاسی بوده، و در تمام روایات آن کتاب محور «گفت و گو» است و طبعا در آن گفت و گوها نظریه پردازی و قانع شدن و یا نقد نظریات شکل گرفته است .
بنایِ این قلم ورود در سخنان نسنجیده سیاسی و احیانا دینی که به وفور دیده می شود نیست اما گاهی «مظلومیتِ دین» ما را از این بنا خارج می کند و سخن کوتاهی در دفاع از دین تقدیم می شود چرا که؛ «کُلُّکُمْ راعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُول»!