به گزارش ادیان نیوز، فرقهها برای عضوگیری از بین افرادی که تقید چندانی به مبانی اعتقادی دینی و اصول زندگی اجتماعی ندارند، از ترفندها و دامهای گوناگونی استفاده میکنند.
این ترفند که بعضا با تعبیر “ازدواج معنوی” از آن یاد میشود، در واقع اختلاط غیراخلاقی و از بین بردن مرز حیا، عفت و پاکدامنی بوده و در نهایت آنچه از این به اصطلاح ازدواج حاصل میشود، تباهی است.
جریان مسیحیت تبشیری که در این زمینه سرآمد فرقههای دیگر است، طیف وسیعی از اغواگران زن را در اختیار دارد. در شبکههای ماهوارهای مربوط به این جریان و در شبکههای مجازی و اینترنتی این اغواگران به وضوح دیده میشوند.
استفاده از روشهای نامتعارف و غیراخلاقی در فرقههای هرمی و گلدکوئیست و همچنین میسحیت تبشیری یک روش رایج است که در آن عنصر تبلیغ کننده، مشکل سوء اخلاقی افراد را هدفی برای میدانداری و نمایشهای گوناگون اغواگری قرار میدهد.
نتیجه این اغواگریها که تهی شدن اعتقادات قبلی و جایگزینی اعتقاداتی دیگر در اعضای فرقهها است، راهکاری مناسب برای جذب عضو در فرقههای جدیدتر محسوب میشود؛ حتی فرقههایی که قدمت دویست ساله دارند نیز در گذشته به این شیوهها دست زدهاند و بهترین نمونه را کشف حجاب و اغواگریهای قرهالعین -فرد شماره دو فرقه ضاله بهائیت- میتوان نام برد.
فرقههای یوگایی که از آیین “تانترا” نشأت میگیرند و جریان عرفان بدلی اشو، پیشقراولان آزادی لجام گسیخته روابط غیراخلاقی هستند و آن را تنها راه رسیدن به سعادت قلمداد میکنند.
آیین تانترا، اختلاطهای غیراخلاقی را حتی اختلاطهای عبادی عنوان کرده و غریزه جنسی را مهمترین غریزه میشمارد؛ تا جایی که صاحبنظران و فرقهشناسان از این آیین، بهعنوان “عرفان روابط غیراخلاقی” یاد میکنند.
در کشورمان بیش از یک هزار مراکز مرتبط با تمرینات یوگایی وجود دارد و چه بسا بخشی از این مراکز همان اهدافی را دنبال میکنند که یوگاهای منشعب از آیینهای ترویج بیبندوباری آن را الگوی خود قرار دادهاند.
در آزادیهای غیراخلاقی و بیبندوباری اشو نیز، خانواده به عنوان سد راه کمال بشری نام برده شده و روابط غیراخلاقی و متعدد به عنوان جایگزین توصیه میشود. اشو در اجرای این نظر شوم حتی یک شهرک کاملا آزاد در روابط جنسی نیز راهاندازی کرد تا انسانها به اسم آزادی، در رسیدن به اوج کمال ادعایی فرقه، به تباهی کشیده شوند.
در شهرک اشو، اغواگریها در اوج خود پرسه میزد تا انسانهای درون آن به تمام گذشته خودشان پشت پا زده و تنها به اشو و ایدههای بی بندو بار وی متمایل شوند.
اشو همه مهارتش را به کار گرفت تا انسانهایی گرفتار در پیلههای خفت و تباهی و غرق در نفسانیات تربیت کند و اینها همه با به نام آزادی انسانها و با مهر بشردوستانه انجام میگرفت.
فرقه دیگری به نام “فالون دافا” که فرقهای چینی و ترکیبی از بودائیسم و تائوئیسم است، کمونیزم جنسی را رواج میداد. این فرقه که در قالب انجام حرکات و تمرینات رزمی، مکتبش را در بین ورزشکاران تبلیغ میکرد دامی بود تا از این طریق، ورزشکاران را به بهانه تزکیه روح و باز شدن چشم آسمانی به چشماندازهای بیبندوباری سوق دهد.
فرقههای ظاهرا عرفانی که از غرب برخاستهاند، نیز از طریق ارائه نظرهای ترویج کننده بیبندوباری به دنبال جذب جوانان در کشورهای مختلف هستند. در این زمینه مکتب”پائولو کوئیلو” بهترین مثال است؛ چرا که فرقه تحت حاکمیت وی، جذب قشر فعال جامعه را در قالب خواننده رمانهای مسالهدار و جملات مهیج جنسی و غیراخلاقی جستجو میکرد.
زمانی که پائولو کوئیلو در دهه هفتاد به ایران آمد، بیش از یکصد هوادارش در فرودگاه، منتظر نشستن هواپیمای حامل وی بودند. عایدی که از خواندن کتابهای پائلو کوئیلو به دست میآمد، چیزی جز ترویج بیبندوباری و اباحهگری نبود. پائولو کوئیلو میگوید که گاهی ادامه زندگی مشترک در خانواده، تعهدی الکی و کشیدن بدبختی است و در ادامه آزادیای را خوب میداند که هیچ تعهدی به دنبال نداشته باشد.
فرقه تی.اس.ام که اصل عبادت را در مدیتیشن جستجو میکند، ازدواج را تنها در ازدواجهای تشکیلاتی از طریق این فرقه معتبر دانسته و برای افراد مجددا مراسم پیوند معنوی برگزار میکند. در تمرینات و جلسات این فرقه زنان و مردان نامحرم در زمان خواندن سرودهای عبادی باید دست همدیگر را بگیرند و آواز بخوانند تا به شور و شوق نهایی نائل شوند.!
سران فرقه مذکور، ادامه حیات را در این آوازخوانیهای مشترک و مراسمهایی که با لمس دیگر اعضای بدن یکدیگر صورت میگیرد ارزیابی میکنند. در این فرقه، در قالب مراسمهای معنوی، اختلاط هر چه بیشتر بین زنان و مردان و عادتها و تعلقهای احساسی به یکدیگر مدنظر است.
گفتنی است این وضعیت در کلیساهای خانگی هم به چشم می آید در این مجامع زیر زمینی و کلیساهای غیر قانونی تنها چیزی که اهمیت ندارد، تعالیم انجیل و آموزههای مسیحیت است و غیر از آن گعدهگیری برای بحث درباره مسائل سیاسی کشور گرفته تا موسیقیهای مهیج و اختلاطهای غیراخلاقی، فراوان دیده میشود.
افرادی که به این کلیساهای غیرقانونی رفت و آمد میکنند، به تدریج با روشهای اغواگرانه، زننده و روابط غیرعرفی، آنها را به محیط دلبسته کرده و در ادامه، مسائل دیکته شده از سوی سران اصلی آن که در خارج از مرزها نشستهاند، را عملی میکنند.
منبع: انجمن رهپویان هدایت