در تورات وعده برگزیدگی و اختصاص سرزمین مشروط به اطاعت از خداست، در حالی که آنها این شرط را یک طرفه دانسته، به سایر تعالیم و دستورات تورات پایبند نبوده و پیاپی مرتکب معصیت خدا میگردند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، دکتر احمدرضا مفتاح عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، در بخش اول سخنان خود با اشاره به گزارههای مقدس یهودیان در تورات گفت:اصل ادعای برگزیدگی قوم یهود بر اساس نقلی است که در صفر پیدایش کتاب تورات اینگونه ذکر گردیده است که خدا به حضرت ابراهیم (ع) بشارت میدهد که نسل ایشان زیاد خواهد شد و سرزمین نیل تا فرات در اختیار آنها قرار خواهد گرفت.
لذا یهودیان که خود را از نسل حضرت ابراهیم (ع) می دانند معتقدند که به واسطه این وعده الهی، خدا آنها را به عنوان قوم برتر برگزیده و بشارت بخشش این سرزمین را نیز به آنها داده است.
ایشان در ادامه به نقد این نظریه پرداخت و گفت: در این جلسه و برای نقد این نظریه، ما صحت این عبارت را از تورات مفروض گفته و از تمام اسنادی که برای غلط و غیر وحیانی بودن تورات می توان ارائه داد، پرهیز می کنیم.
تعبیر قوم برگزیده به معنای مردمانی که اعتقاد به خدا دارند، در مقابل کسانی است که اعتقادی به خدا نداشته و مشرکند. لذا تعبیر «قوم برگزیده» برای عده ای که دارای ویژگی هایی مثل ایمان و باور به خدا هستند و خدا نیز به سبب این خصلت به آنان برتری داده، قابل پذیرش است. اما سوال این است که آیا این عنوان مطلق است یا مشروط؟ چرا که هیچ کس با خدا نسبت خویشاوندی ندارد.
دکتر مفتاح افزود: کلمه «عهد» یکی از کلیدواژه های پرتکرار در کتاب مقدس مسیحیان و یهودیان است. عهد رابطه ای دو طرفه است لذا در قبال وعده برتری و اختصاص سرزمین از ناحیه خدا، قوم برگزیده باید تکالیفی را انجام دهد. پیمانی که بین خدا و حضرت ابراهیم وجود داشته، دوطرفه و مشروط به اطاعت خدا و عدم تعدی از این عهد بوده است، نه به صورت مطلق و برتری ذاتی قوم یهود برای سایر مردم. نکته قابل توجه بنا بر کتاب مقدس این است که آنها معتقدند آوارگی ها و شکست هایی که بنی اسرائیل همواره داشتند، نتیجه عهدشکنی، عدم اطاعت و ناسپاسی های آنان است؛ چنانچه قرآن نیز در سوره اسراء آیه ۴ الی ۷ می فرماید:
«وَقَضَیْنَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا * فَإِذَا أَجَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا * ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّهَ عَلَیْهِمْ وَمْدَدْنَاکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَجَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیرًا * إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَهِ لِیَسُوءُوا وُجُوهَکُمْ وَلِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَلِیُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِیرًا؛ ما در تورات به بنی اسرائیل خبر دادیم که قطعاً دو بار در زمین فساد می کنید و [در برابر طاعت خدا] به سرکشی و طغیان [و نسبت به مردم به برتری جویی و ستمی] بزرگ دچار می شوید * پس هنگامی که [زمان ظهور] وعده [عذاب و انتقام ما به کیفر] نخستین فسادانگیزی و طغیان شما فرا رسد، بندگان سخت پیکار ونیرومند خود را بر ضد شما برانگیزیم، آنان [برای کشتن، اسیر کردن و ربودن ثروت و اموالتان] لابه لای خانه ها را [به طور کامل و با دقت] جستجو می کنند؛ و یقیناً این وعده ای انجام شدنی است * اگر نیکی و احسان کردید به خود کردهاید و اگر بدی و ستم کردید باز به خود کردهاید. و آنگاه که وقت (انتقام ظلم) دیگر شما (که کشتن یحیی و زکریاست یا عزم قتل عیسی) فرا رسید (باز بندگانی قوی و جنگ آور را بر شما مسلط میکنیم) تا اثر بیچارگی و خوف و اندوه بر رخسار شما نشانند و به مسجد بیت المقدس (معبد بزرگ شما) مانند بار اول درآیند و به هر چه رسند نابود سازند».
این استاد دانشگاه ضمن نفی اختصاص تعبیر قوم برگزیده به یهودیان ادامه داد: هر چند که در کتاب عبری تورات از حضرت اسحاق (ع) نسبت به حضرت اسماعیل (ع) بیشتر صحبت شده است اما از حضرت اسماعیل (ع) نیز گزاره ها و آیاتی وجود دارد. مانند اینکه در صفر پیدایش، باب شانزدهم ملکی به جناب هاجر، مادر حضرت اسماعیل (ع) همان بشارتی که به حضرت ابراهیم (ع) داده بود، مبنی بر برکت دادن به نسل حضرت اسماعیل (ع) به طوری که این قوم از شدت کثرت به شمار نیایند را می دهد. پس طبق این گزاره، بر فرضی که بپذیریم یهودیان فرزندان حضرت اسحاق (ع) باشند (که این خود جای تامل دارد)، بشارت الهی فرزندان حضرت اسماعیل (ع) را نیز شامل می شود و گستره فرزندان این پیامبران، برخی از یهودیان، مسیحیان و مسلمانان را در بر میگیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در نتیجه گیری این بخش گفت: با فرض صحیح دانستن تمام گزاره های مذکور در تورات، آنچه در واقع شاهد آن هستیم این است که یهودیان مصداق یومن ببعض و یکفر ببعض می باشد. چرا که وعده الهی را یک طرفه دانسته، به سایر تعالیم و دستورات تورات پایبند نبوده و پیاپی مرتکب معصیت خدا می گردند.
طبق اعتقاد گروهی از یهودیان معتقد، مسیحیت صهیونیست و عموم جامعه یهودیان کنونی بیش از یک جریان سیاسی نبوده و ارتباطی با باورهای اصیل یهودیان ندارند.
دکتر احمدرضا مفتاح در بخش آخر سخنان خود به ادعای ارض موعود، به بیان دیدگاه روژه گارودی فیلسوف فرانسوی به عنوان معترض مواضع رژیم صهیونیستی پرداخت و گفت: به اعتقاد روژه گارودی که خود یک یهودی معترض بوده است، درباره ادعای سرزمین موعود چند نکته را می توان بیان کرد:
ادعای سرزمین موعود خالی از اشکال نبوده و نمی توان دلیلی معتبر برای این ادعا ارائه کرد که این سرزمین به صورت الی الابد به یهودیان تعلق داشته باشد.
به نظر می رسد که این تعبیر سرزمین موعود استعاری می باشد نه تعبیری حقیقی.
بر فرض درستی این ادعا، این مساله مشروط به اطاعت و بندگی قوم یهود بوده است نه به صورت مطلق.
بر فرضی که این سرزمین متعلق به آنها بوده باشد، آیا تقسیم بندی جغرافیایی بر اساس روال قدیم است؟ در این صورت هر سرزمینی باید این امکان را داشته باشد که با جنگ مرزهای قدیم خود را باز پس بگیرد.
تاریخ نشان می دهد که حکومت یهودیان هیچ گاه چنین محدوده ای را در اختیار نداشته است که آنها بخواهند ادعای بازپس گیری این سرزمین را داشته باشند.
لازم به ذکر است که دقایق پایانی این جلسه به پرسش و پاسخ پیرامون همین مسائل اختصاص یافت.