«شیخ عبدالرشید وافولو» که 48 سال داشت، شبانگاه در بیرون از منزلش مورد شلیک پنج گلوله در ناحبه سینه اش قرار گرفت و در راه بیمارستان جان خود را از دست داد.
وی که اهل سنت و از اعضای فعال شورای عالی مسلمانان اوگاندا بود که مدیریت سه مدرسه تعلیمات دینی در این کشور را نیز بر عهده داشت.
شیخ وافولو با وجود اینکه فارغ التحصیل عربستان سعودی بود و با مرکز فرهنگی این کشور نیز همکاری می کرد و نفوذ
و فعالیت زیادی نیز در شورای عالی مسلمانان اوگاندا داشت، به شیعیان بسیار
نزدیک بود و حتی در یکی از مساجد مؤسسه بلال (وابسته به شیعیان اثنی عشری)
اقامه جماعت می کرد.
تاکنون ۱۰ نفر در رابطه با این حادثه
تروریستی دستگیر شدهاند و تحقیقات پلیس همچنان ادامه دارد. هرچند پلیس
گروه تندرو ADF( Allied Democratic Forces) که پایگاه اصلی آنها در شرق
کنگو است را مقصر قلمداد می کند، اما تا کنون هیچ مدرکی برای اثبات این
ادعا در دست نیست.
شایان ذکر است شیخ عبدالرشید وافولو
چهارمین روحانی مسلمانی بود که طی پنج ماه گذشته در اوگاندا ترور شد. پیش
از آن نیز و در ژانویه ۲۰۱۴ به فاصله ده روز سه سوقصد صورت گرفت که طی
آنها «شیخ عبدالقادر موایا» از رهبران بزرگ شیعه در اوگاندا و مؤسس مرکز
اهل بیت(ع) و «شیخ باهیگا» از روحانیون اهل سنت اوگاندا به قتل رسیددند و
ترور «شیخ هارون جمبا» (امیر جمعیتی که از جریان اصلی جمعیت تبلیغ به ریاست
شیخ محمد کاموگا، جدا شده و با آنان در رقابت بود) نیز نافرجام ماند.
اسلام به عنوان قدیمی ترین دین در سال
1844 به دربار کاباکا در اوگاندا راه یافت. هرچند پس از گذشت سالها،
غربیها با استفاده از تفرقه میان مسلمانان و نزدیک شدن به پادشاه بوگاندا،
در سال ۱۸۷۷ با اعزام مبلغین کلیسای مسیحی انگلیس، از شرایط موجود بهترین
بهره را بردند و دین رایج مردم که تا آن زمان اسلام بود را به مسیحیت تغییر
دادند. پس از آن بود که راه برای ورود کشیشان کاتولیک به اوگاندا نیز
هموار شد تا آنجا که به علت روابط نزدیکی که با پادشاه برقرار کردند، وی،
مسیحیت را به عنوان دین نخست کشور جایگزین اسلام نمود.
با مطالعه دقیق وضعیت مسلمانان اوگاندا از
گذشته تا امروز، مشخص میشود که مهمترین عاملی که باعث عدم توفیق مسلمانان
و شکست آنان در ادوار مختلف شده است، تفرقه و اختلاف نظری بوده است که
میان رهبران جامعه دینی در برهههای زمانی مختلف وجود داشته است، گاه این
اختلافات درخصوص مسائل مذهبی و شرعی اتفاق افتاده است و گاه قدرت و گاهی هم
اموال و مالکیت دلیل تفرقه و جدایی جریانات مسلمان در این کشور بوده است.
البته شاید بتوان ردپای سیاست “تفرقه بینداز و حکومت کن”، را نیز در جریان
اختلافات مشاهده نمود. اختلافاتی که تا امروز هم در رهبری مسلمانان ادامه
داشته است.
در حکومت مسیحی اوگاندا، تعداد مسلمانان
در مشاغل دولتی، بسیار اندک است. البته شاید این امر به دلیل محرومیتهایی
باشد که برای مسلمانان در این کشور وجود دارد. در اوگاندا به سختی می توان
مسلمان تحصیل کرده دارای تحصیلات عالی آکادمیک یافت. از سوی دیگر در
آمارهای غیر رسمی مسلمانان حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد جمعیت این کشور را شامل می
شوند اما در آمارهای رسمی آنها تنها ۱۲درصد از جمعیت اوگاندا هستند. بدیهی
است که جمعیت ۱۲ درصدی حق کمتری نسبت به مطالبه خواستهای خود خواهد داشت.
اختلافات فرقهای و رهبری که از گذشته
میان مسلمانان وجود داشته است، نیز از جمله مواردی است که به عنوان انگیزه
ترور ذکر میشود، به ویژه در ترور شیخ باهیگا (امیر جمعیت الدعوه سلفیه در
منطقهی کامپالا و مدرس دانشگاه اسلامی اوگاندا)، که برخی منابع خبری از
قول شاهدان حادثه عنوان کردهاند که شیخ مصطفی باهیگا در واپسین لحظات عمرش
جمله ” تو مرا کشتی کاموگا” را تکرار می کرده است. “کاموگا” رهبر جمعیت
تبلیغ در اوگاندا است. بنا به اظهار این منابع، در گذشته نیز اختلاف بر سر
رهبری این جمعیت در اوگاندا باعث بروز درگیری میان رهبران آن شده بود.
می توان سه هدف برجسته در جریان ترور
روحانیون مسلمان در اوگاندا شناسایی کرد: اول اینکه افراد دارای روحیه
اعتدال بوده و در جهت گسترش وحدت میان مسلمانان تلاش می کردند. دوم شیعه
بودن یا نزدیکی این افراد به شیعیان بوده است و عامل سوم اختلافات فرقهای و
رهبری که از گذشته میان مسلمانان وجود داشته است.
بازم به ذکر است که “اختلافات خانوادگی برای تصاحب زمین از سوی اعضای خانواده و بستگان” نیز به عنوان یکی از انگیزه های احتمالی ترور شیخ عبدالرشید وافولو ذکر شده است.
منبع : ابنا