خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

آیا دیدگاه مستشرقان درباره پیامبر اسلام دچار تحول شده است؟

پژوهشگر علوم دینی گفت: تا اواخر قرون وسطی، رویکرد کلی مستشرقان به پیامبر اسلام، خصمانه و همراه با زیر سؤال بردن نبوت ایشان بود؛ اما از قرن ۱۸ در مواردی نبوت ایشان پذیرفته می‌شود.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، اولین نشست از سلسله نشست‌های «نقد متون اندیشه اسلامی دانشگاه» با موضوع «نقد شبهات نبوت» و با تکیه بر «نبوت و وحی از منظر مستشرقان» به همت مؤسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی(ره) و مؤسسه آموزش عالی مجتهده امین(ره) وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان در بستر فضای مجازی به صورت برخط برگزار شد.

مهدی حبیب اللهی، پژوهشگر حوزه و عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه‌السلام در این نشست با بیان توضیحاتی در خصوص کلمه استشراق اظهار کرد: کلمه «استشراق» به معنای خاورشناسی و در واقع، ترجمه عربی کلمه «اورینتالیزم» است.

وی ادامه داد: ادوارد سعید، متفکر مسیحی فلسطینی‌الاصل، کتابی با همین نام دارد و در آن به ابعاد گوناگون استشراق و اهداف خاورشناسی پرداخته است. به گفته وی، واژه انگلیسی استشراق از قرن ۱۸ وارد فرهنگ‌ آکسفورد شده است و تا قبل از آن چنین کلمه‌ای نداشته‌ایم.

این استاد دانشگاه بیان کرد: اگر بخواهیم تعریف کلی از کلمه استشراق ارائه دهیم باید بگوییم مطالعات غیرمسلمانان در مورد اسلام و علوم مختلف اسلامی را «استشراق» می‌گویند. هرچند که این تعریف به‌طور مختصر بیان شده و ممکن است ایراداتی به آن وارد باشد اما یکی از بهترین تعریفات است. تعریفات دیگر مانند تعریف خاورشناسی به هر نوع مطالعه غربی‌ها در مورد مشرق زمین، با ایراداتی مواجه است

وی یادآور شد: شرق شناسی یک مکتب و جریانی است که از سال‌ها و قرن‌های قبل وجود داشته است. مشرق زمین همیشه محل شکل‌گیری تمدن‌های بزرگ و جریان‌های فکری و اندیشه‌ای بوده است. بنابراین حتا پیش از میلاد مسیح و پیش از اسلام نیز جریان‌هایی در مغرب زمین وجود داشته است که دستاورد‌های مشرق زمین را مورد مطالعه قرار داده و استفاده می‌کردند.

حبیب اللهی افزود: نکته مهم آن است که جریان استشراق و رویکرد غربی‌ها به اسلام و مطالعه متون دینی همزمان با دوره اسلامی شروع شده و طی مراحلی دچار تحول و تطور می‌شود که تا به امروز نیز ادامه پیدا می‌کند. در کتاب «مستشرقان و قرآن» نوشته محمد حسن زمانی، دور‌‌های استشراقی به تفصیل بیان شده است.

تاریخچه نگاه مستشرقان به وحی

وی درخصوص تاریخچه نگاه مستشرقان نسبت به وحی گفت: دوره اول شامل قرن ۱ تا ۴ هجری که معادل قرن ۷ تا ۱۱ میلادی است و به آن «استشراق انفرادی» گفته می‌شود؛ چرا که که افرادی به صورت مستقل و نه به عنوان یک جریان ساماندهی شده به نقد تعالیم اسلامی پرداختند. آثاری از این دوره وجود دارد که انعکاس دهنده دیدگاه مستشرقان و کلیسا در مورد پیامبر(ص)، وحی و اسلام است. برای مثال از قرن اول اسلامی، نامه‌هایی که بین بزرگان مسلمان و اسقف‌ها و راهبان کلیساها رد و بدل شده، به‌جای مانده است که محتوای علمی و موثقی نیز دارد.

این پژوهشگر علوم دینی تصریح کرد: انتشارات Brill اقدام به انتشار سلسله کتاب‌هایی تحت عنوان روابط مسیحیان و مسلمانان در دوره‌های مختلف کرده است. در جلد اول این کتاب‌ها که مربوط به قرن یک است، آثاری از مسلمانان معرفی شده که علیه مسیحیت و در رد آن نوشته شده است. و آثاری نیز از کلیسا معرفی می‌شود که علیه مسلمانان نگاشته شده و نگاه آن‌ها را نسبت به اسلام، نشان می‌دهد.

وی یادآور شد: یوحنای دمشقی، متکلم مسیحی قرن هفتم رساله‌ای دارد که در قالب یک مناظره ساختگی بین یک مسیحی و مسلمان ارائه شده است و در آن ایراداتی علیه معتقدات اسلامی مطرح می‌شود. اثر دیگر نیز متعلق به ابو اسحاق کندی است که در آن به رد عقاید اسلامی می‌پردازد. دیدگاه این‌ها نسبت به پیامبر اسلام(ص) و وحی بدین صورت است که عقیده دارند اسلام به عنوان یکی از فرقه‌های نوظهور و انحرافی مسیحیت ظهور یافته از همین رو تلاش شده تا ادعاهای اسلام و قرآن در مورد عقاید مسیحیت به عنوان دین مادر، رد شود.

حبیب اللهی گفت: همان‌طور که می‌دانید بعد از شکل‌گیری مسیحیت تا سالها دیدگاه‌‌های مختلفی در مورد حضرت عیسی(ع) و ماهیت او وجود داشت. عقایدی که ما اکنون به مسیحیت منتسب می‌کنیم، محصول شورایی است که در سال۳۲۵ یعنی سه قرن پس از مسیحیت، تشکیل شد و طبق نظریاتی که در آن شورا مطرح شد، عقاید کنونی مسیحیت به عنوان عقاید اصلی مطرح شد. همان زمان نیز فرقه‌هایی وجود داشتند که عقاید فعلی مسیحیت از جمله الوهیت مطلق عیسی(ع) و تثلیث را قبول نداشتند. آریوس از جمله پدران کلیسا بود و متعلق به همان دوران اولیه بوده که عقایدی ویژه در مورد حضرت عیسی(ع) داشت و تثلیث را قبول نداشت و تا حدی مشابه عقاید اسلامی داشت.

وی تصریح کرد: افرادی مانند یوحنای دمشقی و ابواسحاق کندی معتقد بودند که اسلام درواقع تکرار کننده ادعاهای فرقه‌های قبلی مسیحیت همچون آریوسی است. آنها همچنین اسم مسلمان را در کتب خود نیاورده و با عناوین جعلی از مسلمانان نام می‌برند. اتفاقا این جریان در کتاب‌ «هاجریسم» پاتریشیا کرون و مایکل کوک ادامه یافته که در آن شالوده و بنیادهای اولیه اسلام که براساس تاریخ اسلامی نگارش شده را زیر سوال برده است.

این استاد دانشگاه تأکید کرد: به‌طور کلی در دوره اول و این چهار قرن، نگاه مستشرقان و کلیسا به پیامبر(ص) اینگونه است که ایشان را به عنوان پیامبر و کسی که آیین جدیدی را آورده مطرح نکرده و پیامبر اسلام(ص) را یک مبلغ دروغگوی مذهبی معرفی می‌کنند.

جنگ‌های صلیبی

وی اظهار کرد: در دوره بعدی که مقارن با قرون وسطای اروپا و جنگ‌های صلیبی است، این نگاه، کمی عوض شده و اسلام به عنوان یک آیین جدید و مستقل و البته نه وحیانی و آسمانی پذیرفته میشود. جنگ‌های صلیبی در اصل بین کلیسا و مسلمانان بوده به بهانه آزادسازی اورشلیم از دست مسلمانان چرا که شهر اورشلیم برای مسیحیان، نیز مقدس است زیرا بخشی از آیین مسیحیت، همان تعالیم انبیای یهود است. رویکرد کلی خاورشناسان در قرون وسطی نسبت به اسلام و پیامبر (ص) کاملا خصمانه بود.

حبیب اللهی افزود: ویلیام مونتگومری وات، یکی از مستشرقان تقریبا منصف معاصر است که کتاب‌های زیادی در مورد اسلام دارد. او در باب رویکرد مستشرقان و کلیسا نسبت به پیامبر‌(ص) و وحی چنین می‌گوید: در اروپای قرون وسطی، دیدگاه کلی این بوده که پیامبر اسلام در ادعای خود کاملا دروغگو بوده است.

وی در ادامه چنین گفت: در قرن ۱۲ میلادی، اسقف فرانسوی دیرکلونی به‌نام پیتر مقدس یا پطرس محترم، بازدیدی از اسپانیا و آندلس انجام می‌دهد و با پیشرفت‌های مسلمانان مواجه شده و به فکر مقابله فرهنگی می‌افتد. او برای مقابله با اسلام درصدد فهم قرآن برمی‌آید. همین باعث می‌شود که اولین ترجمه قرآن به لاتین انجام شود. پطرس پس از آن، مرکزی به‌نام «تولدو» برای ترجمه آثاری در علوم مختلف اسلامی دایر می‌کند تا هم دانش‌های اسلامی را فراگیرند هم به مقابله با موج اسلام‌خواهی بپردازند.

دوران روشنفکری

این پژوهشگر علوم دینی بیان کرد: دوران سوم یا دوران روشنفکری، قرن ۱۸ میلادی تا دوران معاصر را دربرمی‌گیرد. ویژگی مهم این دوران، کم شدن تسلط و نفوذ کلیسا در ابعاد مختلف زندگی مردم است. کلیسا به واسطه تعصب مذهبی و وارد کردن آموزه‌های جعلی در آیین مسیحیت، موجب عقب‌افتادگی اروپا در ابعاد مختلف گردید، با کنار رفتن کلیسا از عرصه سیاست و قدرت، فضای بازی برای پیشرفت‌های علمی و جبران عقب‌افتادگی‌ها به وجود آمد.

وی اشاره کرد: پس از برکناری کلیسا، نگاه اروپا و غربی‌ها به اسلام و پیامبر(ص) هم کاملا متفاوت شد؛ زیرا یک فضای آزاد به‌ وجود آمد و دیگر قرار نبود افراد بر اساس خواسته‌ها و نیات کلیسا اظهار نظر کنند. تا قبل از این دوران، ۹۹ درصد کسانی که راجع به اسلام صحبت کرده‌اند، اسقف یا راهب مسیحی هستند.

حبیب اللهی توضیح داد: به گفته ویلیام مونتگری وات در کتاب “درآمدی بر تاریخ قراآن” نخستین گام به سوی توصیفی تعدیل یافته در مورد پیامبر اسلام(ص) را شخصی به‌نام «توماس کارلایل» برمی‌دارد. وی چنین می‌گوید: این اندیشه که یک مدعی بدون حقیقت و کذاب، بنیان‌گذار یکی از بزرگ‌ترین ادیان جهان باشد، مضحک و نامعقول است. پس از کارلایل، محققان دیگری، صدق و اخلاص پیامبر(ص) را پذیرفتند البته در همان دوران هم اتهامات دیگری را متوجه پیامبر(ص) کردند.

وی ادامه داد: یکی از این افراد «گوستاو وایل» آلمانی است که در عین اثبات صدق پیامبر(ص) چنین می‌گوید که او در باب پیامبری خود دروغ نمی‌گفت و صادق بود ، اما دچار توهم و تصور غیرواقعی بود. وحی و نزول فرشته در کار نبود اما او اینگونه می‌پنداشت. «ویلیام مویر» اسکاتلندی نیز می‌گوید: پیامبر(ص) در ابتدای دعوت خود در مکه، موعظه‌گر پاک و صادقی بود ولی هنگامی که به مدینه رفت و فضای حکمرانی برای او ایجاد شد و طرفدارانی پیدا کرد، طمع موفقیت دنیوی او را به دام شیطان انداخت و ادعاهای غیرواقعی مطرح کرد. برخی دیگر از شخصیت‌های غربی هم در آن دوران، پیامبر(ص) را دروغگو نمی‌خوانند اما وی را تحت تاثیر بیماری می‌دانند. در خصوص تعدیل نگاه به اسلام و پیامبر(ص) در این دوران، ویل دورانت و ژان ژاک روسو نیز از جمله متفکرانی هستند که دیدگاه‌های مثبتی به آن دارند.

منبع رسا
به خواندن ادامه دهید
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.