حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش در سخنرانی اخیر خود به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) گفت: چرا باید هر سال نام فاطمه (س) را ببریم؟ پاسخ روشن است که حضرت فاطمه در ردیف مظاهر هدایت الهی است که نام او و هدایت های او روشن کننده راه پیش روی بشریت است همانطوری که نام انبیاء چنین است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، استاد هادی سروش که در مراسم فاطمیه دوم به دعوت مسجد الغدیر تهران با موضوع “احیاء تفکرِ فاطمی” سخنرانی دارد گفت: نام انبیاء و اولیاء و حتی مومنان به عنوان الگوهای هدایت در قرآن مطرح است و پیامبر رحمت (ص) موردِ دستور است که نام آنان را متذکر باشد و این حقیقت در مورد اهلبیت و خصوصا حضرت صدیقه شهیده جاری و ساری است و باید نام و یاد آن حضرت در متن جامعه مطرح باشد.
*یادآوری نام انبیاء درجامعه یک ضرورتِ قرآنی است*
حجت الاسلام سروش گفت: خداوند ذکر نام انبیا را همواره متذکر شده است و بر پیامبر خود هم ضروری دانسته که نام آنان را در جامعه متدکر شود.
آیات متعددی است که نام انبیاء ذکر شده است مانند این آیه ۳۲ سوره آل عمران که فرمود: “إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰٓ ءَادَمَ وَنُوحٗا وَءَالَ إِبۡرَٰهِیمَ وَءَالَ عِمۡرَٰنَ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَ” که میفرماید؛ بى تردید خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را به خاطر شایستگى هاى ویژه اى که در آنان بود بر جهانیان برگزید. در این آیه نام پیامبرانی چون آدم و نوح و آل ابراهیم [اسماعیل ، اسحاق ، یعقوب و یوسف و ..] و پیامبرانِ آل عمران [طبق گزارش تفسیر مجمع البیان عبارتند از ؛ موسی ، هارون ، چهار پسر عَمران ، مریم و عیسی ] نام برده است.
*مسئولیت پیامبر بر زنده نگه داشتن نام پیامبران*
استاد حوزه گفت: و مهم این است در سوره ص آیه ۴۵ فرمان میدهد که پیامبر از انبیاء نام برد؛ “وَٱذۡکُرۡ عِبَٰادَنَآ إِبۡرَٰهِیمَ وَإِسۡحَٰقَ و یعقوب.. ”
مسئولیت پیامبر تنها تعلیم و تزکیه نیست بلکه بردن نام این انبیاء از مسئولیت های اوست. و این نام بردن ها در خفا و یا گاه بگاه نیست بلکه باید همواره در حال یاد آوری باش ، و نه فقط نام اولوالعزم از پیامبران را باید متذکر شود بلکه غیر اولوالعزم مانند اسحاق و یعقوب و.. نام برده است. پس مسئولیت پیامبر نام بردن از انبیا الهی است و این مسئولیت به تمام مبلغین امروز رسیده و باید نام انبیاء را در جامعه زنده نگه دارند و هم خود الگو بگیرند و هم بدیگران بیاموزند.
قرآن غیر از انبیا اسم برخی غیر از انبیا را هم ذکر کرده است. مثلا در سوره یاسین از فردی نام میبرد که پیامبر نیست و حتی ولی خدا هم نیست ، بلکه یک مومن است که خداوند از او با عنوان “رجل” نام برده که در تفاسیر به نام حبیب نجار بوده ، و او مومن آل فرعون بوده است که تنها مومن در آن خاندان است. تنوین بر رجل که وارد شده حاوی نکته است که نگاه خاصی روی این رجل است. “وجاء من أقصا المدینه رجل یسعى قال یقوم اتّبعوا المرسلین”
*پاسخ قرآنی به اینکه چرا نام فاطمه و فاطمیه باید در جامعه مطرح باشد؟*
هادی سروش گفت : حال به جواب این سوال میرسیم که چرا باید هر سال نام فاطمه (س) را ببریم؟ پاسخ روشن است که حضرت فاطمه در ردیف مظاهر هدایت الهی است که نام او و هدایت های او روشن کننده راه پیش روی بشریت است همانطوریکه نام انبیاء چنین است.
ذکرِ نام و ذکرِ فضائل معصومین ، نه تنها یک مسئولیت است ، بلکه دارای برکاتی که نصیب انسان میکند. با ذکر نام و زندگی و سیروه روش آنان است که مییابیم آنان چه کردند که به این درجات عالی رسیدند؟ در نتیجه بر معرفت خود افزوده و آنان الگوی مابرای رشد در معرفت و ارتقاء روحی خواندبود.
پس ما طبق وظیفه است که فضائلی از حضرت زهرا میگوییم تا نام او زنده بماند و ارادت به او در جامعه افزایش پیدا کند و زندگی او الگو زندگی ما شود.
*شرح حدیث ” فاطمه؛ اولین شخصی که به بهشت واردمیشود“*
سروش در ادامه گفت : در اینجا روایتی است که قابل توجه است و برای اثبات فضیلت حضرت زهرا برای اهل سنت کافیست، از اهل سنت جناب ذهبی در کتاب میزان الاعتدال ج ۲ ص ۶۱۸ نقل کرده که شخص بسیار سخت گیری در قبول حدیث است و نیز ابن حجر در کتاب لسان المیزان ج ۴ ص ۱۶ آورده :
پیامبر خدا (ص) فرمودند : “اول شخص یدخل الجنه فاطمه بنت محمد” ؛ اولین کسی که به بهشت وارد میشود فاطمه است.
فقه الحدیث این بیان پیامبر مهم است؛ اگر پیامبر میفرمود: “اول من النساء” که سخن از اول زنی که وارد بهشت میشود بود ، تحلیل راحتی داشت و میتوانستیم بگوییم او چون سیده نساء العالمین است و مقتضی مقام اولین ورود است. اما تعبیر پیامبر طبق نقل “اول شخص” است واین سوال پیش می آید پیامبر و امیرالمؤمنین افضل هستند پس قضیه ورود فاطمه (س) به عنوان اولین چیست؟
این اولویت، زمانی نیست چون انجا زمان مطرح نیست بلکه اولیت رُتبی و مرتبت و مقام است.
اهل معرفت برمبنای نگاه عقلی و شهودی برخی موجودات متعددِمادی را دارای یک حقیقت نوری میدانند که در حقیقت یک اتحاد میان اشخاص متعدد را باور دارند و درمورد اهلبیت(ع) در روایت داریم؛ “کلهم نور واحد”.
پس نور حضرت زهرا جدای از بقیه نیست اگر ایشان اول است در واقع پیامبر و امیرالمؤمنین هم اول هستند.
استادما آیت الله وحید خراسانی بر این نظر در درس تاکید داشتند و درست است و شواهدی نه تنها بر اتحاد روحی بین پیامبر و فاطمه مانند روایتِ “فاطمه بضعه منی” داریم بلکه در بخش شباهت جسمانی هم روایاتی داریم مثلا در صحیح بخاری ج ۷ ص ۱۴۱ از قول عایشه نقل میکند که گفت: من ندیدم در میان کل مردم کسی در سخن گفتن و حدیث و نشست؛ شبیه تر از فاطمه به پیامبر ندیده ام.
استاد مطهری نقل میکند که فاطمه از نظرظاهری و توانائی جسمی و استخوان بندی بسیار شبیه پیامبر بودند.
بنظر میرسد شاید اولین شخص بودنِ حضرت زهرابه بهشت وجه دیگری هم داشته باشد و آن از این جهت است که بهشت تجسم آخرتی خود فاطمه است و او صاحب بهشت است، او فزرندان معصومش تا قیامت بخاطر هدایت هایشان دائر کننده بهشت و بهشتیان هستند. بله؛ در عین اینکه ریشه و اصلِ اصل همه کمالات پیامبر خاتم(ص) است، اما اوست این ورود اولی را به فاطمه (س) تفویض میفرماید.
این تحلیل میتواندراه گشا برای تحلیل حدیث پیامبر رحمت(ص) باشد.