خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

تناسخ در عرفان حلقه!

به گزارش ادیان نیوز، از شکل‏‌گیری عرفان حلقه که نام دیگرش عرفان کیهانی است، کم‏تر از یک دهه می‌‏گذرد. این جریان از حدود پنج سال گذشته به صورت جدی در کشور شروع به فعالیت و برگزاری دوره‏‌ها و کلاس‏‌هایی نموده است. محمدعلی طاهری پایه‌‏گذار و مؤسس اصلی این فرقه شناخته شده و کتاب‌‏های اصلی این گروه هم به نام وی است؛ از جمله، انسان از منظر دیگر ، بینش انسان، عرفان کیهانی، انسان و معرفت، موجودات غیر ارگانیک و چند مقاله.
«تناسخ» در عرفان حلقه از جمله واژه‌‏هایی است که تفسیر جدیدی یافته، به‏‌گونه‏‌ای که مفهوم تناسخ در قالب مفهومی جدید و به نام کالبد ذهنی پی‏گیری می‌‏شود. در واقع عرفان حلقه نیز از فرقه‏‌هایی است که به صورت واضح به تناسخ نپرداخته و آن ‏را در هاله‌‏ای از ابهام قرار داده تا مخاطب بتواند با تفسیر خود، نتیجه‌‏گیری کند. در عرفان حلقه دنیای بعد از مرگ به صورتی تصویر می‏‌شود که مخاطب احساس کند راه مصون ماندن از عذاب‌‏های پس از مرگ، پناه آوردن به عرفان حلقه است.
در منابع این گروه آمده است: پس از مرگ انسان در زندگی دنیا، تمام کالبدهای او اعم از کالبد روان، کالبد جسم، کالبد اختری می‌میرند و تنها کالبد ذهنی به حیات خود ادامه می‌‏دهد. اما بین هر مرگ تا تولّد در زندگی بعدی فاصله‌‏ای هست که به آن برزخ می‏‌گویند. برزخِ هر زندگی، درون همان زندگی است، برای مثال برزخ دنیا درون دنیا است. پس برزخ هر زندگی در همان زندگی است و طبعاً برزخ دنیا هم در دنیا است. به محض مردن، نام ما کالبد ذهنی است. ما لامکان شد‏ه‌‏ایم اما هنوز در عالم مکان هستیم (برزخ). [۱]
اگر از عقیده وی در باب برزخ که ناسازگاری روشنی با ادلّه نقلی دارد، بگذریم (که قائل شده برزخ در همین دنیاست) آن‏‌چه در جملات بالا نویسنده بدان اذعان کرده باور به این است که حقیقت انسان‌‏ها  در هنگام مرگ، همان کالبد ذهنی است. عبارت پیش‏‌گفته که «به محض مردن، نام ما کالبد ذهنی است» بیان‌گر این باور در کلام نویسنده است. افزون بر این وی در جای دیگر صریحاً می‌‏گوید: «پیش از این بارها بیان شد که آن‌‏چه عوام آن‏‌را روح می‌‏شناسند درواقع همان کالبد ذهنی و بایگانی اطلاعات است.» وی در ادامه می‌‏گوید: «هنگام مرگ قطعی و به‌‏محض اینکه کالبد ذهنی می‌‏خواهد جدا شود، در کسری از ثانیه همه اطلاعات زندگی با جزئیات آن مرور می‌‏شود و تمام وابستگی‌‏های فرد خودنمایی می‌‏کند…. کالبدهای ذهنی زیادی هستند که تا مدت‌‏ها مرگ خود را باور نمی‏‌کنند و حتی به خود تجسم می‏‌بخشند.»[۲] در جای دیگر می‌‏گویند: «بعضی از مردم عمل نادرست احضار روح، یعنی احضار کالبد ذهنی را انجام می‌‏دهند که در بررسی آن به نکات قابل توجهی می‏‌توان دست یافت؛ از جمله این‌‏که پاسخ مثبت یک کالبد ذهنی به احضار، نشان می‌‏دهد به حیات زمینی وابستگی دارد و اگر کسی او را احضار کرد، فوراً حاضر شود. کالبدهای ذهنی که در اثر وابستگی خود به تجربه زندگی زمینی، به حیات برزخی تن نمی‏‌دهند، هرجا امکانی برای اعلام حضور بیابند، اقدام و در فرد مورد نظر خود نفوذ می‏‌کنند.»[۳] جای دیگر آمده است: «پس از مدتی که کالبد ذهنی در برزخ بماند، متوجه قابلیتی در خود می‌‏شود که می‏‌تواند افرادی را که در فاز منفی (غم، ترس، ناامیدی) هستند، تسخیر کند و دوباره از دریچه چشم آنان در دنیا زندگی کند. این کالبد ذهنی، فردی را برای تسخیر انتخاب می‌‏کند که فصل مشترک و علایق مشترکی با او دارد. انتخاب افرادی که تسخیر می‌‏شوند با خود اوست و به دلیل همان  علایق مشترک است؛ مثلاً یک قمارباز، قمارباز را انتخاب می‏‌کند، یک موسیقی‌‏دان، موسیقی‌‌دان ‏را و … زیرا از دریچه چشم او همان تجارب را دوباره خواهد داشت.»
در متون آموزشی عرفان حلقه، این نوع از تسخیر هرچند نام تناسخ را با خود ندارد، نوعی از حلول و برگشت فرد به عالم دنیاست که از تناسخ عادی که در آیین‏‌های شرقی ادعا می‌‏شود، پیچیده‏‌تر و عمیق‌‏تر است. برخلاف تناسخ عادی که هر روح فقط قادر به تسخیر یک کالبد است، برگشت کالبد ذهنی به کالبد دیگران و حلول آن در جسم دیگران، چه از نظر تعداد کالبدی که به تسخیر درآمده و چه از نظر نوع کالبد تسخیر شده، محدودیتی ندارد. در بیان گذشته، طاهری احضار ارواح را همان احضار کالبد ذهنی دانست؛ پس از نظر او روح همان کالبد ذهنی است و هنگامی که از حلول کالبد ذهنی سخن می‏‌گوید، منظورش حلول روح است. تا قبل از عرفان حلقه، روحی که طبق تناسخ قرار بود در کالبد دیگران حلول کند، اوّلاً فقط قادر به یک حلول بود؛ به‏‌علاوه نوع کالبدی که روح به آن تعلق می‌‏گرفت، انتخابی نبود و کالبد جدید بنا به قانون کارما به میزان عمل مثبت یا منفی در زندگی گذشته، تعیین می‌‏شد.
 در عرفان حلقه تصریح شده است: «یک کالبد ذهنی به دلیل لامکان بودن می‏‌تواند همزمان چندین نفر را تسخیر کند و محدودیتی برای تعداد نفراتی که تسخیر می‏‌شوند وجود ندارد؛ اما وقتی با تشعشع دفاعی از بدن یک نفر خارج می‏‌شود، از دیگران نیز خارج شده است. وقتی کالبد ذهنی، کسی را تسخیر می‌‏کند علایق قدیمی خود را برای فرد تسخیر شده بازسازی می‌‏کند؛ فرد تسخیر شده ممکن است کارها، حرف‌ها و رفتارهای همان مرحوم را پیدا کند؛ حتی در مواردی دیده شده است که بیماری‌های فرد مرحوم در زمان حیات برای فرد تسخیر شده ایجاد می‌شود و انواع مشکلات ذهنی که قبلاً توضیح داده شد، می‌تواند ایجاد گردد.»[۴] یکی از مرام‌‏های نویسنده این است که بسیاری از حقایق دینی را بی‏‌ارتباط با گناه و اعمال صالح تفسیر می‌کند؛ به گونه‏‌ای که این حقایق کم‏ترین ارتباطی با تکالیف دینی پیدا نمی‌‏کنند. وی عذاب قبر را نه نتیجه گناهان و معاصی، که نتیجه تلاش کالبد ذهنی برای ورود به جسم میّت می‌‏داند. وی در این مورد می‌‏گوید: «اگر کالبد ذهنی پس از مرگ تلاش کند که مجدّدا وارد جسم خود شود و دوباره آن‌‏را به حرکت درآورد، فشار بسیار زیادی را تجربه می‌کند که به آن فشار قبر می‌گویند. این تلاش برای او ناموفق و تجربه سختی است. پس فشار قبر شامل کسانی می‏‌شود که می‌خواهند دوباره وارد جسم مرده خود شوند».[۵]
بنا بر نصوص دینی، اوّلاً فشار قبر مربوط به آلودگی انسان به گناهان و معاصی است و به‏ علاوه روح بعد از مفارقت از بدن، تلاشی برای برگشت به بدن ندارد و به این دلیل ارتباط روح با عالم دنیا قطع می‌‏شود.[۶] در عرفان حلقه آن‏‌چه که در نهایت به عنوان مطلوب معرفی می‏‌شود، راه‌کارهای پیشنهادی آن است؛ بنابراین در این مبحث هم، راه نجات از کالبدهای ذهنی، تشعشع دفاعی معرفی می‌‏شود: «موجودات غیرارگانیک را به دو دسته تقسیم می‌‏کنیم: دسته اول: کالبدهای ذهنی فوت شدگان. دسته دوم: اجنّه حلقه تشعشع دفاعی، حلقه‌‏ای از حلقه‏‌های رحمانیت الهی است که وجود ما را برای یافتن ویروس‏‌های غیرارگانیک اسکن می‌کند و در نهایت باعث خروج این موجودات از حریم ما می‏‌گردد.[۷][۸] 
پی‌نوشت:
[۱]. تشعشع دفاعی، طاهری، گروه آموزش مجازی عرفان حلقه، نسخه ۴، ص ۷.
[۲]. موجودات غیر ارگانیک، طاهری، محمد علی، چاپ ارمنستان، ۱۳۸۹، ص ۴۰.
[۳]. (همان ، ۴۱ و ۴۲)
[۴]. تشعشع دفاعی، طاهری، گروه آموزش مجازی عرفان حلقه، نسخه ۴، ص ۷.
[۵]. همان.
[۶]. کاشف الأسرار، طالقانى، نظر على، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگى رسا، ۱۳۷۳، ج ۲.
[۷]. همان، ص ۴.
[۸]. فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص ۱۱۱
منبع: ادیان نت
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.