نویسنده: محمد قاسمی
چکیده:
زندگى اجتماعی انسانها، در درون نظام سیاسى و حکومت شکل مىگیرد و عملاً تصور زندگى بدون حکومت مشکل است. به همین جهت، اندیشمندان همواره حکومت را به عنوان یک ضرورت اجتماعى تلقی نمودهاند؛ این یک ضرورت حکم عقلی است و آنچه از روایات شریفه در این زمینه وارد شده، ارشاد و مؤید همین حکم عقلی است. از جمله روایات در باب ضرورت حکومت، بیان امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه است که در مقابل خوارج افراطى، که شعار «لاحکم الا لله؛ جز حکم خدا، حکمى نیست» سر مىدادند و بر نفى وجود هر نوع حکومت در جامعه اسلامى تاکید داشتند، فرمود: «انّه لابُدَّ للنّاسِ مِن امِیرٍ بَرٍ اَو فاجِرٍ…؛ مردم به ضرورت، باید حاکمى داشته باشند، نیکوکار باشد و یا بدکار.»
از آنجا که در این بیان، حاکم عادل و فاجر در عرض یکدیگر قرار گرفتهاند، تفاسیر متعددی از آن ارائه شده است. این مقاله، با رویکرد نظرى و روش تحلیلى، این روایت را مورد ارزیابی قرار داده، تساوی عادل و فاجر در تصدی حکومت را صرفاً تأکیدی بر اصل ضرورت حکومت در جامعه میداند.
چکیده:
زندگى اجتماعی انسانها، در درون نظام سیاسى و حکومت شکل مىگیرد و عملاً تصور زندگى بدون حکومت مشکل است. به همین جهت، اندیشمندان همواره حکومت را به عنوان یک ضرورت اجتماعى تلقی نمودهاند؛ این یک ضرورت حکم عقلی است و آنچه از روایات شریفه در این زمینه وارد شده، ارشاد و مؤید همین حکم عقلی است. از جمله روایات در باب ضرورت حکومت، بیان امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه است که در مقابل خوارج افراطى، که شعار «لاحکم الا لله؛ جز حکم خدا، حکمى نیست» سر مىدادند و بر نفى وجود هر نوع حکومت در جامعه اسلامى تاکید داشتند، فرمود: «انّه لابُدَّ للنّاسِ مِن امِیرٍ بَرٍ اَو فاجِرٍ…؛ مردم به ضرورت، باید حاکمى داشته باشند، نیکوکار باشد و یا بدکار.»
از آنجا که در این بیان، حاکم عادل و فاجر در عرض یکدیگر قرار گرفتهاند، تفاسیر متعددی از آن ارائه شده است. این مقاله، با رویکرد نظرى و روش تحلیلى، این روایت را مورد ارزیابی قرار داده، تساوی عادل و فاجر در تصدی حکومت را صرفاً تأکیدی بر اصل ضرورت حکومت در جامعه میداند.
کلیدواژه: حکومت، روایت موثوق الصدور، حاکم عادل، حاکم فاجر.
بررسی و تبیین روایت «لابُدَّ لِلنّاسِ مِن أَمِیرٍ بَرٍّ أَو فاجِرٍ»