به گزارش ادیان نیوز، ریشههای این رابطه عمیق در اصلاحات پروتستانی قرار دارد که توجهات را بار دیگر معطوف به عهد عتیق و معاملات خدا با یهودیان معطوف نمود. تقریباً ۱۵۰۰ سال بعد، ارزیابی جدید از جایگاه یهودیت در برنامههای الهی ظاهر شد. در گزارش حاضر سعی میگردد تا نگاهی مختصر به کلیسای اوانجلیکی آمریکا، اعتقادات آن و چگونگی تکامل و نیز تأثیر آن بر سیاست خارجی آمریکا انداخته شود.
اعتقاد به قریبالوقوع بودن آخرالزمان و بازگشت مسیح
در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم با بروز ناآرامیهای شدید در دو سوی آتلانتیک بدبینی بسیاری بر جوامع حاکم شد. جنگ استقلال آمریکا (۱۹۸۴-۱۹۷۵)، انقلاب فرانسه (۱۷۹۳-۱۷۸۹) و سپس جنگهای ناپلئونی (۱۸۱۵-۱۸۰۹) بذر فرا رسیدن آخرالزمان را در میان مردم پراکندند. بالاخص فتوحات ناپلئون و محدودیتهای شدیدی که وی برای دستگاه پاپ ایجاد نمود و نیز تلاش وی برای اتحاد اروپا و پادشاهی بر تمام این قاره باعث گردید برخی مفسرین دینی وی را دجال بنامند.
برای مثال، چارلز فینی (Charles Finney) در سال ۱۹۳۵ پیشبینی نمود که مسیح ممکن است طی سه سال آتی ظهور نماید. جوزف میلر (Joseph Miller) بازگشت مسیح را ۲۱ مارس ۱۸۴۳ اعلام نمود و چارلز راسل پیشبینی کرد که مسیح در سال ۱۹۱۴ پادشاهی خود را بنیان خواهد نمود. برای چندین سال متمادی پیشبینیهای راسل که در آنها متون مقدس با مسائل جاری پیوند داده شده بودند در بیش از ۱۵۰۰ روزنامه در آمریکا و کانادا منتشر میگشتند. فردی به نام جان نلسون داربی (John Nelson Darby) با برگذاری کنفرانسهایی در انگلستان و ایرلند بین سالهای ۱۸۲۶ تا ۱۸۳۳ باعث پذیرش این پیشبینیها از سوی اوانجلیکها شد.
ترویج مسیحیت صهیونیسم در آمریکا
همانگونه که گفته شد بروز جنگها و ناآرامیهای شدید در دو سوی آتلانتیک باعث رواج افکار آخرالزمانی در میان مسیحیان بالاخص اوانجلیکها شد. در آمریکا نیز برای مثال در زمان جنگ استقلال این کشور، جرج سوم، پادشاه بریتانیا، به صورت دجال ترسیم میگشت. دربی بین سالهای ۱۸۵۹ تا ۱۸۷۲ با سفرهای زیادی به اقصی نقاط آمریکا دیدگاههای خود در مورد کلیسای در حال افول و اسرائیل احیاء شده را به ترویج داده و تأثیر زیادی بر اوانجلیکانیسم آمریکایی گذارد. در غیاب یک جنبش صهیونیستی یهودی، مسیحیت صهیونیستی از میان آموزه های وی سر برآورد.
بدین ترتیب داربی در کنار اوانجلیکهای دیگری چون جیمز بروکز (James Brookes)، آرنو گابلین(Arno Gaebelein)، دی. ال. مودی (D. L. Moody)، ویلیام ای. بلکاستون (William E. Blackstone) و سی.آی. اسکوفیلد (C. I. Scofield) به ترویج آموزههای مسیحیت صهیونیستی در آمریکا پرداخت. فعالیتهای اوانجلیکها طی دو قرن ادامه یافته و با روی کار آمدن رؤسای جمهوری چون کارتر، ریگان و جرج بوش به اوج خود میرسد.
تولد دولت اسرائیل چه ربطی به آخرالزمان مسیحی دارد؟
صهیونیسم مسیحی اصالتاً یک جنبش سیاسی بین مسیحیان پروتستان بشارتی است که وجود رژیم اسرائیل را تحقق پیشگوییهای کتاب مقدس و از جانب خدا دانسته و معتقد است که این کشور باید از نظر اقتصادی، معنوی، سیاسی و تکنولوژیک مورد حمایت بی قید شرط قرار گیرد زیرا تشکیل دولت یهود در سرزمینهای فلسطین یکی از نشانههای ظهور مسیح است.
صهیونیسم مسیحی معتقد است که برکت خدا با ملتهایی خواهد بود که در کنار اسرائیل میایستند و لعنت او با آنهایی که چنین نمیکنند. هفت ویژگی اساسی را میتوان در الهیات خاص مسیحیت صهیونیست برشمرد که هر کدام از آنها بر اساس کتاب مقدس قابل ارزیابی است. همه مسیحیانی که خود را به نوعی مسیحی صهیونیست میدانند به همه این هفت اصل معتقد نبوده یا حداقل به یک میزان به آن التزام ندارند. در هر صورت این هفت اصل خلاصهای از خصوصیات ممیزهصهیونیسم مسیحی در اختیار ما قرار میدهد که آن را از دیگر جنبشها متمایز میسازد:
۱. روش تفسیری شدیداً تحتاللفظی از کتاب مقدس
۲. قوم یهود به عنوان قوم برگزیده خدا باقی میمانند
۳. بازسازی و تصرف ارض موعود
۴. اورشلیم، پایتخت انحصاری و ابدی یهودیان
۵. بازسازی معبد یهودیان
۶. ناسازگاری با اعراب و مسلمانان
۷. بیم از وقوع آرماگدون
تولد دوباره صهیونیسم مسیحی اوانجلیکی آمریکا
دوران کارتر و شکوفایی دوباره
در نظر اوانجلیکها تشکیل دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ به منزله تحقق پیشبینیهای کتب مقدس بود. « جنگ شش روزه » در سال ۱۹۷۶ نیز باعث افزایش چشمگیر علاقه اوانجلیکیها به اسرائیل و صهیونیسم گشت.
مجموعهای از رویدادها در سال ۱۹۷۶ صهیونیسم مسیحی را به خبر اول رسانههای آمریکایی تبدیل نمود. جیمی کارتر با معرفی خود به عنوان یک مسیحی « دوباره متولد شده » حمایت جناح راست اوانجلیکی را کسب نمود. یک سال پس از آن در اسرائیل مناخیم بگین و حزب افراطی لیکود به قدرت رسیدند. یک ائتلاف سه گانه به تدریج بین راست سیاسی، اوانجلیکها و لابی یهود پدیدار گشت. در سال ۱۹۷۸، جیمی کارتر تصدیق نمود که اعتقادات صهیونیستی وی بر خط مشی آمریکا در خاورمینه تأثیر گذارده است. وی طی سخنانی گفت:
«بازگشتی به سرزمینی مقدس که یهودیان چند صد سال پیش از آنجا رانده شده بودند … تأسیس دولت اسرائیل به منزله تحقق پیشبینی متون مقدس است.»
با این حال زمانی که وی با سیاستهای شهرک سازی اسرائیل مخالفت نمود حمایت صهیونیستها و اوانجلیکها را از دست داد و آنها نیز شروع به پشتیبانی از رونالد ریگان در انتخابات 1980 نمودند. انتخاب ریگان باعث قدرتگیری روزافزون جنبش صهیونیسم مسیحی شد.
ریگان و اوج قدرت صهیونیسم مسیحی
در دوران ریگان صهیونیستهای مسیحی مطرحی چون جری فالول (Jerry Falwell)، مایک اوانز(Mike Evans) و هال لیندسی (Hal Lindsey) نفوذ زیادی یافته و رابطه مستقیمی با اعضاء و رهبران کنگره برقرار نمودند. وی حتی در سال ۱۹۸۲ از فالول دعوت نمود تا در شورای امنیت ملی در مورد احتمال بروز یک جنگ آرماگدونی هستهای با روسیه کمونیستی صحبت نماید.
ریگان در سخنانی که در شماره آوریل ۱۹۸۴ روزنامه واشنگتنپست چاپ شد چنین گفت:
«میدانید، زمانی که به پیشگوییهای پیامبران قدیمی در عهد عتیق رجوع کرده و علائم آرماگدون را میبینم، با خود میگویم که آیا ما نسلی هستیم که قرار است شاهد این واقعه باشد. نمیدانم که آیا شما اخیرا هیچکدام از این پیشگوییها را دیدهاید یا نه اما باور کنید این پیشگوییها زمانه ما را توصیف میکنند
اگرچه رؤسایجمهور بعدی پیشفرضهای دینی ریگان و کارتر را نداشتند اما آنها نیز به مانند اسلاف خود حمایت شدیدی از جنبش صهیونیسم به عمل آوردند.
صهیوینسم مسیحی در زمان معاصر
جان هاگی ، پیامبر جدید صهیونیستهای مسیحی
کشیش جان هاگی ، بنیانگذار و کشیش ارشد کلیسای کورنر استون (Cornerstone Church)، یکی از صهیونیست مسیحیان بسیار افراطی است که به نظر میرسد روح جری فالول [کشیشی که توهینش به پیامبر در شبکههای آمریکایی خشم مسلمانان جهان را برانگیخت] که در سال ۲۰۰۷ جان سپرد در وی حلول کرده است. کلیسای وی که در تگزاس قرار دارد بیش از ۱۹۰۰۰ عضو دارد. وی همچنین مدیر عامل یک « تلویزیون اوانجلیکایی جهانی » است که برنامههای خود را در ۱۶۰ ایستگاه تلویزیونی، ۵۰ ایستگاه رادیویی و هشت شبکه پخش نموده و به بیش از ۹۹ میلیون در ۲۰۰ کشور جهان دسترسی دارد. (پخش برنامه و تبلیغ آموزهها از طریق موعظههای تلویزیونی در میان مسیحیان صهیونیسم بسیار رایج بوده و به تله ونجلیکانیسم معروف است) وی در سال ۲۰۰۶ با حمایت ۴۰۰ رهبر دیگر مسیحی سازمان « مسیحیان متحد برای اسرائیل » را بنیان نهاد.
وی سال گذشته اعلام داشت: «من به مدت ۲۶ سال جامعه اوانجلیکی را از تلویزیون به پیش راندهام. انجیل کتابی حامی اسرائیل است. اگر یک مسیحی میگوید که «من به کتاب مقدس ایمان دارم»، من میتوانم وی را یکی از حامیان اسرائیل سازم یا اینکه باید ایمان خود را رد نمایند.»
هاگی در مارس ۲۰۰۷ در نشست آیپک اعلام داشت: « اژدهای خفته صهیونیسم مسیحی بیدار شده است. هماکنون ۵۰ میلیون مسیحی فریاد دولت اسرائیل را سر میدهند.» وی در ادامه افزود: «هماکنون سال ۱۹۳۸ است. ایران آلمان است و احمدینژاد هیتلر جدید. ما باید تهدید هستهای ایران را متوقف نماییم و در کنار اسرائیل بایستیم.»
جان هاگی در ۱۹ جولای ۲۰۰۶ و در مراسم افتتاح سازمان « مسیحیان متحد برای اسرائیل » پس از پخش پیام جرج بوش و در حضور سه سناتور آمریکایی و سفیر اسرائیل گفت: « آمریکا باید در حمله نظامی پیشگیرانه به ایران به اسرائیل بپیوندد تا برنامه خدا برای اسرائیل و غرب را اجراء نماید … یک رویارویی آخرالزمانی با ایران که در کتب مقدس پیشبینی شده و منجر به ظهور دوباره مسیح خواهد شد.»
وضعیت و جمعیت کنونی مسیحیان صهیونیست
« مجمع مؤسسه پیو در حوزه زندگی دینی و عمومی » تخمین میزند که در حدود ۲۰ الی ۴۰ میلیون مسیحی صهیونیست در آمریکا زندگی میکنند. « ائتلاف متحده برای اسرائیل » (UCI) در حدود ۲۰۰ سازمان را بر شمرده و ادعا میکند که این سازمانها دارای ۴۰ میلیون عضو فعال هستند. دیگر سازمانهای صهیونیست مسیحی عبارتند از: « سفارت مسیحی بینالمللی اورشلیم » (ICEJ)، «پلهای صلح » (BFP) و « دوستان مسیحی اسرائیل » (CFI). این سازمانها در کنار « اتحاد مسیحیان برای اسرائیل » (CUFI) و « ائتلاف متحده برای اسرائیل » (UCI) یک ائتلاف گسترده را تشکیل میدهند که نه تنها برنامه صهیونیسم مسیحی بلکه خط مشی آمریکا در خاورمیانه را نیز تحت تأثیر قرار میدهند.
برنامه کاری این سازمانها هماکنون عبارت است از:
• لابیگری با کاخ سفید و کنگره به نیابت از اسرائیل
• تهیه بودجه مهاجرت یهودیان روسیه به اسرائیل از طریق سازمانهایی چون اگزوباس (Exobus) و «سفارت مسیحی بینالمللی اورشلیم »
• مرتبط ساختن کلیساهای اوانجلیکایی با شهرکهای غیرقانونی یهودی از طریق سازمانهایی چون «جوامع دوستان مسیحی اسرائیل » (COIFC).
• تبلیغات در جهت انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس تا تضمین شود این شهر به عنوان پایتخت جداییناپذیر مردم یهودی به رسمیت شناخته میشود.
• بدنام ساختن رهبران فلسطینی که به صورت دموکراتیک انتخاب شدهاند و مانعتراشی بر سر راه تشکیل دولت فلسطینی
• بدنام کردن رهبران مسیحی حامی عدالت و مخالف صهیونیسم و همچنین شبکهها و سازمانهای غیر دولتی حامی صلح و عدالت در کلیساهای غیراوانجلیکایی.
منبع : حرف آخر