گفت‌وگو با اولین شیعه سریلانکا + عکس

به گزارش ادیان نیوز، جمهوری دموکراتیک سوسیالیستی سریلانکا جزیره‌ای است واقع در جنوب آسیا، اقیانوس هند و جنوب کشور هند. نام قدیمی آن سیلان بود. پایتخت سیاسی آن سری جایاواردنپورا کوته و پایتخت تجاری‌اش شهر کلمبو است. جمعیت سریلانکا۲۲میلیون نفر است که اکثریت بودایی هستند و تنها ۸درصد آنها مسلمانند که از این تعداد ۱۵۰۰ نفر شیعه هستند. این نیز به برکت انقلاب اسلامی بوده که باعث شد مردم سریلانکامتوجه شوند مذهب تشیع هم وجود دارد. خانم ریاضه ناظمین اهل سریلانکاست که در قم مشغول تحصیل علوم اسلامی است. وی اولین شیعه در کشور سریلانکاست که تلاش می‌کند براساس رسالت دینی، هموطنانش را به اسلام شیعی هدایت و راهنمایی کند. با ایشان از طریق انجمن اسلامی شهید ادواردو آنیلی آشنا شدیم و قرار مصاحبه را نیز با واسطه این انجمن که مدیریت بخش رهیافتگان نمایشگاه قرآن کشور را عهده‌دار بود، گذاشتیم.

ما سنی شافعی بودیم که البته همین هم در میان انبوه پیروان بودایی، تعداد زیادی نیست. تا قبل از انقلاب اسلامی ایران و به‌خصوص حضور تأثیرگذار امام خمینی چیزی از تشیع نمی‌دانستیم. وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد سفارت ایران و رایزنی آنجا مجله، روزنامه و کتاب‌هایی ‌توزیع می‌کرد و ما کم‌کم متوجه شدیم ایرانی‌ها هم مسلمان هستند و پیروان اهل بیت که به آنها شیعه می‌گویند در واقع رفت و آمدهای خانم‌های سفارت و رایزنی در جلب توجه‌مان به اسلام شیعی خیلی مؤثر بود. آنها در رفتار و گفتار با ما فرق داشتند، حجابشان کامل بود، محرم و نامحرم می‌کردند و بسیار هم خوش‌برخورد بودند برای همین اغلب آنها را دوست داشتند. وقتی من شیعه شدم به من گفتند برو ایران درس بخوان و خدا خواست که اولین شیعه کشورم باشم و برای تحصیل راهی ایران و قم شدم.

آنها چون رفتار و برخورد خوب خانم‌های سفارت و رایزنی ایران را دیده بودند استقبال هم کردند و اصلاً ناراحت نشدند زیرا از طرف دیگر یکی از دایی‌هایم و پسرخاله‌ من حامی انقلاب اسلامی ایران بودند. همین‌ها باعث شد خانواده از شیعه شدن من ناراحت نباشند؛ حتی وقتی گفتم ایران می‌روم برای تحصیل علوم اسلامی، قبول کردند.

خیلی زیاد. من هرچه در ایران یاد گرفته‌ام از فرهنگ اسلامی و شیعی و اهل بیت وقتی به کشورم می‌روم به آنها انتقال می‌دهم حتی در سال ۲۰۰۰ اولین حسینیه کشورمان را با کمک دوستان راه‌اندازی کردیم که از طرف دفتر رهبری هزینه آن را دادند که در آنجا همه جمع می‌شوند و آموخته‌ها را انتقال می‌دهم یا برنامه‌های مختلف مذهبی داریم. خدا را شکر امروز چند حسینیه در سرتاسر کشور ایجاد شده که فعال هستند.

تعداد ما به نسبت زیاد نیست ولی با این حال محدودیت زیادی داریم. به نسبت کشورهای اطراف مانند تایلند که آنها هم بیشترشان بودایی هستند شیعیان ما کمتر است. نمی‌دانم شاید فعالیت تبلیغاتی ما قوت ندارد و باید بیشتر کار کنیم اما آنچه مسلم است بودجه و توان مالی کمی داریم. وقتی به‌عنوان مبلغ به سریلانکامی‌رویم هزینه با خود ماست. مقداری بودجه دریافت می‌کنیم ولی تا فرودگاه بیشتر نمی‌کشد و خیلی کم است. به نظرم نیاز به کار بیشتر در عرصه تبلیغات داریم.

تلاش کرده‌ایم تا کتاب‌های مختلف را ترجمه کنیم مانند آثار شهید مطهری به‌خصوص کتاب او درباره حجاب، نهج‌البلاغه، صحیفه سجادیه، کتاب‌های امام خمینی مانند چهل حدیث، کتاب‌های زندگینامه امامان معصوم و… خود من نیز بیشتر مقالات مناسبتی را ترجمه می‌کنم مثلاً در ماه‌های رجب، شعبان و رمضان مناسبت‌های زیادی است که اطلاعاتی از آنها را درمی‌آورم و ترجمه می‌کنم و چون در سایت ایکنا هستم اخبار را می‌خوانم و ترجمه می‌کنم.

واقعیت‌ها از تلویزیون سریلانکاگفته نمی‌شود و دروغ زیاد می‌گویند و مردم تحت تأثیر رسانه‌ها خیلی چیزها را نمی‌دانند اما خدا را شکر بعد از راه‌اندازی شبکه پرس‌ تی‌وی تا حدود زیادی مردم متوجه واقعیات شده‌اند و این‌که شبکه بی‌بی‌سی حقیقت را وارونه نشان می‌دهد.

در همه حال به ایشان و برادرشان امام‌رضا(ع) نیاز داریم و متوسل می‌شویم. هرجا باشیم سلام می‌رسانیم. ما با حمایت این بزرگواران زندگی می‌کنیم و واقعاً احساس می‌کنیم که امام رضا روی سرمان دست می‌کشد و این حس خوبی است.

به نقاط مختلف ایران رفته‌ام. راستش به جوانان و مردم ایران حسودی می‌کنم که در آرامش زیر سایه  ولایت فقیه هستند. هیچ جای دنیا این آرامش خاطر نیست. اینها خوشبخت هستند. ایران بهشت است. همه جا علما و بزرگان دین حضور دارند و با آسودگی می‌توان زندگی کرد ولی متأسفانه عده‌ای قدر این نعمت را نمی‌دانند. به نظرم باید به کشورهای دیگر بروند و آنجا را بشناسند تا حقیقت را درک کنند چون هیچ جای دنیا مثل ایران نیست. در سریلانکازندگی شیعیان خیلی سخت است.

در سریلانکا که زندگی می‌کردم دختر کوچکم را طبق موازین شیعی بزرگ کردم. وقتی به بلوغ رسید مسئله حجاب و محرم و نامحرم را برایش گفتم و  او رعایت می‌کرد اما وقتی به ایران آمدیم و وضعیت را دید گفت مامان، شما من را این طور تربیت کردید ولی در ایران شرایط طور دیگری است و از شرایط حجاب شوکه شده. دختران خوبم ایمان واقعی با حجاب معنی دارد. حجاب را هم حکومت یا پدر و مادر اجبار نکرده است، دستور خداست و ما به عنوان بنده خدا باید مطیع دستور او باشیم. دشمن سعی دارد حجاب را از ما بگیرد تا تسلط پیدا کند. مراقب باشید و اجازه ندهید حجاب را از شما بگیرد. ما با حجاب آزاد هستیم. ما یک چیز را باید بفهمیم که بهترین فرهنگ اسلامی را داریم؛ فرهنگی که پیامبر بنا نهاد. نیازی نیست تا چشم به غرب بدوزیم. خدا را شکر ما همه چیز داریم./گفتگو از اسماء معتمد

منبع: رهیافته