به گزارش ادیان نیوز، نام یوگا در مرحله اول تداعیگر یک رشته ورزشی نوین در اذهان جامعه است، رشتهای وارداتی که سابقه چندان زیادی در ورود به ایران ندارد و در آن از مسابقات و جنبههای قهرمانی نیز لااقل در ایران خبری نیست. اما در همین میان کمی آشنایی بیشتر با یوگا آنهم در حد تبلیغات این رشته و تعاریف فعالین آن از ذات این پدیده، مخاطب را با مفهومی فراتر از یک ورزش و شاید چیزی شبیه به یک علم یا فلسفه روبهرو میکند! از تصمیمگیری برای مسائل جزئی و شخصی زندگی افراد از رژیمهای غذایی و لباس پوشیدن تا اساسیترین اصول اعتقادی زندگی از قبیل خودشناسی، تکامل، آرامش روحی و ذهنی و حتی پرستش معبود در یوگا دیده میشود و اهمیت این ابعاد برای مروجان یوگا به قدری است که جنبه ورزشی آن را در سایه و در جایگاه مقدمهای برای تعالیم اعتقادی قرار داده است.
یوگا در ایران در مقام ثبت رسمی به عنوان یک ورزش شناخته میشود و بسیاری از مراکز آموزشی آن نیز با رعایت قوانین و مقررات کشور فقط به جنبههای ورزشی آن میپردازند که البته به لحاظ پزشکی مانند غالب ورزشها امتیازات قابل توجهی برای فیزیک انسان دارد و همچنین تاثیرات مثبتی نیز بر ذهن و باطن انسان گذاشته که حاصل همان ذات ورزش است. اما خواستگاه یوگا در هندوستان به هیچ وجه به یوگا به عنوان ورزش نگاه نمیکند و به اساس طراحی آن که بر پایه «پرستش الهه» پیریزی شده است، توجه دارد. همین ابعاد اعتقادی یوگا به شکلی غیر قانونی با این پدیده وارداتی به کشور وارد شده است و در مقام عمل همانند یک فرقه انحرافی فعالیت میکند و تبعاً مضرات خود را بر افراد و در نهایت جامعه میگذارد.
در این مقال سعی کردیم بدون درنظرگیری اثرات مضر یوگا در کشور، با بررسی یکی از شاخههای فعال یوگا در دنیا، خواص و جنبههای فرقهای آن را تبیین کنیم.
سندرم «خویش خداپنداری»
سندرم خویش خداپنداری موضوعی نادر در نحلههای شبهعرفانی نیست، بلکه قریب به اتفاق رؤسای این قبیل فرق به محض مواجهه با افزایش تعداد مریدان به شکلی تصاعدی درجه معنوی خود را بالاتر میبرند تا بتدریج به درجات خداگونگی نائل میشوند. درجات ساختگی «من یظهر الهی» در بهائیت یا تجسم الوهیت، آدی شاکتی، آواتار و… از نمونههای بیشمار این زمینه است. فرقه «ساهاجایوگا» نیز که یکی از شاخههای یوگا محسوب میشود با تمامی ویژگیهای فرق انحرافی همین خصوصیت یعنی خویش خداپنداری را نیز با خود همراه دارد.
فرقه ساهاجایوگا در دهه ۸۰ میلادی و توسط خانمی به نام «جیشریماتاجی» مشهور به «نیرمالا» پایهگذاری شد. وی در شهر «چینهوارای» هند در خانوادهای مسیحی به دنیا آمد، خانم ماتاجی در سایت شخصیش مدعی است از بدو تولد در حالت خودآگاهی کامل بوده است؛ آنچه که وی آن را «سیر کندالینی» مینامد. نسب وی متعلق به یک خاندان متمول است، پدر شری ماتاجی، «راول پراسادسالو» فردی کاملاً سیاسی بوده است و خود نیرمالا نیز با یک سیاستمدار هندی ازدواج کرده است که مشاور اول نخست وزیر هندوستان بوده و بعدها در سال ۱۹۷۴ به عنوان دبیر کل سازمان بینالمللی دریانوردی (IMO) که در لندن مستقر بود، منصوب شد. همسر بیرمالا به سبب خدماتش به بریتانیا، از ملکه نشان دریافت کرد. در خصوصو تحصیلات نیرمالا نیز فقط میتوان به ادعای وی مبنی بر چند سال تحصیل در دانشکدههای پزشکی هند اکتفا کرد که هیچ مدرک مستدلی درباره آن وجود ندارد.
سیر معنوی
همانند دیگر مدعیان معنویت وی نیز مدعی است در الهامی غیبی و به شکلی یکباره روشی جدید در یافت کرده و همین دریافتهای شخصیش منجر به ابداع مدیتیشن خاص و سبک ساهاجایوگا شده است. وی نیز مانند دیگر سرکردگان معنویتهای کاذب به شدت سعی دارد سابقه شاگردی خود در دیگر فرق را از چشم هوادارن پنهان سازد تا مبادا با ادعای دریافت های غیبیاش در تناقض باشد.
در جزوات مربوط به معرفی وی که توسط مریدانش منتشر شده است آمده: «شری ماتاجی در سحرگاه پنجم ماه می میلادی موفق شد مرکز «ساهاسرارا» خود که مرکز اتحاد و انتقال روح از طریق انرژی کائنات است را باز نموده و تواناییهای روحیش آغاز شد، این است که ایشان را نه تنها مادر معنوی بلکه یکی از مقدسین زمان میشناسند! هر کس که از نزدیک شری ماتاجی را میشناسد و از نزدیک با او تماس دارد، میداند که وی با چه نیروی خارقالعاده و چه علاقه بیانتهایی و چه انرژی عجیبی انسانهای علاقمند در تحقق نفس را مداوا میکند. دانایی، قدرت، تقدس و دانش به روحانیت و معنویت برای تغییر و رشد و نمو شخصی ایشان یک قدرت لایزال و یک ارزش غیرقابل سنجش است.»
رشد فعالیت
در سال ۱۹۷۲ ماتاجی به جهت گسترش فرقه خود سفری به ایالات متحده داشته و در این سفر مانور جالبی در بین هواداران یوگا داشت و با ایجاد جو تبلیغاتی در خصوص دیگر شاخههای یوگا هشدار داد. با سفر شوهرش در سال ۱۹۷۴ به لندن وی فعالیت خود را در این شهر را با هفت «هیپی» لندنی شروع کرد تا طریقتی برای خود به وجود آورد. در سال ۱۹۸۰ با استفاده از منابع مالی جذب شده که منشا آنها نامشخص است، اولین تلاش خود را به جهت گسترش ساهاجایوگا به عمل آورد و در سال بعد راهی مالزی، استرالیا و آمریکای شمالی شد. در سال ۱۹۸۹ پس از سقوط دیوار برلین فرقه وی در آلمان نیز فعال شد.
همچون دیگر سرکردگان فرق ضاله، نیرمالا نیز سعی داشت تا برای خود مدرکی دست و پا کند، وی در نهایت توانست در سال ۱۹۹۵ دکترای افتخاری با عنوان «شناخت و فراروانشناسی» از دانشگاه محیط زیست بخارست رومانی دریافت کند. نکته جالب در این مدرک افتخاری حوزه فعالیت دانشگاه مذکور در خصوص محیطزیست است که هیچ ارتباطی با فراروانشناسی ندارد!(۱)
هر چند این فرقه در اعلامی رسمی از فعالیت در ۶۷ کشور دنیا سخن گفته است، ولی با مختصری تحقیق میتوان دریافت که فعالیت فرقه تنها در چند کشور متمرکز است، تورها و گردهمائیهای این فرقه بخوبی نشاندهنده مراکز فعالیت آن میباشد. گسترش یوگا در ایران باعث شده تا مربیان و مراکز یوگا در ایران برای اتصال به یکی از مراکز آموزشی در هند یا دیگر کشورها تلاش کنند و همین اقدامات منجر به اخذ نمایندگی در ۱۱ استان مختلف ایران در سالیان گذشته از فرقه ساهاجایوگا شده است. البته اکثر این مراکز به دلیل فعالیت غیرقانونی مورد پیگرد قرار گرفته و تعطیل شدند، اما بسیاری از این تعطیلیها فقط ظاهر ماجرا بوده و در واقع فعالیت از حالت آشکار به پنهان تغییر شکل یافته است.
در ابتدای ورود به فرقه ساهاجایوگا به جهت فریبکاری اعلام میشود که بابت شرکت در کلاسها نیازی به پرداخت هزینه نیست، اما خیلی زود از اعضا خواسته میشود که به جهت رشد معنوی در مراسمی به نام «پوجا» هدایای گرانبهائی به سرکرده فرقه تقدیم کنند و از دارائیهای خود و هر آنچه در اختیار دارند، برای فرقه هزینه کنند. یکی دیگر از روشهای بکار گرفته شده در فرقه که از مشترکات جذب در فرقههای ضاله است، اعتیاد تدریجی و تزریق ملایم و سرنگی آموزهها به اعضاء جدید است، بدین گونه که در ابتدا به هیچ عنوان از باورها و ادعاهای انحرافی فرقه حرفی به میان نمیآید و در ابتدا افراد به تجربه مدیتیشن تشویق میشوند، سپس به تدریج با عمقدهی به روابط شخصی و گروهی اطلاعاتی در ظاهر محرمانه و رازگونه مبنی بر جایگاه کیهانی و ازلی سرکرده فرقه به خورد افراد داده میشود؛ این مسئله برای مسئولین فرقهها بسیار مهم است که باورها تنها زمانی انتقال داده شوند که احساس شود فرد آمادگی لازم برای پذیرش آن را دارا میباشد.
ادعاها
از جمله روشهای نگهداری و کنترل مریدان در فرق کاذب، القاء وجود نوعی ارتباط ماورائی بین رئیس فرقه و ماوراء است، این فرقه نیز به خوبی از عهده فضاسازی ذهنی برای پیروان برآمده و با ادعاهائی واهی، زندگی مریدان را مدیریت میکند.
باید توجه داشت که که هیچ گاه همه فضای روانی و آموزههای القا شده به مریدان، منتشر نمیشود و فقط برخی از این مفاهیم از خاطرات جداشدگان یا اظهارات سرکردگان قابل برداشت است، در این فرقه نیز ادعاهای بسیاری مطرح شده که اشاره به برخی از آنها ابعاد انحرافات فکری و عقیدتی پیروان این ساهاجایوگا را بیشتر نشان میدهد.
در سال ۱۹۷۹ خانم شری ماتاجی خودش را به عنوان تجسم کامل و ازلی «شاکتی» (الهه بزرگ مادر در آیین هندو) معرفی کرد و کمی بعد خود را تجلی «روح القدس» در مسیحیت دانست! وی در این رابطه میگوید: «اما امروز روزی است که اعلام میکنم وسیله نجات بشریت هستم، اعلام میکنم من «آدی شاکتی»، مادر تمام مادران و کهن مادر هستم. من شاکتی [قدرت] خدا هستم که در این زمین تجسم یافتهام، تا به این خلقت و به انسان معنا بخشم، مطمئنم با عشق، صبر و قدرتم به این هدف نائل میشوم. من کسی هستم که بارها و بارها متولد شده است، اما در حال حاضر در شکل کاملم و با قدرت تمامم تجلی کردهام.»(۲)
گستاخی وی به حدی رسیده که خود را همان «مهدی موعود» اسلام معرفی میکند، وی همچنین ادعا کرده «میتریا» یا همان بودای آخر در دوره آخرالزمان بودائیان است. وی خود را «آواتار» بزرگ هندوئیزم نیز معرفی کرده است و شاید بتوان گفت که ادعای مقامی وجود نداشته که به ذهن بشری رسوخ کند و وی آن را به خود نسبت نداده باشد!(۳)
ماتاجی در ساهاجایوگا مظهر و جلوه زمینی خالق کل موجودات معرفی میشود! وی به عنوان مادر کلیه موجودات معرفی شده و به همین ترتیب به عنوان خالق کل موجودات محسوب میشود. وی حتی ادعا میکند همه خدایان در ادیان مختلف درون مادر فرقه موجود بوده و در اختیار وی هستند و اوست که همه خدایان را در خود جمع کرده است. به مریدان القاء شده است همه پیامبران الهی و خدایان هندو تناسخ یکدیگر بوده و آنها تناسخ گذشته سرکرده فرقه هستند، جالب اینجاست که اکثر موسسین فرقهها در هند همین ادعا را دارند و این سوال پیش میآید که در حال حاضر چگونه چندین نفر همزمان تناسخ همه پیامبران گذشته هستند و نه تنها پیامبران الهی بلکه خدایان هندو و دیگر ادیان تا رهبران فرقههای آلتپرست را تناسخهای گذشته خود میخوانند!
سرسپردگی مریدان
سرسپردگی در این فرقه از الزامات رشد معنوی است، برخی مریدان وی به جائی میرسند که جلوی عکس وی غذا گذاشته و از او طلب برکت میکنند! در یکی از تمرینات لازم در این فرقه، مریدان میبایست ساعتها به تصویر دست و پای وی خیره شوند و بدانها وعده رشد معنوی داده می شود. از دیگر عبادات این فرقه گذاشتن پاها در تشت آب و زمزمه همزمان برخی اذکار که به مادر خلقت و مادر زمین اشاره دارند، میباشد. ماتاجی در خصوص سرسپردگی مریدان میگوید: «شما باید خود را بطور کامل به دست من بسپارید، نه به «ساهاجایوگا» بلکه به من، ساهاجایوگا تنها یکی از جنبههای من است. همه چیزی را که دارید اهدا کنید. در غیر این صورت پیشتر نتوانید رفت. بدون سوال، بدون بحث، اهدای کامل! این تنها راهی است که میتوانید به مقصد برسید.»(۴)
در این فرقه مریدان با انجام تدریجی و روزانه تمارین و شرکت در جلسات به حدی از سرسپردگی میرسند که بر تصویر ماتاجی سجده میکنند. مربیان میآموزند که سجده بر رئیس فرقه از مهمترین تمرینات برای سلوک معنوی مریدان محسوب میشود و حتی نوشیدن آب جمعشده از شستشوی پاهای سرکرده فرقه ساهاجا یوگا، برای پاکسازی بدن و رشد معنوی بسیار توصیه میشود، همچنین تمرکز بر عکس سرکرده فرقه به جهت طلب شفا و دریافت ارتعاشات مثبت از ضروریات تمرینات است.
همچون دیگر گروهها و فرق دوری از همه اعتقادات، عبادات و احکام مانند نماز به جهت رشد معنوی از افراد درخواست میشود، زیرا به ادعای آنها این اقدامات باعث عدم پیشرفت می شود. رشد در فرق انحرافی یوگا یعنی بیاعتقادی، زیرا اعتقاد باعث جزم تفکر شده و از رهائی و ولنگاری جلوگیری میکند. در این فرقه بدون آنکه تعریفی دقیق از نیکی ارائه شود، فقط اطلاق رسیدن به خوبی و نیکی مطلق مطرح میشود. ویژگی سرسپردگی کامل اعضا به علاوه محور دانستن انسان بر همه وجود هستی و برابر خواندن شهوات دنیوی و نفسانی با کمالات معنوی از دیگر ویژگیهای این فرقه است که اتفاقاً در آموزشهای اعتقادی همه فرقههای یوگا وجود دارد.
ازدواج تحت نظر فرقه
در تاریخ ۲۷ آوریل۲۰۱۳ در پروتکل ازدواج ساهاجا که شامل دستورالعمل رهبران و هماهنگکنندگان آن است، با اشاره به مسئله ازدواج گفته شده است که «مراسم ویژه ازدواج ساهاجا ۳۰ سال پیش توسط شری ماتاجی بنیانگذاری شد» و بر اساس همین بدعت، فرقه ساهاجایوگا از اعضا میخواهد درون مجموعه محلی خود ازدواج نکنند و مسئله ازدواج را به تشکیلات بسپارند تا برای آنها سوژه مناسبی انتخاب شود. در این فرقه افراد ازدواج را تحت نظر و سرسپردگی فرقه به انجام میرسانند و خود ماتاجی نیز در زمان حیات به مریدان میگفت که باید از لحاظ ارتعاشی بررسی شوید و منتخبین فرقه باید این کار را انجام دهند تا شما موفق باشید! بدین منظور فرقه نهادی به نام «کمیته ازدواج» که شامل نمایندگانی از همه قارهها بود تشکیل داد تا بتواند از مسئله ازدواج بیشترین استفاده را در جهت اهداف فرقه ببرد. افراد متقاضی ازدواج حداقل باید دو سال در ساهاجایوگا سابقه داشته و اطلاعات آنها جمعآوری و صحتسنجی شده باشد. فرقه از مریدان میخواهد تا در همه امور و حتی ازدواج اعتلای فرقه را در نظر گیرند و دستور میدهد: «باشد تا همه ما ابزار محض اراده الهی شریماتاجی باشیم».
فرایند زوجیابی در این فرقه به شکلی کامل در راستای اهداف فرقه طراحی شده است، هر یک از مربیان میبایست نسبت به تمامی شرکتکنندگان فرمی با نام «فرم محرمانه» را پر کرده و به مرکز فرقه ارسال کنند. این فرم که یکی از ملاکهای اساسی ازدواج را تشکیل میدهد علیرغم گزینههای متنوع در نهایت فقط قصد دارد تا میزان پایبندی هر یک از اعضا به فرقه را سنجش و ثبت کند که این مسئله شامل نزدیکان هر فرد نیز میشود.
بعد از گذراندن تمام مراحل، افراد باید برای مراسم ویزای لازم را تهیه کرده و در اولین مراسم جشن مورد نظر گروه شرکت کنند تا مراسم خاص و روحانی ازدواج ساهاجا برای آنها به اجرا در آید. برخی از فعالیتهای انجام شده توسط کمیته ازدواج براساس پروتکل موجود به شرح زیر است:
· ارائه پروتکلهای مشترک و دستورالعمل برای فعالیتهای کمیته
· ارائه اطلاعات در مورد مراسم ازدواج در سراسر جهان
· ارائه فرمهای درخواست ازدواج و دستورالعملهای مربوطه
· مدیریت درخواستهای متقاضیان
· جمعآوری فرمهای درخواست ازدواج مریدان از سراسر جهان و حفظ آمار آنها
· بررسی صحت شخصیترین اطلاعات ارائه شده توسط افراد بوسیله مسئولین محلی و مربیان
· انجام فرآیند تطبیق به منظور یافتن زوجها
· متقاضیان اطلاعات، رهبر و زوجهای همسان در مورد پیامدهای این روند
· هماهنگی، تدارکات و مدیریت مراسم ازدواج
رسوائی و شکایات فزاینده
در پی موارد زیاد شکایات و تحقیقات کارشناسان رسمی دولتی، ساهاجا یوگا در کشورهای مختلف اروپائی به عنوان فرقهای خطرناک دستهبندی شده است. در گزارش مجلس ملی فرانسه به ساهاجایوگا به عنوان یک فرقه خطرناک اشاره شده است و قانون ۴اکتبر۱۹۵۸ در خصوص فرق خطرناک، ساهاجایوگا را از جمله فرقههای فعال در کشور فرانسه شمرده است که تا ۲۰۰۰ نفر پیرو دارد.(۵)
کشورهای فرانسه و بلژیک بارها در سازمان ملل متحد و سازمان امنیت و همکاری اروپا(OSCE) ، از حمایت برخی نهادهای دولتی و نهادهای خصوصی مرتبط با دولتها از این فرقه انتقاد کردند. «ویلی فورتری» مدیر سازمان حقوق بشر بدون مرز فرانسه مینویسد: «سازمانهای بسیاری در حوزه مبارزه با فرقهها و همچنین نهادهای دولتی مسئول بررسی فرق، ساهاجایوگا را به عنوان یک فرقه و تهدید مطرح کردهاند.»
عده زیادی از اعضاء جدا شده علیه فرقه شکایت کردهاند که در مطبوعات کشورهای مختلف هم بازتاب داشته است، یکی از این مواردی که در روزنامه ایندیپندنت در سال ۲۰۰۱ منتشر شد مینویسد: «ساهاجا یوگا یک فرقه است و هدف آن کنترل ذهن اعضا است.»(۶)
در سال ۲۰۰۱ روزنامهThe Evening Standard ساهاجایوگا را با عنوان «فرقهای خطرناک که مخالفین زیادی هم دارد» مورد اشاره قرار داد و در سال ۲۰۰۵ روزنامه انگلیسی The Record نیز در گزارشی به انتقادها و شکایات فزاینده از این فرقه اشاره کرد.
معضلات این فرقه بخصوص مراسم ویژه آنها در تقدیس رئیس فرقه به عنوان تجلی خداوند در جشن پوجا که در باور عمومی برای تقدیس یکی از خدایان هندی برگزار میشود، باعث شد تا برخی از محققین نیز در این خصوص تحقیقاتی انجام دهند. یکی از رسواییهای این فرقه زمانی بوقوع پیوست که جامعهشناسی محقق بنام «جودیت کانی» در یکی از مراسم جشن پوجای فرقه شرکت کرده و یافتههای خود را از تقدیس رئیس فرقه در این مراسم منتشر کرد. وی اظهار میدارد که شاهد تبادل نظر مریدان فرقه در خصوص روشهای پنهانسازی باورهای فرقهای در برابر غریبهها (غیر مریدان) بوده است.
البته این نوع تقدیس، خاص این فرقه نیست و فرقه های هندو مراسم مشابهی برای اشخاص بسیاری که همه آنها مدعی تجسم خداوند هستند و خود را تناسخ انسانهای بزرگ سابق و حتی پیامبران الهی میدانند، به اجرا گذاشتهاند. از جمله «راجنیش اشو» و «سای بابا» که حتی آلت تناسلی این اشخاص را نیز در این مراسم بوسیده و به جهت تبرک مزه میکردند.
در سال ۲۰۱۳ روزنامه De Morgen گزارش داد وزارت امنیت ملی بلژیک میزان تماس و ارتباطات سیاستمداران این کشور با گروههای خطرناک را بررسی کرده است که در میان آنها از فرقه سایمنتولوژی و ساهاجا یوگا به عنوان فعالترین فرقهها یاد شده است.
همین لابیهای قوی با مسئولین سیاسی کشورها غربی تاکنون توانسته برخی از احکام صادر شده علیه فعالیت فرقههایی نظیر ساهاجایوگا را بیاثر نماید و زمینه را برای استمرار این فعالیتها فراهم کند. به عنوان مثال پس از افشاگری بسیار در خصوص دیدگاهها و القائات صورت گرفته در فرقه ساهاجایوگا توسط سازمانهای دولتی در اروپا، پیروان این فرقه به لابیهای خود فشار وارد کردند تا نام این گروه را از فهرست فرق خطرناک خارج نمایند. در یکی از این موارد در سال۲۰۰۸ میلادی با فشاری که بر دادگاهی در بروکسل بلژیک وارد آمد، حکمی اخذ شد که بر اساس آن گروه ساهاجایوگا به اشتباه در لیست فرق مقامات دولتی بلژیک قرار گرفته است و باید به ساهاجایوگا غرامت پرداخت شود.
پینوشت
۱. H.P. Salve, My memoirs, New Delhi: LET, 2000, chapter
۲. Guru Puja. 2 December 1979. Dollis Hill Ashram, London, UK
۳. Holiest Wars: Islamic Mahdis, Their Jihads, and Osama Bin Laden 2005 by Timothy R. Furnish & Michael Rubin, p165
۴. As reported by Avinash Nichkawde, Devdutt Barman, Bandu Barve & Joe Saloman at the National Seminar Balmoral 2001.
۵. “Cults in France”. Cftf.com. Retrieved 26 November 2011.
۶. Braid, Mary; Newbery, Beatrice (13 July 2001). “Shri who must be obeyed”. The Independent (London).
منبع: دیده بان