حجت الاسلام هادی سروش گفت: امیرالمومنین در طلیعه صبح ۱۹ رمضان ضربت خورد و در حدود فجر ۲۱ رمضان به شهادت رسید. این حدود ۴۸ ساعت از ساعات طلایی است که میتوان با نگاه به حالات و جملات امام علی از دنیای پر راز او دور نمایی بدست آورد، و جمله ؛ “فزت و رب الکعبه” کلید آن صندوق پر راز روح علی (ع) است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام والمسلمین هادی سروش در نوشتاری در شرح “فُزتُ و رب الکعبه” آورده است: “فُزتُ ورب الکعبه” اولین جمله حضرت امیرالمومنین و وصی رسول رب العالمین علی بن ابیطالب (ع) بعد از ضربتی بود که منجر به شهادت آن عزیز عالَم هستی شد و قطعا این جمله باید خیلی مهم و پر معنا باشد که در آن لحظات امام اول شیعیان بر زبان آورده است.
به نظرم؛ شرح و یا حداقل مفاد این جمله را در جملاتِ دو روز پایانی عمرِشریف امیرالمومنین جستجو کرد. چرا که امیرالمومنین در طلیعه صبح ۱۹ رمضان ضربت خورد و در حدود فجر ۲۱ رمضان به شهادت رسید. این حدود ۴۸ ساعت از ساعات طلایی است که میتوان با نگاه به حالات و جملات امام علی از دنیای پر راز او دور نمایی بدست آورد، و جمله ؛ “فزت و رب الکعبه” کلید آن صندوق پر راز روح علی (ع) است.
معنای “فزت ورب الکعبه”
قبل تبیین و تفسیر این جمله، عرضه دارم؛
این جمله را دو عالِمِ سرآمد در شیعه و سنی نقل کرده اند، یعنی ؛ جناب سید رضی (قرن چهارم) و ابن اثیر (قرن ششم)
و اما معنای “فزت و رب الکعبه” ، ترجمه این جمله چنین معروف است؛ به خدای کعبه قسم که به فوز رسیدم.
معنا این جمله بسیار مهم است ؛ مشهور این عبارت را بمعنای رستگار شدم معنا می کنند، ولی این ترجمه دقیق نیست.
مشکل این است که برخی کلمات زبان فصیح عربی؛ با یک کلمه فارسی قابل برگشت نیست.
به نظر معنای این جمله با توجه به کتابهای لغت قدیم بمعنای “با سلامتی به مقصد رسیدم” است.
علامه جعفری به معنای رها شدم ترجمه کرده و مقصود امام را در خیر مقدم به مرگ دانسته.
و استاد آیت الله مطهری مفهوم این جمله را خوشحالی حضرت دانسته و می گوید: “علی(ع) وقتی می بیند مرگش به صورت شهادت نصیبش شده از خوشحالی در پوست نمی گنجد، لذا در لحظات آخرین حیاتش می فرماید: به خدا سوگند هیچ امر مکروه و خلاف انتظاری برای من رخ نداده است، همان رخ داد که می خواستم و به آرزوی خود که شهادت است رسیدم، مثل من مثل کسی است که شب تاریک در جستجوی آب در صحرایی می گردم، ناگاه چاه آبی یا سرچشمه ای پیدا می کند، مثل من مثل جوینده ای است که به مطلوب خود نائل گشته است.”
به نظر می رسد با توجه به معنای زیبایی که استاد شهید مطهری ارائه نمودند، اما راه برای پژوهش بیشتر باقی است و آیه «ان الله مع الذین اتقوا و هم محسنون» دربردارنده مقصود حضرت امیر از جمله “فزت ورب الکعبه” است که با توجه به روایت ذیل ، توضیح تقدیم میشود.
ملاقات های مهم امام علی در بستر شهادت
امیرالمومنین در طول این دو روز بعد از ضربت تا لحظه شهادت، ملاقات های مختصری دارد که تاریخ ضبط کرده و هرکدام درخور بررسی و شرح است . یکی از آنها ملاقاتی است که امام علی گزارشِ از دیدن عالَم ملکوت میدهد و سپس آیه مهمی را میخواند . متن روایت چنین است؛
یکی از شیعیان بنام حبیب بن عمر است که توفیق یافت و به ملاقات امام در روز آخر شتافت. او زمانی وارد می شود که زخم سر را باز کرده اند و وقتی عمق زخم را دید به حضرت عرضه داشت: این چه مصیبتی است که بر شما مولای من؟ حضرت با ضعف پاسخ داد: دیگر همین ساعت ها از میان شما جدا خواهم شد.
ام کلثوم که پشت در ایستاده بود، شنید و شروع کرد به بلند بلند گریه کردن. حضرت پرسید: دخترم! چرا گریه میکنی؟ عرض کرد: به خاطر جدا شدن از شما و اینکه شما میخواهید ما را ترک کنید. امام فرمود: دخترم! اگر آنچه را من میبینم، تو هم میدیدی، هرگز برای من گریه نمیکردی.
در اینجا حبیب پرسید مولایم چه می بینید؟ امیرالمومنین فرمود: صفی از ملائکه را میبینم که در انتظار و استقبال من ایستاده اند و رسول خدا را میبینم که آغوش باز کرده و میگوید: جایگاهی والا در بهشت برای تو فراهم است، زود به ما ملحق شو. و سپس آیه ۱۲۸ سوره نحل که آخرین آیه سوره نحل است را امام خواند : «ان الله مع الذین اتقوا و هم محسنون»
حضرت امیر با دو حقیقت زندگی کرد
بر اساس این آیه ، حضرت امیر با دو حقیقت زندگی کرده است و از زندگی با این حقیقت در کمال رضایت است و لذا در پایان میگوید ؛ به سلامت رسیدم..
به جهت اهمیت مطلب ، تکرار میکنم ؛ انتخاب آیه «ان الله مع الذین اتقوا و هم محسنون» توسط امیرمومنان در آخرین لحظات و آن هم به عنوان آخرین جملات ، نشان از این است که این دو حقیقت هم مقصد و مقصود او بوده و ریشه عبارت ‘فزت ورب الکعبه’ گفتن علی است.
اول؛ ارتباط با خدا، و دوم ؛ توفیق به احسان و نیکوکاری
این دو حقیقت آنچنان وسیع است که ممکن است هر کسی با هر اندیشه و عقیده دینی قبول داشته باشد ، لکن هر کسی تفسیر مورد پسند و منطبق با آیین خود را ارائه کند.
ما بدنبال شرح اندیشه علی (ع) در پس این جمله هستیم که حاوی این دوحقیقت است ، و شرح این دو حقیقت -ارتباط با خدا و احسان به مردم- باید در کلام خود حضرت امیر (ع) که در نهج البلاغه آمده ، باید دیده شود و تفسیر شود.
نهج البلاغه و شرح ‘فزت ورب الکعبه’
نامه شماره ۴۷ نهج البلاغه که حاوی وصایای حضرت علی به دو فرزندش امام حسن و امام حسین است ، شرح شکلِ ارتباط با خدا و احسان به مردم ترسیم شده است و با تکرار واژه دلنشین “الله الله” در هر بندی قرار دارد.
ترسیم شکل ارتباط با خدا
در قسمتی از آن نامه نورانی چنین آمده؛
اُوصیکُما بِتَقْوَى اللّهِ، وَ اَنْ لاتَبْغِیَا الدُّنْیا وَ اِنْ بَغَتْکُما، وَ لاتَأْسَفا عَلى شَىْء مِنْها زُوِىَ عَنْکُما.وَقُولا بِالْحَقِّ، وَاعْمَلااَْجْرِ.
شما را به تقواى الهى سفارش مى نمایم، و اینکه دنیا را مجویید گرچه دنیا شما را بجوید، و بر آنچه از دنیا ازدستتان رفته متأسّف نباشید. حق بگویید، و براى ثواب الهى بکوشید.
اللّهَ اللّهَ فِى الْقُرْآنِ، لایَسْبِقْکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ
خدا را خدا را درباره قرآن، نیاید که دیگران در عمل به آن از شما پیشى جویند.
وَاللّهَ اللّهَ فِى الصَّلاهِ، فَاِنَّها عَمُودُ دینِکُمْ.
خدا را خدا را درباره نماز، که نماز عمود دین شماست.
وَاللّهَ اللّهَ فى بَیْتِ رَبِّکُمْ، لاتُخَلُّوهُ ما بَقیتُمْ، فَاِنَّهُ اِنْ تُرِکَ لَمْ تُناظَرُوا.
خدا را خدا را درباره خانه پروردگارتان، تا وقتى هستید آنجارا خالى مگذارید، که اگر خالى گذاشته شود از کیفر حق مهلت نیابید.
وَ اللّهَ اللّهَ فِى الْجِهادِ بِاَمْوالِکُمْ وَ اَنْفُسِکُمْ وَ اَلْسِنَتِکُمْ فى سَبیلِ اللّهِ.
خدا را خدا را در باره جهاد با اموال و جان و زبانتان در راه خدا
ترسیم شکل احسان و نیکوکاری
در فرازهای بعدی ، امام علی احسان و نیکوکاری به مردم را توصیف میفرماید؛
ارتباط صمیمانه با جامعه
علَیْکُمْ بِالتَّواصُلِ وَ التَّباذُلِ، وَ اِیّاکُمْ وَ التَّدابُرَ و التَّقاطُعَ.
بر شما باد به پیوند و دوستی با هم و بخشش مال به یکدیگر، و بپرهیزید از پشت کردن و بریدنِ از یکدیگر.
با دست خود زمینه حاکمیت اشرار را مهیا نکنید
لاتَتْرُکُوا الاَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْکَرِ فیُوَلّى عَلَیْکُمْ اَشْرارُکُمْ، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلا یُسْتَجابُ لَکُمْ.
و قطع رابطه با هم. امر به معروف و نهى از منکر را وانگذارید که بدکارانتان بر شـما مسـلّط شوند، آن گاه دعـا کنید و به اجابـت نرسـد.
نسبت به ظلم بی خیالی نارواست
وَ کُونا لِلظّالِمِ خَصْماً، وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً.
دشمن ستمگر و یار ستمدیده باشید.
حق حماسه سازی و ریختن خون مردم را به بهانه کشته شدن من ، ندارید
لاَ أُلْفِیَنَّکُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِینَ خَوْضاً، تَقُولُونَ: قُتِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ. أَلَا لَا تَقْتُلُنْ بِی إِلَّا قَاتِلِی أَنْظُرُوا إِذَا أَنَا مِثْ مِنْ ضَرْبَتِهِ هذِهِ،
نبینم شما را که در خون مسلمانان فروافتید و بگویید: امیرمؤمنان کشته شد! بدانید که به قصاص خون من فقط قاتلم کشته میشود.
و در نامه ۲۳ تصریح میفرماید :
اگر بمانم ، خودم صاحب خونم هستم و عفو میکنم..
سخن پایانی ؛ تا اینجا جمله “فزت ورب الکعبه” را به این حقیقت بر اساس نهج البلاغه تفسیر نمودیم ؛ “به خدای کعبه قسم؛ با سلامت به تمام خواسته خود در ارتباط با خدا و توفیق برای نیکوکاری و احسان نائل آمدم”.
اما ، اعتراف میکنیم ؛ ما نمیتوانیم تمام حقیقت “فزت ورب الکعبه” را دریابیم!
بله هرچه با نهج البلاغه اُنس بیشتری پیدا کنیم ، میتوانیم به مقصد و مقصود مولایمان از دور راهی داشته باشیم . ان شاءالله