محمدعلی اسلامی نُدوشن در روز بزرگداشت فردوسی چه خوب نوشته بود: باید قبول کنیم که چه خوب و چه بد، پروردهی شاهنامه هستیم و تاریخِ بعد از اسلام را باید به پیش و پس از سرایشِ “شاهنامه” تقسیم کنیم.
به گزارش سرویس اجتماعی ردنا (ادیان نیوز)، ۲۵ اردیبهشت، روز بزرگداشتِ فردوسی حکیم و روز پاسداشتِ زبان فارسی است. در این خصوص دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن در کانال سرو سخنگوی ایران خویش نوشته بود: تاریخِ بعد از اسلام را باید به پیش و پس از سرایشِ “شاهنامه” تقسیم کنیم؛ چون ایران پیش از شاهنامه مانند لختهای بود که شکل نگرفته بود و فردوسی مانند یک پیکرتراش آن را شکل داد،
این هزار ساله ترکیبش را از شاهنامه گرفته است، باید قبول کنیم که چه خوب و چه بد، پروردهی این کتاب هستیم که راهنما و نشانهی هویّتِ ماست. ایرانی برای آنکه بتواند از نو قد راست کند و به عنوان یک ملّتِ قابلِ احترام، خود را بنمایاند، احتیاج به چنین کتابی داشت و آن را به دست آورد.
شاهنامه آغازگرِ دورانِ تازهای در زندگی ایرانی است، با این کتاب است که اقتدارِ سیاسیِ ایرانزمین تبدیل به «اقتدار فرهنگی» میشود. شاهنامه، ایرانِ پیش از اسلام را به ایرانِ بعد از اسلام پیوند زد و کاری کرد که او هم چنان در صحنهی جهانی، یک کشورِ برجسته و تأثیرگذار باقی بماند. سرایشِ این اثرِ بدیع، واکنشی بود در برابرِ رفتارِ تحقیرآمیزِ خلفای دمشق و بغداد، یعنی اگر زبان فارسیِ دَری و شاهنامه نیامده بودند، ایرانی هرگز ایرانی باقی نمیماند و چیز دیگری میشد.
به نظرتان فردوسی چه مذهبی داشت؟
اشارات زرتشتی:
- “جهان آفرین را سپاس و ستایش باد / که ما را ازین پستیها برداشت داد” (بهرام گور)
- “و زرتشت ازین گوهر پاک بزاد / جهان را به داد و به نیکی نهاد” (کیخسرو)
با این حال، برخی دیگر از پژوهشگران معتقدند که فردوسی مسلمان بوده است. این نظر بر اساس شواهدی مانند وجود برخی آیات و احادیث اسلامی در شاهنامه، و همچنین عدم وجود انتقاد صریح از اسلام در متن اثر استوار است. زیرا در شاهنامه به اسلام و پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص) نیز اشاره میشود.
اشارات اسلامی:
- “محمد خاتم پیغمبرانست / رستارهٔ دین او روشن و گاهست” (رستم و سهراب)
- “به قرآن و به پیغمبر دین / که من ازین پس به جز یزدان نپرستم” (سیاوش)
همچنین برخی دیگر از مورخان معتقدند که فردوسی در دورانی زندگی میکرده که دین و مذهب در ایران باستان در حال گذار بوده و هنوز اسلام به طور کامل در جامعه جا نیفتاده بود.
به همین دلیل، ممکن است فردوسی تحت تأثیر مذاهب مختلفی مانند زرتشتگرایی، مهرپرستی و حتی برخی از باورهای محلی بوده باشد.
در نهایت، به دلیل کمبود شواهد قطعی، نمیتوان با اطمینان گفت که دین و مذهب فردوسی چه بوده است. و همانطور که مشاهده میشود، شواهدی در شاهنامه وجود دارد که از هر دو دین زرتشت و اسلام حمایت میکند. به دلیل کمبود شواهد قطعی، تعیین دین دقیق فردوسی دشوار است.
جهان و ایران بدون شاهنامه چه گونه بود
معتقدیم پیامهای جهانی شاهنامه، مانند صلح، عدالت، شجاعت و خرد، مهمتر از دین فردوسی است و این اثر را به یکی از گنجینههای ارزشمند ادبیات بشری تبدیل کرده است.
با این حال، میتوان گفت که شاهنامه اثری است که نشاندهنده آگاهی فردوسی از مذاهب مختلف و احترام او به ارزشهای انسانی است.
این اثر حماسی به عنوان یکی از مهمترین گنجینههای ادبیات فارسی شناخته میشود و تاثیر عمیقی بر فرهنگ و هویت ایرانی داشته است.
حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی، این شاعر نامدار، همواره در قلب و روح ایرانیان جای دارد و شاهنامهی او، به عنوان گنجینهای بینظیر از فرهنگ و هویت ایرانی، تا ابد چراغ راه آیندگان خواهد بود.
گردآوری: تحریریه ادیان نیوز «محمد پناه زاده گله بان»
منابع مورد استفاده: کتاب “فردوسی و شاهنامه” نوشته دکتر محمدامین ریاحی/ مقاله “دین فردوسی” نوشته دکتر احمد بهمنی / مقاله “فردوسی” در دانشنامه ایرانیکا.