نگاه محمدعلی طاهری به رحمانیت لیبرالیستی است
اگرچه امروز، متفکران و دانشمندان برجستهای از همان نیمکره غربی به سوی شرق رو میآورند و نهضت دینی و انقلاب اسلامی را به دیده تحقیق مینگرند، اما متاسفانه هنوز در این مرز و بوم افرادی پیدا می شوند که به دنبال این تفکر مسموم رفته و از آن حمایت می نمایند و با عناوین مختلف مستقیم و غیر مستقیم همچون اسلام رحمانی و یکی بودن مسلمان و غیر مسلمان و دیندار و کافر وو برداشتن مرزهای اعتقادی آنرا تبلیغ می کنند که در دیدار اخیر دانشجویان با مقام معظم رهبری ایشان به این مسئله خطرناک اشاره نمود و آن را اسلامی لیبرالیسمی نامیدند.
در این خصوص مشروح گفتگوی سایت فرقه نیوز با مدیر انجمن نجات از حلقه و کارشناس فرق و ادیان جناب حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا انهاری، در ادامه می آید.
آنجا که مقام معظم رهبری به تازگی در دیدار دانشجویان با ایشان به موضوع اسلام رحمانی لیبرالیسمی اشاره فرمودند و در رابطه این موضوع با ادعاهای طاهری در عرفان حلقه در این خصوص لطفا توضیح دهید:
طبق فرموده امام خامنه ای که بحمد الله مثل همیشه ایشان به موقع موضع را مشخص می نماید مراد برخی از اسلام رحمانی، لیبرالیزم است چرا که برداشتی غلط و التقاطی از این مسئله دارند و فرمودند اسلام رحمانی دو کلمه با معانی بسیار زیبا اما باطنی برگرفته از افکار اومانیستی و لیبرالیسمی دارد و این مسئله بین برخی هموطنانمان رایج شده و برخی افراد جوانی که مدتی بر فراز منبر رسول الله (صلی الله علیه و آله) خود را رسانده و خطابه های درست و غلط خود را در هم درآمیخته و آن را رسانه ای می کنند نیز به آن دامن زدند و همچین مدتی بود که کارشناسان ما با این مسئله در عرفان حلقه مبارزه می کردند که مقداری در این خصوص توضیح می دهم که اسلام رحمانی مد نظر امام چیست.
اسلام رحمانی مد نظری که اکنون در میان جامعه بر گرفته از یک نگاه التقاطی و خطاست و قصد دارد اسلام را تک بعدی نموده و آن را به اهداف مادی و اغراض شخصی مدعیان آن معطوف نماید آنها بر این ادعا هستند که در اسلام همه برابرند و دوست و دشمن، کافر و مسلمان، بی دین و با دین باهم هیچ فرقی ندارند و همه با هم برابرند و همه ادیان کنونی حق اند و این چه خدایی است که بخواهد همه را عذاب بکند و لذا با رحمت با همه برخورد می کند اگر اینگونه فکر شود این برخلاف آیات قرآن است که دوست و دشمن و مومن و با کافر را از هم جدا می کند و می فرماید:
أَفَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُون آیا کسى که باایمان باشد همچون کسى است که فاسق است؟! نه، هرگز این دو برابر نیستند. (سجده/۱۸)
و یا با حالت سوالی (استفهام انکاری) می پرسد که هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُون آیا کسانى که مىدانند با کسانى که نمىدانند یکسانند؟! (زمر/۹)
و در آیه ای رساتر و تهدید آمیز تر می فرماید : أَ فَمَنْ یَمْشی مُکِبًّا عَلى وَجْهِهِ أَهْدى أَمَّنْ یَمْشی سَوِیًّا عَلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ آیا کسى که نگونسار و به صورت افتاده حرکت مىکند، هدایتیافتهتر است یا آنکه راستقامت بر راه راست مىرود؟
یعنی افرادی که به نور قرآن و اهل بیت هدایت یافته اند و بر صراط مستقیم اند را آیا با کسانی که به صورت به زمین افتاده و در گمراهی اند و یکی می پندارید؟
اگرچه رحمانیت خدای متعال شامل همه چه مومن و چه کافر می شود اما این مجوز این نمی شود که انسان به هر چه که خود می پسند ایمان بیاورد و لذا باید در این خصوص نسبت به امر خدا متعبد باشد و هر چه را که فرمان حضرت حق است را بپذیرد و سر تعظیم فرو بیاورد و این نباید یک نگاه آزاد منشانه ی لیبرالیستی باشد و خدای متعال احکام آن را صادر فرمود که برخی آیات آن را خدمت شما عرض نمودم.
توضیحی کوتاه در مورد موضوع رحمانیت در اسلام بفرمایید
ما برای نگاه به رحمانیت بایستی به رحیمیت نیز داشته باشیم همانطور که فرمود: الرحمن الرحیم
اصلا اجازه بدهید برای تخصصی تر کردن بحث، معنای رحمانیت و رحیمیت را از قول مرحوم علامه عرض بکنم: مرحوم علامه طباطبایی(ره) در المیزان می فرماید: کلمه (رحمان) صیغه مبالغه است که بر کثرت و بسیارى رحمت دلالت مىکند، و کلمه (رحیم) بر وزن فعیل صفت مشبهه است، که ثبات و بقاء و دوام را میرساند، پس خداى رحمان معنایش خداى کثیر الرحمه، و معناى رحیم خداى دائم الرحمه است، و بهمین جهت مناسب با کلمه رحمت این است که دلالت کند بر رحمت کثیرى که شامل حال عموم موجودات و انسانها از مؤمنین و کافر مىشود، و به همین معنا در بسیارى از موارد در قرآن استعمال شده، از آن جمله فرموده: (الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى، مصدر رحمت عامه خدا عرش است که مهیمن بر همه موجودات است)و نیز فرموده: (قُلْ مَنْ کانَ فِی الضَّلالَهِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا، بگو آن کس که در ضلالت است باید خداوند رحمان او را در ضلالتش مدد برساند) و از این قبیل موارد دیگر. و نیز بهمین جهت مناسبتر آنست که کلمه (رحیم) بر نعمت دائمى، و رحمت ثابت و باقى او دلالت کند، رحمتى که تنها بمؤمنین افاضه مىکند، و در عالمى افاضه مىکند که فنا ناپذیر است، و آن عالم آخرت است، هم چنان که خداى تعالى فرمود: (وَ کانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً، خداوند همواره، به خصوص مؤمنین رحیم بوده است) و نیز فرموده: (إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِیمٌ، بدرستى که او به ایشان رئوف و رحیم است) و آیاتى دیگر، و به همین جهت بعضى گفته اند: رحمان عام است، و شامل مؤمن و کافر مى شود، و رحیم خاص مؤمنین است.
از نگاه اسلام در مورد رحمت عام الهی که صفت رحمانیت خدا در آن تجلی دارد باید گفت که رحمت عام عبارت است از اعطا آنچه که شئ در طریق وجودی و حیاتش مستعد به دریافت آن است، می باشد و این رحمت شامل همه موجودات اعم از حیوان و انسان ونباتات و غیره می شود. بطوری که همه سر سفره کریمانه خالق هستی ارتزاق نموده و به حیات مادی و معنوی خود ادامه می دهند این رحمت نیز همانطور که گفته شد شامل همه حتی کافر، مسلمان، بی دین، با دین، ظالم غیر ظالم و… می شود . من باب مثال به دنیا آمدن و امور دیگری چون غذا خوردن نفس کشیدن، تولید مثل، ارتزاق از نعمات زمینی و آسمانی، بهره گیری از نعمت تابش خورشید، باران، شرایط آب و هوایی و غیره ارسال رسل و انزال کتب برای هدایت همه که این نعمتها کاملا در اختیار همه اقشار مردم و انسانها قرار دارد چرا که “باران رحمت بى حسابش همه را رسیده، و خوان نعمت بى دریغش همه جا کشیده پرده ناموس بندگان به گناه فاحش ندَرد و وظیفه روزی خواران به خطای منکر نبُرد”
یک رحمت خاصی هم داریم که فقط شامل مومنین میگردد و برای رسیدن به آن نیاز است به ایمان آوردن به دین نهایی و عمل صالح و خالص می باشد و این اختصاصا به آنها مربوط است در آیات زیر نشان می دهیم که چگونه برخی نعمتهای الهی فقط مختص و یژه ی کسانی است که بنده نیکوکار خدا هستند و دیگر عمومی نمی باشد و این یک مسئله عادی و روشن است که بالاخره افرادی که از امتیازات ویژه برخوردار هستند بایستی از امکانات ویژه هم برخوردار باشند و خدا در این این خصوص می فرماید:
فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْما ترجمه: (در آن جا) بندهاى از بندگان ما را یافتند که رحمت (و موهبت عظیمى) (رحمت خاص) از سوى خود به او داده، و علم فراوانى از نزد خود به او آموخته بودیم.
وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِین َ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَسارا ترجمه: و از قرآن، آنچه شفا و رحمت (رحمت خاص) است براى مؤمنان، نازل مى کنیم و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمى افزاید. در این آیه قرآن به عنوان رحمت خاص مؤمنین بکار برده شده و ظالمین از این رحمت برخوردار نیست مگر خسارت و ضرر را که از این سرمایه عظیم رحمت الهی خود را بدلیل جهل و عناد محروم نموده اند.
إِنَّ هَذَا الْقُرْءَانَ یَقُصُّ عَلىَ بَنىِ إِسْرَءِیلَ أَکْثرََ الَّذِى هُمْ فِیهِ یخَْتَلِفُونَ وَ إِنَّهُ لهَُدًى وَ رَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِین ترجمه: این قرآن بدون هیچگونه ابهامى روشنگر حقایقى است بر بنى اسرائیل که اکثر آنان درباره آن اختلاف می ورزند.و هدایت و رحمتى(رحمت خاص) است براى مؤمنین.
باید دقت داشت که کسی نمی تواند ادعای این را داشته باشد که از فیض رحمت خاص خداوند برخوردار است مگر اینکه عملا و مخصوصا قلبا اهل ایمان باشد و فقط اکتفاء به ظاهر اعمال نکند چرا که در صورت عدم همراهی قلب با جوارح، اسلام و ایمان فقط یک لقلقه زبانی است، همانطور که در قرآن خطاب به عده ای ظاهر بین می فرماید: قَالَتِ الْأَعْرَابُ ءَامَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُواْ وَ لَاکِن قُولُواْ أَسْلَمْنَا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْایمَانُ فىِ قُلُوبِکُمْ ترجمه: نگویید ایمان آوردهایم بلکه به آنها بگو: شما ایمان نیاوردهاید، ولى بگویید اسلام آوردهایم، امّا هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است.
خیلی ساده عرض کنم دخول در رحمت الهی و هدایت تشریعی تزریقی و تفویضی نیست و بایستی فرد ایمان راستین بیاورد و یا می فرماید: یَأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ ءَامِنُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْکِتَابِ الَّذِى نَزَّلَ عَلىَ رَسُولِهِ اى کسانى که ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبرش، و کتابى که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانى) که پیش از این فرستاده است، ایمان (واقعى) بیاورید. که با یک تعبیر زیبا در این آیه می فرماید ای کسانی که ایمان آورده اید، ایمان بیاورید یعنی ایمان باید تمام جان شما را احاطه کند و تمام سلول های بدن شما با ایمانتان همراهی کند و اینست ایمان واقعی و قلبی به خداوند متعال که انسان بایستی در این راه قدم بگذارد.
نظر محمدعلی طاهری در مورد رحمانیت در اسلام چیست؟
نظر آقای طاهری در خصوص رحمانیت خداوند همچون فرقه ها و نحله ها بوده و نوعی نگاه لیبرالیستی بدان دارد و ایده ی چندان تازه ای بیان نمی کند و برای اینکه مشتری بیشتری برای کلاس های خود جذب نماید و اعضا فرقه ی خود را بیشتر نماید از یک نوع نگاه به حق بودن همه ادیان و به قول خود قائل به وحدت بین الادیانی می باشد و همانطور که در اساسنامه عرفان کیهانی بیان می دارد که عرفان کیهانی در خصوص اعتقادات و مناسک ادیان مداخله ای ندارد و لذا هر کس با هر مرام که باشد می تواند وارد این مجموعه شود و ادامه فعالیت دهد و سهمی از حلقه های این فرقه را عائد خود نماید و حتی بزرگتر از آن بتواند با هر دین و اعتقاداتی که دارد با گذراندن دوره مستری، یک مربی عرفانی شود و بتواند کلاس داری کند.
طاهری در خصوص رحمانیت در اسلام مدعی است که این رحمت که برگرفته از شعور کیهانی و حلقه های تعریف شده در آن می باشد برای همه است، چه با دین و چه بی دین، چه گناهکار و چه بی گناه هیچ محدودیتی در آن نمی باشد و همگان می توانند با تسلیم به این شبکه! و شرکت در دوره ها از این رحمانیت الهی برخوردار شوند و به نوعی مسلمان مسلمان بهتر و مسیحیِ مسیحی بهتر ،بودایی بودایی بهتر و هر اعتقادی دارد آن را بهتر و با کیفیت تر کند مهم این است که لایه محافظ ها را از مرکزیت عرفان حلقه یعنی طاهری دریافت نماید و با دریافت حلقه ها از رحمت الهی برخوردار باشد و از آنجا که طاهری عرفان خود را اسلامی و ایرانی می نامد مرادش این است که این اسلام یک اسلام رحمانی بوده هیچ فرقی بین هیچ کس نیست و مراد از اسلام تسلیم بدانید و این تسلیم به این شبکه است که همگان را مسلمان می کند! و این همان موضعی است که مقام عظمی ولایت اخیرا مطرح نمود که تفکری باطل است که اگر چه اسلام و رحمانیت دو لفظ زیباست ولی آیا منظور از این اسلام رحمانی هم مطلوب بوده؟ و مطابق با آموزه های قرآن می باشد یا خیر؟ و در دین اسلام آیا همگان با هم برابرند و یا اینکه با توجه به اعتقادات و اعمال رتبه بندی می شوند و عرض شد که هرگز انسان ها با هم برابر نیستند این است که مورد بحث قرار می گیرد که چرا این اسلام رحمانی یک اسلام لیبرالیستی است و با اسلام ناب بیگانه می باشد و هدف از آن فریب افراد با زینت دادن و بازی نمودن با الفاظ بیش نیست در قرآن کریم خدای متعال با اشاره به مسئله بازی با الفاظ توسط یهود می فرماید: یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِه(نساء/۴۶) یعنی: کلمات را از مفهوم اصلى اش تحریف مىکنند و لفظ را می گویند ولی معنی دیگری از آن اراده می کنند و همینطور قرآن و آموزه های اسلامی را به نفع اهداف خود تحریف می نمایند و مؤلفه ها را به صلاحدید خود تعویض نموده و در مبانی اسلامی خیانت می نمایند.
طاهری از یک نقطه ضعف و شبهه ای که در جامعه رواج داشته (مگر شیعیان و مسلمانان تافته جدا بافته اند پس تکلیف دیگران چه می شود؟) به خوبی استفاده کرده و راه حلی ساختگی نیز برای آن ارائه نموده که آری همه ی انسان ها برابرند البته اگر به عرفان کیهانی خود را برسانند و در دین خود هم بمانند رستگارند و مهم این است که به آگاهی لازم برسید و کیفیت کار خود را بالا ببرید. غافل از اینکه دین اسلام و تاکید میکنم اسلام محمدی ولائی یکی بوده و آخرین دین خدا می باشد و قرآن کریم نیز کتاب آسمانی آن بوده و دیگر کتب آسمانی قبلی بجهت تحریف و منسوخ شدن آنها مورد تایید نمی باشد و هر کس برای رستگاری بایستی با کمک عقل خود وارد این دین شده و ایمان خود را کامل نماید و در غریر این صورت دوحالت بیشتر ندارد یا قاصر است و یا مقصر اگر قاصر است و آنچنان تقصیری نداشته و دین اسلام به آن نرسیده که جزء مستضعفین بوده و عقابی ندارد و اگر مقصر است و معاند که در قرآن فرموده عذاب دردناکی در انتظارش می باشد حال در خصوص مسلمانان نیز باید عرض بکنم که صرف اسلام شناسنامه ای کافی نیست و باید در کنار اعتقادات اعمال صالح داشته باشد و غیر این صورت وی نیز دچار عذاب الهی خواهد شد و تافته جدا بافته نمی باشد.
شهید مطهری در کتاب عدل الهی در فرق مسلمان و غیر مسلمان نیز می فرماید: فرق بزرگ بین یک نفر مسلمان نیکوکار و یک نفر کافر نیکوکار این است که کافر نیکوکار از آن جهت که دارای برنامه صحیح و درست نیست ، احتمال موفّقیتش ناچیز است ، ولی یک نفر مسلمان از آن جهت که خود را به دینی تسلیم کرده است که برنامهای جامع و صحیح دارد ، اگر برنامه خویش را درست و صحیح اجرا کند موفقیتش قطعی است . عملی صالح ، تنها احسان به خلق نیست ، تمام واجبات و محرمات و مکروهات و مستحبات ، جزء برنامه عمل صالح است . مسیحی متدینی که به خاطر دوری از اسلام فاقد برنامه صحیح است از مواهب عظیم این برنامه محروم است ، زیرا ممنوعاتی را که نباید ، مرتکب میشود…
اعضای و مسترهای حلقه چه واکنشی نسبت به این موضوع داشتند؟
البته متاسفانه مستر ها و اعضای حلقه حرف طاهری را ملاک اعمال خود قرار داده اند و با این نوع برداشت لیبرالیستی از اسلام درصدد تبلیغ آن می باشند و دائما مطرح می کنند که مراد از رحمت عام الهی همین اتصال به شبکه شعور کیهانی است و همه می توانند آن را داشته باشند دریغ از اینکه در این اتصالات که از جنیان استفاده می شود سخنی برده نمی شود و افراد را با این مسائل سرگرم می کنند مثلا فرد اصلا نماز نمی خواند ولی می بیند بیمار درمان می کند خب این از مرتاض های بی دین هم بر می آید در همین کرج چند نفر گرفتند که با توهین به قرآن نعوذ بالله خبر از ماورا می دادند و شیاطین به انها کمک میکردند که وسایل جابجا کنند و بیمار درمان کنند و لذا این عزیزان ساده لوحی کرده با اندک کار اسما خارق العاده دین و ایمان خود را در اختیار این فردی که خود می گوید قرآن هم حتی بلد نیست می گذارند بقول آیت الله فاطمی نیا در دنیای امروز دکان هایی به نام عرفان ایجاد شده که صاحبانش زحمتی نکشیده اند، علمی ندارند و می گویند من نه قرآن می دانم نه حدیث. عرفان یا از قرآن می آید یا از حدیث حال چگونه به این فرد اعتماد می کنند و بخاطر یک دست درد ایمان می آورند تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
با توجه به این موضوع و کلیدواژه ای که مقام معظم رهبری فرمودند چه راهکاری پیشنهاد می دهید؟
به نظر بنده بایستی فرهیختگان حوزه و دانشگاه به درستی معنی رحمانیت و رحیمیت را از نگاه اسلام محمدی جا بیاندازند و خطرات اسلام لیبرالیستی و اسلام رحمانی را به افراد جامعه شناسانند که چگونه با استفاده از این الفاظ و بازی با کلمات در مفاهیم اسلامی تحریف ایجاد می کنند و مغرضانه از جوانان سوءاستفاده می نمایند و اینکه در صدد حل این شبهه که عرض شد برآیند و اطلاع رسانی کنند و رسانه ها به صورت منسجم و برنامه ریزی شده با برنامه های مختلف در صدد روشنگری برآیند امید است با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری و همت عزیزان دست اندر کار این فتنه نیز همچون فتنه های گذشته خاموش شود.
منبع : فرقه نیوز