موبد مهربان پولادی «رئیس انجمن موبدان زرتشتی» بیان کرد: میگویند دین زرتشت دین آزادی است چون گفته با اندیشه خودت بنگرید اگر خوب بود انجام بده و گرنه انجام نده، خیلیها میگویند دین زرتشت اصلا احکام ندارد، ولی دارد. اخلاق دین زرتشتی باورهایی است که در گاتها آمده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، مهربان پولادی «رئیس انجمن موبدان زرتشتی» در سخنان خود گفت، بینشی که اشو زرتشت از جهان هستی و از سوی خداوند بزرگ به ما زرتشتیان نشان داده، همان جهانبینی زرتشتی نام گرفته است. این جهانبینی نشان میدهد که ما زرتشتیان به چه چیزهایی باور داریم. در جهانبینی زرتشت همانگونه که در گاتها آمده، باور داریم که اشو زرتشت از سوی خداوند بزرگ برای رهبری روان مردمان جهان برگزیده شده است.
فرنشین انجمن موبدان در ادامه گفت، جهانبینی زرتشت بر پایه سه محور استوار است.
نخستین محور که در سراسر یسنا و همینطور در اهنودگات آمده است، شناخت خداوند بزرگ یعنی خداشناسی است. پیش از اینکه بحث خداوند بزرگ مطرح باشد اشو زرتشت در گاتها در هات ۴۵ بند ۱۰ خود انسان را ملاک خداشناسی قرار میدهد؛ یعنی ما باید خودمان را بشناسیم تا بتوانیم خدا را بشناسیم. ما چه کسی هستیم، از کجا آمدیم، برای چه آمدیم و در این دنیای گیتی که روزی هم نیروهای مِینوی ما در میگذرد بعدا چه میشود. تمام پاسخ به این پرسشها در دینکرد بهویژه در دینکرد چهار آمده است. در گاتها، کتاب آسمانی ما زرتشتیان آمده است که نیروهای ما چه هستند، ما برای چه هستیم و چه نیروهایی در درون ما قرار دارد.
به سراغ گاتها که برویم میبینیم نیروهای مینوی را اشوزرتشت در اهنودگات به خوبی نام برده است. همینطور در یسنای ۵۵ بند یک، از ۹ نیرو نام برده شده است که پنج نیرو مِینوی هستند و چهار نیرو، نیروی گیتی هستند. همینطور در دینکرد سه، از نیروهای مینوی که در این جسم گیتی ما قرار دارد نام برده شده است؛ پس نخستین محور جهانبینی زرتشتی، خداشناسی است که در همه ادیان آسمانی وجود دارد. همانطور که گرایش به سوی حقیقت در یکایک موجودات وجود دارد در درون انسان هم وجود دارد. گرایش به زیبایی و خوبی که هرکدام از این گرایشها انگیختهای را در بر دارد. با این انگیختهها، هنر، پرستش، نیایش و ستایش به وجود میآید. همان گونه که ما در اوستا روزانه آن را میخوانیم، ستایش یکتا خداوند، نیایش نیروهای خداوند، پرستش آفریدههای خداوند بر روی زمین که باید از آنها پرستاری کنیم. پس درگاتها در اهنودگات به زیبایی در مورد خداوند بزرگ سخن گفته شده است.
بنابر گزارش امرداد، موبد مهربان پولادی در ادامه افزود، همانطور که گرایش به جنس مخالف شوند ازدواج میشود، گرایش به سوی حقیقت و خداوند بزرگ که در درون ما وجود دارد و از زمانی که جنین در دل مادر است و مادر بسیار نقش مهمی در آن فَر و فروهری که به جنین میدهد دارد ما به سوی خداشناسی گرایش پیدا خواهیم کرد.
سنت های دینی زرتشتی نباید از دست برود
خداباوری چه هست؟ دایما صحبت از خدا و اهورامزدا میکنیم و برخی وقتها میگوییم این را نگو که خدا ناراحت میشود. خیر خدای ما اینگونه نیست. بازهم در گاتها و دینکرد، خداشناسی عملی و نظری داریم که دیگر ادیان هم دارند، ولی خداشناسی عملی ما خیلی زیباست. بیشتر این آیینهای دینی که برگزار میکنیم و سنتهای دینی، همان خداشناسی عملی است. نمونه آن همین نماز که از ریشه نِمَ یعنی احترام و خم شدن است. در گاتها، اوستا و در کتابهای دینی، اجرای آیینها بسیار ارزشمند است. سنت دین بسیار ارزشمند است. همین آیینهای دینی، گهنبار، سال، روزه، سیروزه و همهی آیینیهای دینی باعث شده دین زرتشتی تا به امروز پابرجا بماند. اگر قرار بود تنها گاتها شوند ماندگاری دین شود هیچ زمان این اتفاق نمیافتاد.
دومین محور که در اشتودگات، دومین بخش گاتهای اشو زرتشت درباره آن صحبت میکند، بازگشت یکایک ما به سوی اهورامزدا است. در قسمت دوم چهاربخشی که اشتودگات در آن بازگشت یکایک ما را توضیح میدهد در مییابیم که هیچ کدام از ما نمیتوانیم هزاران سال زنده بمانیم بلکه روزی پیام اهورامزدا دریافت میکنیم و سفر خود را انجام میدهیم. در گاتها میبینیم زمانی که بحث سفر مینوی پیش میآید این سفر با شادی و خوشحالی همراه است. وقتیکه در اوستا و در متنهای دینی نگاه میکنیم، سفر مینوی یا درگذر مِینو از جسم گیتی با شادی و جَشن همراه است. پیشتر، در تاریخ این سرزمین که آن زمان تقریبا همه زرتشتی بودند، پیام اشو زرتشت کامل رعایت میشد. وقتیکه شخصی درمیگذشت و از گیتی به مینو میرفت برای آن شخص جشن و شادی مِینوی برگزار میکردند. میدانیم روزی نیروهای که در درون ما وجود دارد زمانی که از جسم ما خارج شود آنگاه میگویند آن شخص درگذشت. ما هیچگاه واژه مُرد، فوت شد، تمام کرد را به کار نمیبریم ما با پوششی سفید و روشن درگذشته خود را بدرقه میکنیم. آیینهای گوناگون برای درگذشته داریم. پنج روز آخر سال، جشنهای گوناگون که به نام جَشَن برای درگذشتگان برگزار میشود و جَشن تنها برای بازماندگان است.
بنابر گزارش امرداد، فرنشین انجمن موبدان در ادامه گفت، اکنون این نیروهای مینوی چه هستند و کارشان چیست؟ باز برای پاسخ به این پرسشها به کتاب گاتها نگاه میکنیم. در آنجا از این نیروها نام برده شده است. اگر کارشان را بخواهیم بدانیم باید در دینکرد سوم پرسش ۱۴۰ به بعد را نگاه کنیم. آنجا توضیح میدهد که روان، فروهر و بسیاری دیگر چه هستند، حتا دانش امروز هم میماند که چگونه گذشتگان ما به این نیروی روان و فروهر پی بردهاند. اشو زرتشت کمینه ۳۷۶۲ سال پیش در گاتها این نیروهای مینوی را نام برده است. در دینکرد به شکل کامل بیان شده است که وقتی زمان درگذشت فرا میرسد روان آنقدر حرکتش سریع است که فروهری که قبل از درگذر، میرود با روان تا ۴ روز در پیونداست و آیین باید با جشن و شادی باشد؛ که البته این کار خیلی سخت است، کسی که عزیزی را از دست میدهد خیلی سخت است که ناراحت نباشد چون جسم گیتی دیگر قابل دیدن نیست، ولی با باور به جهانبینی میدانیم که آن شخص موجودی نامیرا و در حال پیشرفت است تا به آن وهیشتممنو یا نور بیپایان یا گروسمان برسد.
در دین زرتشت ما به سوی خداوند بزرگ بازمی گردیم
در دین زرتشت برابر با پیام اشو زرتشت همهی ما از سوی خداوند بزرگ آمدهایم و به سوی خداوند بزرگ هم باز میگردیم. گریه، شیون، ناله و عزاداری برای شخص سفر کرده کاری نادرست است این را دین به ما میگوید. برابر دین زرتشت تناسخ وجود ندارد. مدت زمانی در این دنیا برای گسترش پاکی، درستی و حتا کمک در کار ابداع و نوآوری آفرینش گیتی همکار خداوند بزرگ هستیم. درگذشتگان، نیروهای مینوی آنها از جسم آزاد شده و به درجه بسیار بالاتر رسیده است. در این هنگام سرعت، انتشار و ارتعاش نیروهای مینوی خیلی زیاد شده است. اجرای آیین، دعا و نیایش بسیار نیاز است. خواهش میکنم آیین دینی را به فرزندانمان آموزش دهیم. سنت را آموزش دهیم.
اگر این سنت کمرنگ شود دین زرتشت کمرنگ میشود. این سنتها ما را زنده نگاه داشته است. این باور به خداشناسی عملی باعث ماندگاری دین شده است. هرکدام از برنامههای دینی ما نقشی بسیار ارزشمند دارد. گهنبار برای خود بسیار فلسفه دارد. از شش مرحله آفرینش تا ۳۰ روز که ما جشن گهنبار داریم در شش چهره پنجروزه و هرکدام برای بار دادن انسان و سودمند بودن انسان بیان شده است. پس وقتیکه سفر مینوی آغاز شد برابر دین زرتشتی با خواندن اوستا که در آرامگاه خوانده میشود آن جسم بدرقه میشود. این نیست که حتما خاکسپاری داشته باشیم دین زرتشت در هرجایی و برابر هر وصیتی که هست آزاد گذاشته است، ما زیاد روی جسم بحث نداریم
بنابر گزارش امرداد فرنشین انجمن موبدان گفت، سومین محور از جهانبینی دین زرتشت، پیامبری اشو زرتشت است. دشمنان دین زرتشت کوشش میکنند اشو زرتشت را آموزگار، فیلسوف و یا با درجات مختلف پایین بیاورند. اشو زرتشت در کتاب آسمانی، گاتها، خود به شیوایی میگوید، از سوی اهورامزدا برای رهبری روان مردمان جهان آمدهام. اگر بگوییم آموزگار بود که در واقع آموزگار هم بود و اگر بگوییم فیلسوف بود که البته فیلسوف هم بود آنگاه سومین بخش از جهانبینی آسمانی خودمان را خط زدیم و دین زرتشتی را جزو ادیان غیر آسمانی قرار دادهایم. پس ببینیم چه دارد میگذرد. همه ادیان آسمانی سه محور دارند که سومین محور آن این است که این شخص از کجا آمده است. پس جهانبینی سه بخش دارد خدا، آخرت، پیامبری.
دین زرتشت دین آزادی است
اما ایدولوژی، جهانبینی اشو زرتشت همه از هست، بود و نبود صحبت میکند، ولی ایدولوژی دین زرتشت چیست؟ ایدولوژی دین زرتشت از باید و نباید دین میگوید این را زیاد میبینیم. میگویند دین زرتشت دین آزادی است چون گفته با اندیشه خودت بنگرید اگر خوب بود انجام بده و گرنه انجام نده، در صورتی که ایدولوژی دو شاخه اصلی به نام اخلاق و احکام دارد خیلیها میگویند دین زرتشت اصلا احکام ندارد، ولی دارد. اخلاق دین زرتشتی باورهایی است که در گاتها آمده است. چرا اشو زرتشت نگفت اخلاق نیک؟ اشوزرتشت گفت اندیشه، گفتار و کردار نیک. بهراستی اخلاق چیست؟ باورهایی که ما در ذهنمان نهادینه میکنیم یعنی آن دانشی که به آن باور داریم و در اندیشه قرار میگیرد و به آن باورمند هستیم زمانی که به دل راه مییابد و ایمان قوی میشود خروجی آن اخلاق است. پس ما با داشتن اندیشه و گفتار و کردار نیک، نتیجه آن اخلاق نیک است.
در اوستا ما کلمات مترادف نداریم که این زیباست. وقتی میگوییم خوب، زیبا و قشنگ همه با هم فرق دارند. وقتی میگوییم پرستش، ستایش و نیایش اینها با هم فرق دارند. نیایش و ستایش با هم فرق دارد. پرستش نام مصدر است و نام فاعل آن پرستار است یعنی باید از آفریدههای خداوند پرستاری کنیم. در گیتی نباید آلودگی ایجاد کنیم، نباید از بین ببریم. ما زرتشتیان افتخار میکنیم در دنیا پیامبرمان نخستین پیامبری بود که از سوی خداوند بزرگ برای رهبری انتخاب شد. پس همان گونه که پیشتر گفتم از خودشناسی به خداشناسی میرسیم؛ یعنی اشوزرتشت نخست خود را شناخت سپس خدا را شناخت. بنابراین ما باید خودشناسی خودمان را تقویت کنیم. وقتیکه خود را خوب بشناسیم به پیامهای اشوزرتشت اهمیت میدهیم آنگاه جهان گلستان میشود. یکی از آن پیامها این است که خوشبختی را نخست برای دیگران بخواهیم بعد برای خودمان. اشوزرتشت میگوید: خوشبختی از آن کسی است که خواستار خوشبختی دیگران باشد. ما حرمت نداریم چون شادی درگذشتگان به شادی بازماندگان در دنیای گیتی پیوند خورده است. میدانم سخت است ولی باید نهادینه شود.
موبد هرمز خسرویانی که خویشکاری خوانش اوستا را پیش از سخنرانی موبد مهربان پولادی بر دوش داشت درباره پرسه همگانی چنین گفت:
ما دو پرسه همگانی در سال داریم. پرسه همگانی اورمزد و تیرماه و پرسه همگانی اورمزد و اسفندماه که هر دو به یاد درگذشتگان تاختوتازهایی که به ایران صورت گرفته برگزار میشود. پرسه همگانی تیرماه ویژه یاد درگذشتگان یورش اسکندر گجستک به ایران است و پرسه همگانی اسفندماه به یاد درگذشتگان و جانباختگان یورش تازیان به ایران است. به یاد درگذشتگان از تیرماه تا اسفندماه و از اسفندماه تا تیرماه سال بعد پرسه همگانی برگزار میشود.
آیین پرسه همگانی اورمزد و تیرماه ۳۷۶۲ زرتشتی در روز سهشنبه ۲۹ خوردادماه ۱۴۰۳ از ساعت ۸ بامداد در تالار ایرج تهران با خوانش اوستا که خویشکاری آن نخست بر دوش موبد هرمز خسرویانی بود آغاز شد و پس از سخنرانی مهربان پولادی، فرنشین انجمن موبدان خویشکاری خوانش اوستای بخش دوم را موبد فرهنگ ضیاتبری تا ساعت ۱۱ بر دوش داشت.