مهراب صادق نیا استاد دانشگاه ادیان و مذاهب هشدار داد: «هر جامعهای امکان تحول اجتماعی از طریق فرآیندهای طبیعی و پیشبینیشده را انکار کند، در معرض تکرار فجایعی شبیه عاشوراست و این یکی از تفاسیر کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا است.»
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)؛ مهراب صادق نیا در آخرین برنامه مراسم عاشورا و امروز ما، با بیان این مطلب، «تحول اجتماعی» را به معنای «تغییرات آرام و پیوسته، بدون انقطاع و گسست و معطوف به ساختارهای اجتماعی»، از ضرورتهای زندگی اجتماعی برای دستیابی به وضعیّتهای مطلوبتر در حوزه عمومی دانست و گفت: تحولپذیری اجتماعی نشانه سلامت جامعه است و جامعهای که به هر دلیل تحولناپذیر است یا هزینه تحول در آن بالاست، جامعه سالمی نیست.
به گفته این جامعه شناس، تحول اجتماعی نقطه مقابل ناامیدی و انقلاب است و در جوامعی که به تحول روی خوش نشان داده نشود، دو اتفاق ممکن است رخ بدهد: یک: انقلاب، شورش و نافرمانی و دوم: ناامیدی اجتماعی که خود را در مهاجرت، انزواطلبی، و یا بیحسی اخلاقی نشان میدهد.
وی در ادامه گفت: در ادبیات دینی تحول اجتماعی به معنای «اصلاح» و «احیاء» آمده و قرآن اصلاح و احیا را مسئولیت اصلی پیامبران و امام علی (ع) نیز اصلاح را از مسئولیّتهای اصلی حکومت دینی میداند. بر این اساس تحول اجتماعی امری ضروری است و در سنت اسلامی ابزارهایی برای این اصلاح تعریف شده که مهمترین آنها امر به معروف و اجتهاد( دستکم در سنت شیعی) است. سطح عالی امر به معروف ابزاری است در دست شهروندانِ بیرون از قدرت برای گفتگو و مطالبه از ارباب قدرت و اجتهاد نیز به معنای انعطافپذیری شریعت و مشروط بودن آن به شرایط محیطی و زمانی است.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب جامعه اصلاح پذیر را دارای اعتماد به نفس بالا برشمرد که بدون ترس با فرهنگهای دیگر مواجه میشود، هم اثر میگذارد هم به اندازه لازم اثر میپذیرد؛ اما جامعه اصلاح ناپذیر میترسد و اینترنت و ماهواره و همه چیز را ممنوع میکند.
صادق نیا با بیان اینکه امام حسین (ع) هم حرکت خود را یک حرکت اصلاحی معرفی میکند، افزود: ما از ۵۷ سال حیات امام حسین، تنها به یک نیم روز عاشورا توجه داریم. در حالیکه حرکت اصلاحی ایشان از سالها قبل و از زمان حکومت معاویه آغاز شده بود. البته معاویه مصلحت نمیدید با امام برخورد خشن داشته باشد ولی یزید خیرهسرانه چنین کرد.
وی با طرح این پرسش که «چرا این حرکت اصلاحی آن هم توسط نوه پیامبر با این حجم از خشونت حکومت روبرو شد و منجر به یک جنایت بزرگ شد؟» پاسخ داد: بنی امیه و بویژه یزید با چند ترفند انحراف، تحریف، و ترساندن، هزینه اصلاحطلبی را در جامعه اسلامی بالا بردند و یزید با بالابردن هزینه اصلاح یک دیکتاتوری ایجاد کرده بود و انتقاد از وضعیت اجتماعی را نافرمانی خدا قلمداد میکرد. دیکتاتوری صرفا به معنای انکار خواست و اراده مردم نیست؛ بلکه به معنای انکار ضرورت اصلاح اجتماعی است.
امام حسین درستی ریشههای فساد را تشخیص داده بود
این استاد دانشگاه مؤلفههای اساسی و بنیادین نهضت اصلاحی امام حسین را بازگشت به سنت پیامبر، احیای حقوق انسان، آزادی و آزادگی، نفی ظلم، و اقامه عدالت برشمرد و توضیح داد: هیچ کدام از این اهداف به صورت مستقیم به کنشگران خُرد جامعه معطوف نیست. امام حسین جایی نمیگوید بخاطر شراب خواری و سگبازی با یزید میجنگم؛ بلکه به درستی ریشههای فساد را تشخیص داده بود و به دنبال ضروریترین اموری بود که زمینه فساد و تباهی هستند.
صادق نیا با اشاره به منطق اصلاحطلبی عاشورا گفت: هر جامعهای امکان تحول اجتماعی از طریق فرآیندهای طبیعی و پیشبینیشده را انکار کند، در معرض تکرار فاجعههایی شبیه چیزی است که در عاشورا رخ داد.
وی افزود: حرکت اصلاحی امام حسین بر پذیرش عمومی مردم و آگاهی بخشی استوار بود، نه اقتدار شخصی خودش. امام کسی را به تبعیّت کورکورانه از خویش دعوت نکرد و حتی شب عاشورا تاکید کرد هرکس میخواهد، میتواند بدون دغدغه برود. اینقدر که امروز در جامعه ما ادعا میشود اصل دینداری انقیاد و پیروی است، امام حسین و امام علی چنین نمیگفتند. اخیرا یک منبری میگفت جامعه ما از جامعه امام علی ولایتپذیرتر است و همین اعتراف نشان میدهد رویه امامان این قدر فراخواندن مردم به اطاعت از خود نبود.
وی آرمانهای اصلاحی امام حسین را واضح و روشن و نیز تبیینپذیر خواند و افزود: راه رسیدن به آن آرمانها واضح و قابل بیان بود و مثل اموری نظیر «برپایی تمدن اسلامی» قدم زدن در وادی ابهام نبود.
به گفته این پژوهشگر دینی، حرکت اصلاحی امام حسین با نادیده گرفتن تمام منافع شخصی همراه بود؛ کسی که با گرفتن یک باغ یا خط کشتیرانی دهانش بسته میشود یا حتی طلبهای که دنبال پاکت است، نمیتواند مصلح اجتماعی باشد چون تا حرف حقی بزند آن منافع قطع میشود.
مصلح دنبال مشارکت در قدرت نیست؛ یکی از ترفندهای یزید بستن دهان منتقدان با ترس یا دادن امتیاز بود و امام هم با گرفتن منافعی میتوانست از اصلاحطلبی دست بکشد، ولی چون میخواست «امام حسین» باشد، با خط زدن منافع شخصی، اصلاحگری را برگزید.
وی در پایان گفت: امر اصلاح، امری هزینهبر است و با عافیتطلبی سازگار نیست. هر جنبش اصلاحی باید به پرداخت هزینه فکر کند و آماده آن باشد. در تاریخ اسلام امام حسین بیشترین هزینه را با بذل جان و اسارت خاندانش داد و البته با پرداخت این هزینه به اهداف اصلاحی خود رسید.