به گزارش ادیان نیوز، مشارکت برخی از چهره های برجسته اردنی که به وفاداری دربار پادشاهی اردن مشهورند در راهپیمایی روزجهانی قدس سوالات بسیاری را درمیان ناظران سیاسی برانگیخت و در این میان حضور رسمی سفیر ایران در این مراسم در اردن بر شگفتی این موضوع افزود.
مناسبات سیاسی اردن و ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون بیش از سه دهه است که شاهد فروپاشی بوده است به ویژه اینکه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و نیز برخی پیمانهای منطقه ای و بین المللی بر تیرگی این مناسبات افزود؛ امری که سبب شد تا این دو کشور در مراسم های رسمی یکدیگر آنگونه که بین کشورهای دوست رایج است مشارکت نکنند؛ که نمونه آن مراسم روز جهانی قدس است.
اما تحولات اخیر منطقه، حکایت از این دارد که مناسبات میان تهران- امان دستخوش تغییرات زیادی شده است، که از جمله آن می توان به بازگشت سفیر اردن به تهران، یا سفر وزیرخارجه اردن به ایران اشاره کرد که همگی دلالت بر تمایل طرفین به ایجاد روابط میان دو کشور دارد.
برخی از مراقبان سیاسی بر این باورند که ایران در تلاش است تا از اردن برای کمک به فلسطینی های کرانه باختری استفاده کند؛ چرا که این کشور با این منطقه مرز جغرافیایی مستقیم دارد؛ به ویژه اینکه تهران بر این باور است که اردن در جستجوی راه حلی برای برون رفت از مساله آوارگان فلسطینی و بازگرداندن آنان به سرزمین اصلی خودشان یعنی فلسطین است تا بدین ترتیب بتواند از تراکم جمعیتی خود بکاهد و از کابوس وطن جایگزین برای فلسطینی ها برای همیشه رهایی یابد.
با توجه به آنچه ذکر شد برخی از جریان های سیاسی داخلی اردن و ایران بر این باورند که ایران تنها کشوری است که می تواند به فلسطینی ها کمک های لازم را بکند و اردن را اطمینان ببخشد ونگرانی هایش را درباره وطن جایگزین به کلی از بین ببرد.
ایران به خوبی جایگاه و نقش اردن را در منطقه می شناسد و می داند که اردن از سوی آمریکا به شدت تحت فشار است تا امنیت اسراییل را حفظ کند و سپری باشد تا گزندی اسراییل را تهدید نکند. از سوی دیگر اوضاع منطقه و سیل آوارگان عراقی و سوری به اردن بر شدت بحران اوضاع اردن افزوده است به گونه ای که این امر سبب شده است تا نگرانی های امان افزایش یابد چرا که مطرح شدن دیگرباره مساله وطن جایگزین از سوی اسراییل قوت گرفته است.
کارشناسان بر این باورند که این مسایل از دیدگاه تهران عواملی به شمار می روند که اردن را به بازنگری در رویکردهای سیاسی اش ترغیب می کند تا به این ترتیب اردن بتواند تمامیت ارضی وملی اش را حفظ کند، چرا که نزدیک شدن به کشور قدرتمندی مانند ایران می تواند محقق شدن خواسته های اردن را تضمین کند.
اما سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا آمریکا و عربستان و دیگر همپیمانان آنها در منطقه اجازه این نزدیکی را خواهند داد؟ ومناسبات اردن و ایران تا چه حد ممکن است عادی سازی شود؟
برخی تحلیلگران بر این باورند که تحولات سیاسی منطقه سبب شده است تا اردن از این اوضاع درس لازم را بگیرد و امان فهمیده است که نمی تواند به آمریکا اعتماد کند به ویژه اینکه آمریکا در پی انقلاب های مردمی کشورهای منطقه، موسوم به بهار عربی، دست از حمایت نظام های سیاسی همپیمان خود برداشت و هیچ کاری برای حفظ و پابرجا ماندن آنها نکرد. از سوی دیگر مواضع سیاسی آمریکا در قبال مسایل وتحولات مهم منطقه اعم از آنچه در سوریه، عراق، یمن و لیبی می گذرد نشان داد که آمریکا هیچ برنامه ای برای حل آنها ندارد، همانگونه که در مذاکرات صلح خاورمیانه نیز هیچ کمکی به حل مساله فلسطین نکرد.
لذا تمام این عوامل، ایران را نسبت به تغییر رویکرد سیاسی اردن وبازنگری در استراتژی های منطقه ای اش امیدوارتر می کند، تا شاید امان با درس گرفتن از آنها بتواند از دایره همگرایی با نظام سلطه به ویژه آمریکا و همپیمانانش در منطقه خارج شود و بار خود را برای پیوستن به محور مقاومت ببندد.