سیدالشعرای شعر ایرانی یکی از القاب ناب «محمدعلی بهمنی» فقید بود. شاعر تراز اول ایرانی که در غیاب «شهریار نازنین آذربایجان» به غزلیات او دل خوش بودیم، لحظاتی پیش جان فانی را وداع گفت و چشم از جهان فرو بست.
به گزارش تحریریه ردنا (ادیان نیوز)، “محمدعلی بهمنی”، چشم و چراغ غزل جدید و از شاعران مطرح و توانای معاصر است که شعر گفتن را از همان کودکی و نوجوانی آغاز کرد. در آن دوران، “فریدون مشیری” مسئولیت یک صفحه ی شعر و ادب با عنوان هفت تار چنگ را در مجله ی روشنفکر بر عهده داشت و آشنایی “محمدعلی بهمنی” با “فریدون مشیری” که در چاپخانه صورت گرفته بود، منجر به این شد که شعری از او در مجله ی روشنفکر به چاپ برسد.
از همان زمان، اشعار “محمدعلی بهمنی” به صورت پراکنده در نشریه ها و مجلات مختلف ایران منتشر شده است اما در اثر پیش رو، مجموعه ی دفاتر و اشعار او تحت عنوان “مجموعه اشعار محمدعلی بهمنی”، یکجا و در قالب یک کتاب در اختیار مخاطب قرار گرفته است. این اثر با مجموعه ی “باغ لال” از “محمدعلی بهمنی” آغاز می شود و در ادامه مجموعه های “در فصل عطسه های پیاپی”، “در بی وزنی”، “لحظه های شماره شده”،”دغدغه های ثبت شده”، “امانم بده”، “فصلی دیگر” و “گاهی دلم برای خودم تنگ می شود” آمده است.
بعد از این قسمت مثنوی های “محمدعلی بهمنی” قرار گرفته که شامل مثنوی “پدر”، “مست”، “چراغ”، “سکوت”، “اخوان رفت” و “هفت پشت عطش” می باشد. در ادامه مجموعه اشعار “شاعر شنیدنی ست”، “این خانه واژه های نسوزی دارد”، شش شعر با عنوان های سرکنگی یک تا شش، “چتر برای چه؟! خیال که خیس نمی شود”، “من زنده ام هنوز و غزل فکر می کنم” با بیست و هشت شعر و “تنفس آزاد با پنجاه و نه شعر در “مجموعه اشعار محمدعلی بهمنی” منتشر شده اند.
شرمندهام که همت آهو نداشتم
محمدعلی بهمنی شعر برای اهل بیت علی الخصوص سرودن شعر در قامت امام هشتم شیعیان را برای خویش پر افتخار می نامید و در این باره می گفت: همین که افتخار دارم درباره حضرت امام رضا (ع) صحبت کنم و یا یک شعر بسرایم، شوق بزرگی برای من است.
وی پیشتر درباره اشعار خودش در مقام حضرت امام رضا (ع)، گفته بود: داستان آن غزل از این قرار است که من تا ۶۳ سالگی به مشهد نرفته بودم، ولی در جریان برگزاری جشنواره رضوی از من خواسته شد به عنوان یکی از داوران در این جشنواره حضور داشته باشم. ابتدا قبول نکردم. دلیلم هم این بود که وقتی خودم حتی یک خط شعر درباره امام رضا (ع) نسرودهام چگونه به داوری آثاری از این دست بپردازم. به هر حال با اصرار برگزارکنندگان جشنواره به همراه خانوادهام به مشهد سفر کردم و ساعت سه نیمه شب برای زیارت به حرم امام رضا (ع) رفتم؛ ولی در کمال تعجب دیدم با وجود آنکه زمستان بود و سرمای سختی وجود داشت، سراسر حرم سرشار از آدمهایی بود که به زیارت آمده بودند و هیچ راهی برای نزدیک شدن من به ضریح وجود نداشت. همانطور که از دور ایستاده بودم در ذهنم شروع کردم به زمزمه کردن و راز و نیاز با حضرت که واقعا حق دارید آدمی مثل مرا به حرم راه ندهید و … ناگهان دیدم شعری در من شکل گرفته است.
شعر محمدعلی بهمنی به شرح زیر است:
شرمندهام که همت آهو نداشتم/ شصت و سه سال راه به این سو نداشتم
اقرار میکنم که من این هایوهویها/ داشتم همیشه ولی هو نداشتم
جسمی معطر از نفسی گاه داشتم/ روحی به هیچ رایحه خوشبو نداشتم
فانوس بخت گمشدگان همیشهام/ حتی برای دیدن خود سو نداشتم
وایا به من که با همهی همزبانیام/ در خانواده نیز دعاگو نداشتم
شعرم صراحتیست دلآزار، راستش/ راهی به این زمانهی نه تو نداشتم
نیشم همیشه بیشتر از نوش بوده است / باور نمیکنید که کندو نداشتم؟
میشد که بندگی کنم و زندگی کنم / اما من اعتقاد به تابو نداشتم
آقا شما که از همهکس باخبرترید / من جز سری نهاده به زانو نداشتم
خوانده و یا نخوانده به پابوس آمدم؟ / دیگر سوال دیگری از او نداشتم
یکی دیگر از اشعار پرنغز استاد محمدعلی بهمنی که بسیاری از ترانه سرایان ایرانی از غزلیات وی استفاده می کردند این اثر بود:
در این زمانه ی بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را
برای این همه نا باور خیال پرست
…
به شب نشینی خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کمند ماهی زلال پرست
رسیده ها چه غریب نچیده می افتند
به پای هرزه علف های باغ کال پرست
…
رسیده ام به کمالی که جزا نالحق نیست
کمال دارد برای من کمال پرست
هنوز زنده ام و زنده بودنم خاری است
به تنگ چشمی نا مردم زوال پرست
بهمنی سال ۱۳۷۸ غزل سرای نمونه کشور شد و سال ۱۳۸۵ در نخستین دوره جشنواره شعر فجر به اتفاق حسین منزوی برگزیده بخش شعر کلاسیک شد و در فهرست چهرههای ماندگار شعر قرار گرفت.
در بین آثار بهمنی «گاهی دلم برای خودم تنگ می شود» در رشد غزل معاصر، مجموعهای تأثیرگذار است. عشق از جمله مضمون غزلهای اوست. بسیاری بر این عقیدهاند که غزلهای او وامدار سبک و سیاق نیما یوشیج است.
آنچنان که خود او میگوید: «جسمم غزل است اما روحم همه نیمایی است در آینه تلفیق این چهره تماشایی است.»
او رفت و جای خالی چنین بزرگی شاید دیگر هیچ وقت پر نشود.
تحریریه ادیان نیوز این ضایعه بزرگ را به جامعه هنری ایران و خانواده آن شاعر فرهیخته تسلیت عرض می کند.
فرآوری: محمد پناه زاده