ریشه کلمه فراماسونری از واژه freestone mason به معنای “بنای آزاد” گرفته شده است. فراماسونها حضرت سلیمان را نخستین استاد فراماسونری میدانند. برخی بر این باورند که نام این گروه از معماران معبد سلیمان یعنی دیوها و اجنه آمده است و چون پس از مرگ سلیمان آزاد شدند به آنها بنای آزاد می گویند.
از جوامع تاثیرگذار بر فراماسونها فیثاغورثی ها را میتوان نام برد که آنها هم همانند یک جامعه سری گرد هم می آمدند. نظریات فیثاغورث تاثیر عمیقی بر افکار ماسونی داشت.
در قرن ۱۱ پس از سقوط امپراطوری روم در اطراف کلیساها شهرهایی ایجاد شد، ساکنان این شهرها برای خود اتحادیه هایی برپا کردند که اتحادیه معماران یا ماسونها یکی از آنها بود. افراد این اتحادیه شاگردانی انتخاب و در محل هایی به نام “لژ” به آنها آموزش می دادند. آنها برای خود درجاتی همچون شاگرد بنا و استاد بنا و استاد بزرگ داشتند. آنها به دلیل تخصصشان مشغول به ساخت کلیساها شدند و با استفاده از شرایط موجود توانستند برخی از نمادهای مورد نظرشان را در معماری کلیساها بگنجانند ،برای مثال در کلیسای وزبرگ ستونهایی مشابه ستونهای یاکین ساخته شده است.
پس از انقلاب صنعتی در قرون وسطی و کاهش قدرت کلیسای کاتولیک قدرت ماسونها نیز کم شده اما فراماسونری و لژهای آنها باقی ماند. از قرن ۱۷ این لژها محلی برای بحث های اعتقادی، سیاسی، هنری، ادبی و اجتماعی شد.
درروایتی دیگر فراماسونها بازماندگان شوالیه های هیکل هستند که به جای مسیحیت اعتقادات دیگری را پذیرفتند و فراماسونری ادامه شهسواران معبد است. این تغییر در اعتقاداتشان بر اساس حفاری های آنها در معبد سلیمان و پی بردن به دست نوشته های اسرارامیر اتفاق افتاد که پس از آن هم توسط پاپ تکفیر شدند و برای یافتن مکان امنی در سرتاسر اروپا پراکنده شدند و از آن پس سازمان آنها به شبکه ای زیرزمینی تبدیل شد. علی رغم وجود این مستندات دکتر آلبرت مکی فراماسون عالی رتبه امریکایی بر این عقیده است که دست و پا کردن پیشینه ای تاریخی تا قبل از سال ۱۷۱۷ برای فراماسونری چیزی جز توهم نیست.
پس از عهد رنسانس درست وقتی که زندگی سیاسی و علمی مردم رشد یافته بود ماسونها توانستند با جذب دانشمندان و بهره گیری از اندیشه آنها به اقدامات مهمی دست یابند تا جایی که تاثیر قابل توجهی بر سیاست گذاشتند. از مهمترین فیلسوفان یهودی عضو لژهای فراماسونری می توان به این افراد اشاره کرد: باروخ اسپینوزا ، دیوید ریکاردو، دیوید امیل دورکهایم، لوی برول، هنری برگسون، هربرت مارکوزه و ریمون آرون.
منبع : راسخون