به گزارش ادیان نیوز، نام مرحوم شیخ احمد قمی و شیعیان تایلند به هم گره خورده است؛ چه آنکه این شخصیت، سالها قبل با هجرت از قم به تایلند نسلی از پیروان اهل بیت علیهم السلام را در آن دیار پایه گذاری کرد که البته به دلایلی، این نسل دچار فراز و فرودهایی شده است. اگرچه در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نسلی نو از پیروان مکتب اهل بیت در تایلند شکل گرفته است اما اگر حرکت مرحوم قمی در تایلند ادامه پیدا می کرد، وضعیت شیعیان در شرق آسیا به خصوص کشور تایلند به گونه دیگری بود.
حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمد الحسون رئیس مرکز پژوهش های اعتقادی که ماه رمضان اخیر را در قالب سفر تبلیغی در کشور تایلند حضور داشت، طی یادداشت گزارش گونه ای که متن اصلی و عربی آن را در اختیار خبرگزاری حوزه قرار داده، به این موضوع پرداخته و حرکت مرحوم شیخ احمد قمی در هجرت به تایلند را با حرکت مرحوم کرکی در هجرت به ایران مقایسه کرده است که مطالعه آن را به خوانندگان ارجمند پیشنهاد می کنیم:
نیم نگاهی به شرایط عمومی کشور تایلند
تایلند که پیش از این به “سیام” معروف بود، کشوری در جنوب شرقی آسیا در شبه جزیره هندوچین است که از اطراف با لائوس، کمبوجیه، خلیج تایلند، مالزی، دریای آندامان و میانمار احاطه شده است. تایلند ۷۵ استان دارد و هر استان از شهرها و مناطق متعددی تشکیل می شود و پایتخت آن بانکوک است.
تایلند که حدود ۶۶ میلیون نفر جمعیت دارد بیستمین کشور پرجمعیت جهان به شمار می رود و مساحت آن ۲٫۵۱۳٫۱۲۰ کیلومتر مربع می باشد که از لحاظ مساحت نیز رتبه ۵۱ را در میان کشورهای جهان به خود اختصاص داده است.
نظام حاکم تایلند، پادشاهی مشروطه و دین رسمی آن بودایی است که اکثریت ساکنان آن بر این دین هستند. تایلند از کشورهای صنعتی جدید به شمار می رود که صنعت گردشگری در دهه های اخیر در آن رواج یافته است. تعداد مسلمانان این کشور از یک میلیون نفر تجاوز نمی کند و شیعیان نیز جمعیت بسیار اندکی دارند و تعداد آنها حدود سی هزار نفر است.
مرحوم شیخ احمد قمی و هجرت به تایلند
شیخ احمد قمی از بازرگانان و روحانیون قدیمی است که در سال ۱۵۴۳ میلادی، ۹۶۲ هجری در شهر مقدس قم متولد شد و در سال ۱۶۰۵ میلادی، ۱۰۲۴ هجری یعنی در سن ۶۲ سالگی به تایلند هجرت کرد و در این سفر برادرش محمد سعید نیز همراه او بود که پس از مدتی به همراه همسر تایلندی و فرزندش محمد به ایران بازگشت، اما محمد خیلی در ایران نماند و پس از مرگ پدرش به تایلند بازگشت و با دختر عمویش یعنی دختر شیخ احمد ازدواج کرد و از آن پس فرزندان محمد و فرزندان عمویش اداره مشیخه الاسلام تایلند را بر عهده گرفتند.
شیخ احمد قمی در تایلند ماند تا اینکه در سال ۱۶۳۱میلادی، ۱۰۵۰ هجری در سن ۸۸ سالگی از دنیا رفت و در آن زمان با یک دختر تایلندی به نام “چوری” ازدواج کرده بود. این دختر از خاندان حاکم آن زمان بود و برای او دو پسر و یک دختر به دنیا آورد. پسر بزرگ او “چوئن” نام داشت و پسر دوم او نیز در جوانی از دنیا رفت و نام دختر او نیز “چای” بود.
قبر شیخ احمد هم اکنون در “آیوتایا” پایتخت قدیم تایلند در وسط دانشگاه علوم انسانی “راش پد” واقع شده و بر روی سنگ قبر آن به زبان تایلندی نوشته شده: قبر شیخ احمد قمی شیعه اثناعشری، سال ۱۵۴۳ میلادی در قم متولد شد و سپس به تایلند آمد و با یک زن تایلندی ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد.
تلاش های شیخ احمد قمی در معرفی و نشر مکتب اهل بیت(ع)
هنگامی که سلطان “فارا سوام سنگدوم” که همزمان با شاه عباس صفوی است به قدرت رسید، شیخ احمد مشاور و وزیر مالی و مسئول بازرگانی خارجی شاه تایلند شد و به وی لقب ” انسان بزرگ” یا ” انسان شجاع” دادند و همزمان شیخ الاسلام تایلند نیز بود و این اجازه را داشت تا مردم تایلند را با مذهب اهل بیت(ع) آشنا کند و به برکت تلاش های مستمر شیخ احمد بیشتر اهالی پایتخت آن زمان (آیوتایا) مسلمان و شیعه شدند و مسلمانان اهل سنت بیشتر اهل مالزی و اندونزی بودند.
در زمان سلطان پراساد تونگ” شیخ احمد به منصب “چوپرایا باوران راشا نایگ” یعنی نخست وزیر وقت رسید و این در حالی بود که همزمان منصب ” چولا راشامو نتری” یعنی منصب رهبر مسلمانان یا شیخ الاسلام را نیز بر عهده داشت.
شیخ احمد تا زمان مرگ خود در تایلند بود و نسل او از پسرش چوئن نیز در تایلند باقی ماندند و دختر او نیز با پسر عموی خود به نام محمد ازدواج کرد.
سرنوشت خاندان شیخ احمد قمی
خاندان شیخ احمد اکنون در تایلند به نام “بوناگ” شهرت دارند و از بزرگ ترین و سرشناس ترین خاندان های این کشور محسوب می شوند و نوادگان او نیز به منصب های متعددی مانند وزارت، فرمانده نظامی ارتش و پلیس و معاون وزیر رسیده اند و در زمان سلطان “چو لچام کلاو” یکی از نوادگان شیخ احمد به منصب نائب السلطان نیز رسید و دو نفر از نوادگان وی نیز به منصب نخست وزیری رسیدند و اکنون نیز تمام افراد خاندان از بازرگانان ثروتمند و اساتید دانشگاه هستند.
نکته جالب توجه که باید در آن تامل کنیم این است که منصب شیخ الاسلام تایلند از آغاز آن در سال ۱۶۱۱ میلادی، ۱۰۳۰ هجری تا سال ۱۹۴۵ میلادی، ۱۳۶۴ هجری به شیعیان اهل بیت علیهم السلام اختصاص داشته به این معنا که اولین شیخ الاسلام تایلند یعنی شیخ احمد قمی شیعه بوده و سپس این منصب در فرزندان و نوادگان وی تا شیخ الاسلام ۱۴ ادامه داشت و در سال ۱۹۴۵ یک روحانی سنی به نام شیخ اسماعیل یحیوی شافعی به این منصب رسید و در روزگار ما نیز شیخ الاسلام ۱۸ شیخ “عزیز پی تاک کوک پون” می باشد.
نکته دیگر در این خاندان این است که نسل سوم فرزندان شیخ احمد و شیخ محمد سعید قمی دین خود را از اسلام به بودایی تغییر دادند؛ بخشی از آنها به خاطر اسباب سیاسی و طمع به مناصب دولتی دین خود را از اسلام به بودا تغییر دادند و یکی از آنها دین خود را حفظ کرد و فرزندان او تا به امروز مسلمان هستند و حسینیه ای معروف به نام حسینیه (امام باره) دارند، اما از دین هم چیزی جز نام آن و از حسین علیه السلام نیز چیزی جز قمه زدن و راه رفتن روی آتش در روز عاشورا نمی دانند.
هم اکنون تعدادی از مساجد در تایلند وجود دارد و هر مسجدی نیز هیئت امنایی دارد که توسط نمازگزاران انتخاب می شوند و اعضای هیئت امنای مساجد هر استان نیز هیئت امنای مساجد استان را انتخاب می کنند و آنها نیز شیخ الاسلام را انتخاب می کنند و او را به پادشاه معرفی می کنند تا او را رسما به شیخ الاسلامی منصوب کند.
روابط بین ایران و تایلند
روابط رسمی میان ایران و تایلند از سال ۱۹۵۵ میلادی آغاز شد و در سال ۲۰۰۵ جشن بزرگی در سفارت ایران در تایلند به مناسبت پنجاهمین سالگرد روابط رسمی دو کشور برگزار شد.
اما روابط میان مردم ایران و تایلند روابطی قدیمی است، هنگامی که به این دو کشور ” فارس” و ” سیام” می گفتند و اکنون نیز در تایلند آثار و نشان هایی وجود دارد که نشان می دهد ایرانی ها پیش از هزار سال پیش به تایلند سفر کرده اند از جمله اینکه سکه های ضرب ایران در موزه شهر “کرابی” نگهداری می شود و صخره ای در تایلند هست که روی آن تصویر انسانی با لباس ایرانی حک شده که این صخره در موزه شهر “نخانپرا تام” نگهداری می شود و آثار خطی و اسناد رسمی دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد ایرانی ها در زمان سلطان “ناری سون مهاراج” حدود ۴۰۰ سال در تایلند زندگی کرده اند.
علاوه بر این تعدادی از شیعیان نیز در جنوب تایلند زندگی می کنند که موفق به دیدار آنها نشدیم.
خداوند متعال در ماه رمضان امسال به ما توفیق داد به بانکوک سفر کنیم و با شیعیان آنجا ارتباطی داشته باشیم و سخنرانی و جلسات پاسخ به سؤالات داشته باشیم. در این سفر همچنین با شیخ الاسلام ملاقات کرده و از وی دعوت کردیم از حوزه علمیه ومؤسسات علمی قم بازدید کند.
مقایسه میان حرکت مرحوم کرکی و مرحوم قمی
در پایان یادداشت لازم می دانم به طور خلاصه به هجرت زمانی نزدیک دو عالم شیعی اشاره کنم: مهاجرت محقق کرکی (ت ۹۴۰ه) به ایران در اوائل قرن دهم هجری و مهاجرت شیخ احمد قمی به تایلند در سال ۱۰۲۴هجری و در اینجا این پرسش را مطرح می کنم که: چرا هجرت کرکی به ایران در تقویت مکتب اهل بیت علیهم السلام پرثمر بود اما راهی که شیخ احمد قمی در تایلند آغاز کرد، ادامه نیافت؟
کرکی در آن زمان شیخ الاسلام ایران بود و مورد حمایت شاه اسماعیل صفوی و فرزندش شاه طهماسب صفوی بود و شیخ احمد قمی نیز شیخ الاسلام تایلند بود و حاکم وقت آن زمان از وی حمایت می کرد، و به مناصب عالی سیاسی نیز دست یافت و فرزندان و نوادگان او نیز این چنین بودند و به مناصبی همچون نخست وزیر و فرماندهی نظامی دست یافتند.
علت این تفاوت به شیخ قمی بر نمی گردد چرا که این مرد به وظیفه و مسئولیت خود با اخلاص و جدیت در نشر اسلام اصیل در تایلند عمل کرد. علت امر بر می گردد به ادامه ندادن به راهی که وی آغاز کرده بود چرا که علما و روحانیون پس از وی به تایلند مهاجرت نکردند و کسی، راهی را که او آغاز کرده بود ادامه نداد.
از سوی دیگر موفقیت مرحوم کرکی در تقویت مکتب اهل بیت علیهم السلام در ایران نیز تنها به وی بر نمی گردد بلکه به علمای مجاهدی بر می گردد که راه مرحوم کرکی را ادامه دادند و خانه و کاشانه خود را ترک کردند و به سوی ایران بار سفر بستند که پیشاپیش این علما شخصیت هایی همچون شیخ حسین بن عبدالصمد الحارثی پدر شیخ بهایی (ت ۹۸۴ه) قرار دارد.
و تمام کسانی که با مرحوم کرکی مهاجرت کردند و به او ملحق شدند و به او در نشر و تقویت تشیع در ایران کمک کردند، از جبل عامل بودند به گونه ای که آن مهاجرت پر برکت به مهاجرت جبل عامل به ایران توصیف شد و بدین ترتیب شیخ بهایی وطنی نداشت که به آن وابسته باشد، زیرا همراه پدرش از لبنان به عراق و ایران سفر کرد و در ایران نیز از شهری به شهر دیگر منتقل می شد تا اینکه از دنیا رفت. وی در یکی از اشعار خود به این مهاجرت و بی تعلقی خود به وطن خاص اشاره می کند و می گوید:
این وطن مصر و عراق و شام نیست این وطن شهری است کان را نام نیست
بر این اساس اگر همان طور که خاندان عاملی به ایران مهاجرت کردند، برخی از روحانیون معاصر شیخ قمی نیز به تایلند مهاجرت می کردند اکنون اوضاع تایلند با چیزی که می بینیم تفاوت داشت و شاید بهتر از ایران نیز می بود.
ترجمه: سید احمد احمدزاده
منبع: رهیافتگان