از منظر کلامی، هنگامی که احکام الهی رعایت نمیشود، رابطه انسان با عهد و پیمان خود با خدا آسیب میبیند.
به گزارش ادیان نیوز به نقل از ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین حبیبالله بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در اولین نشست از سلسله نشستهای عاشورایی با موضوع «شهید و شهادت در تمدن اسلامی با نگاه به یهودیت و مسیحیت» اظهار کرد: در تاریخ یهود با دورهای مواجه هستیم که عملاً مملو از شهدا است؛ یهودیانی که جان خود را در مسیر حقیقت و برای حفظ هویت الهی خود فدا کردند که این موضوع به ویژه در جنبش میکادیان و مکابیها در قرن دوم قبل از میلاد اهمیت ویژهای دارد؛ شهدای مکابی افرادی بودند که در برابر جریان هلنیسم و یونانیسازی جهان مقاومت کردند و مقاومت آنها بر این اساس بود که هر آنچه با شریعت خدا در تضاد بود را رد کرده و برای حفظ آن جان دادند.
وی افزود: این شهدا نقطه عطفی در تاریخ شهادت میان یهودیان محسوب میشوند و در تاریخ یهودیت و منابع مرتبط، موضوع شهادت و جنبش شهیدان اغلب با مقابله با اطاعت غیر خدا مرتبط است و همچنین در میراث یهودی، شهادت معنا و بُعد اخلاقی عمیقی دارد که به عهد و پیمان وفاداری انسان با خدا بازمیگردد. به عبارتی، شهادت، حاصل تعهد به این عهد و پیمان است.
حجتالاسلام والمسلمین بابایی ادامه داد: از منظر کلامی، هنگامی که احکام الهی رعایت نمیشود، رابطه انسان با عهد و پیمان خود با خدا آسیب میبیند و مستحق عذاب الهی میشود و شهادت در سنت یهودی نوعی مقابله با خطر گناه و خروج از عهد بندگی خداست؛ بدین معنی که فرد از زیر پا گذاشتن دستورات اساسی الهی امتناع میکند که این فداکاری نه تنها دارای بُعد الهیاتی بلکه دارای بار اخلاقی است و نشاندهنده وفاداری به عهد و پیمان الهی است.
وی درباره شهادت در مسیحیت گفت: در تاریخ مسیحیان، به ویژه در دوران حواریون، رسولان و حضرت عیسی مسیح علیهالسلام، شهادت جایگاهی ویژه دارد و به گفته خود مسیحیان، شهادت در ادبیات مسیحی دارای ابعاد اخلاقی است، مثلاً توماس آکویناس شهادت را از منظر فضیلت بررسی کرده و معتقد است که شهادت مستلزم شجاعت است؛ شجاعتی برای مقابله با خطر مرگبار به جای فرار یا تسلیم. او شجاعت را به عنوان فضیلتی اخلاقی در فرآیند شهادت مطرح میکند.
از قهرمانان عاشورا تا رنج اخلاقی در مسیحیت
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی، در بخش دیگری از سخنانش به تحلیل ابعاد اخلاقی و الهیاتی شهادت در ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام پرداخت و با اشاره به جایگاه شجاعت در رفتار امام حسین(ع)، بر لزوم بازخوانی نظری ادبیات شهادت در سنت اسلامی تأکید کرد.
حجتالاسلام والمسلمین بابایی اظهار کرد: برخی از شرقشناسان نیز تحلیلی مشابه در مورد شخصیت امام حسین (ع) ارائه دادهاند و آنها این پرسش را مطرح میکنند که چرا با آنکه امام میدانست در چه ساعتی قرار است شهید شود، تسلیم نشد و به مقاومت ادامه داد. پاسخ این است که انسانهای شجاع، هرگز تسلیم نمیشوند، حتی زمانی که شهادت آنها قطعی است، در اوج قهرمانی و شجاعت جان میدهند، نه در وضعیت تسلیم و اسارت. قهرمانان و بزرگان به اسارت نمیروند لذا گفته میشود که نحوه مبارزه امام حسین (ع) به گونهای بود که به اسارت نیفتد و در اوج مقاومت به شهادت برسد.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: در کتاب رنج عرفانی و شور اجتماعی نیز به این موضوع پرداختهام که ما با یک دوگانه مواجه هستیم؛ برخی افراد به دلیل قهرمانی، قربانی میشوند و برخی دیگر، چون قهرمانی نمیکنند، قربانی میشوند؛ برای مثال، در جریان عاشورا، امام حسین (ع) تسلیم نمیشود و به شهادت میرسد، اما در مواردی مانند پیروان مختار، وقتی تسلیم میشوند، همگی در یک روز گردن زده میشوند که این نوع قربانیشدن، نه حاصل قهرمانی بلکه نتیجه تسلیم است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی ادامه داد: این دوگانه در اندیشه توماس آکویناس نیز دیده میشود که از نظر او، شهادت بدون فضیلت اخلاقی شجاعت محقق نمیشود و توماس آکویناس شجاعت را فضیلتی اساسی در شهادت میداند که بدون آن، این امر مقدس تحقق نخواهد یافت.
وی همچنین به نظریههای اخلاقی دیگر اندیشمندان مسیحی اشاره کرد و گفت: افرادی همچون آقای پینچرز، شهادت را به مثابه یک عمل خیر و ایثار تلقی میکنند. او معتقد است که انسان باید بتواند از آنچه بیش از همه دوست دارد یعنی حیات خود چشمپوشی کند که در این زمینه، میتوان به آیه شریفه لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ اشاره کرد که معنای مشابهی را در سنت اسلامی ارائه میدهد.
حجتالاسلام والمسلمین بابایی تصریح کرد: در مسیحیت، بُعد دیگری از شهادت که مورد توجه قرار گرفته، مسئله رنج و درد است و من این موضوع را به تفصیل در کتاب رنج عرفانی و شور اجتماعی شرح دادهام و امانوئل لویناس، فیلسوف معاصر، معتقد است که اخلاق از نقطه همدردی آغاز میشود؛ جایی که انسان بدون هیچ توقعی خود را در معرض درد دیگران قرار میدهد و در ادبیات مسیحی، رنجی که انسان برای هدایت، سعادت یا یاری رساندن به دیگران متحمل میشود، به عنوان یک امر اخلاقی تلقی میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی، با تأکید بر ضرورت توجه به ادبیات نظری شهادت در اسلام گفت: متأسفانه ما در حوزه اندیشه اسلامی کمتر به نظریهپردازی درباره شهادت، شهید و مرگ شرافتمندانه پرداختهایم؛ چه در الهیات، چه در عرفان و چه در علوم انسانی و این در حالی است که در سنت یهودی و مسیحی، کتابها و منابع متعددی در اینباره نگاشته شده است که برخی از آنها میتوانند به عنوان چارچوبهای نظری احتمالی، برای تحلیل جدیدی از عاشورا مورد استفاده قرار گیرند.
تبیین ابعاد اخلاقی و الهیاتی شهادت در اندیشه اسلامی
وی اظهار کرد: شهادت در اسلام، همیشه به معنای صرفاً کشته شدن در راه خدا یا در میدان نبرد نیست و در متون اسلامی، چه در منابع شیعه و چه در منابع اهل سنت، روایتهای متعددی وجود دارد که نشان میدهند شهادت میتواند در زمینههایی فراتر از جهاد نظامی (جهاد اصغر) تحقق یابد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی افزود: برای نمونه، فردی که در چارچوب عشقی عفیفانه زندگی میکند و در همان وضعیت از دنیا میرود، در برخی روایات به عنوان شهید معرفی شده است. یا کسی که در دفاع از حقوق خود، خانوادهاش، وطنش، یا عدالت به مثابه یک ارزش اخلاقی مقاومت میکند و در این مسیر جان میبازد، شهید محسوب میشود که اینگونه موارد، گاه از جنس جهاد جوارحی هستند و گاه در بستر جهاد جوانحی و جهاد اکبر قرار میگیرند.
حجتالاسلام والمسلمین بابایی با تأکید بر اهمیت جهاد درونی اظهار کرد: وقتی انسان برای حفظ عفت و اخلاق، مقاومت درونی میکند و در این مسیر از دنیا میرود، این نیز نوعی شهادت در جهاد اکبر است، بنابراین شهادت در اندیشه اسلامی تنها در بستر جهاد اصغر تعریف نمیشود، بلکه در حوزه جهاد اکبر نیز جایگاه دارد و البته این به معنای نادیدهگرفتن جهاد اصغر نیست، بلکه این دو در نسبت تنگاتنگ با یکدیگر قرار دارند و نباید یکی را بهانهای برای انکار دیگری قرار داد.
وی تصریح کرد: با تأمل در آیات قرآن و روایات، میتوان به مفهومی از «مرگ اخلاقی» در اسلام دست یافت؛ مفهومی که در سنت فکری غرب نیز گاه با عنوان nobled death یا مرگ شرافتمندانه مطرح میشود و در واقع، باید بررسی کرد که چه چیزی یک مرگ را به شهادت و یک شهادت را به پدیدهای اخلاقی بدل میکند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی در ادامه به چند مؤلفه اصلی اخلاقی در شهادت اسلامی اشاره کرد و گفت: اولین نکته، مقاومت است که این مقاومت به معنای ایستادگی، تن ندادن و تمکین نکردن در برابر عواملی است که ارزشها و ایمان را تهدید میکنند، گاه مقاومت برای حفظ آزادی در ایمانورزی است، مانند شهادت سمیه، نخستین شهید زن اسلام و گاه مقاومت برای دفاع از حقوق، حقیقت یا فرهنگ دینی و اجتماعی است.
وی با اشاره به شهدای فکری و فرهنگی افزود: شهدای ترور، شهدای محراب، شهدایی چون شهید مطهری و شهید صدر، در بستر جهاد فرهنگی و فکری به شهادت رسیدند؛ آنها برای صیانت از حقیقت و فرهنگ اسلام مقاومت کردند که این مقاومت، گاه در سطح اجتماعی یا الهیاتی جلوه میکند، اما بُعد اخلاقی آن در پیوند با عدالت معنا مییابد و شهادتی که برای تحقق عدالت صورت میگیرد، یک شهادت اخلاقی، نه صرفاً سیاسی یا اجتماعی است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی گفت: شهادتی که از دل مقاومت بیرون میآید، بهویژه وقتی در خدمت عدالت باشد، یک کنش اخلاقی تلقی میشود و رابطه میان مقاومت، شهادت و عدالت میتواند دریچهای نو برای خوانش اخلاقی از شهادت در اندیشه دینی ما باشد.
حجتالاسلام والمسلمین بابایی خاطرنشان کرد: عنصر عزت در این مقوله بسیار اهمیت دارد و شهید با مقاومتش، عواملی را که ممکن است باعث ذلت او شوند، پس میزند که این عزتمداری، بخشی از ارزش اخلاقی شهادت است.