خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

می‌توان دعاهای امام سجاد(ع) را مشمول احکام فقهی خمسه قرار داد

یادداشتی از دکتر حسین رجبی؛

هر فرازی از دعاهای حضرت سجاد(ع) حداقل دارای یک حکم فقهی است.

به گزارش ادیان نیوز، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حسین رجبی به مناسبت شهادت امام زین‌العابدین(ع) در یادداشتی با عنوان «فقه امام سجاد(ع)» آورده است:

حق را حق گویند که همیشه ثابت است و در تغییر شرایط زمان و مکان، ثابت و تغییرناپذیر است. حق در اصول، مبانی و باورها، بلکه در اعمال و رفتار و گفتار تجلی می‌کند. یعنی تمام دستورات الهی در عبادات و معاملات، کانال‌هایی است که به گونه‌ای بیانگر حق است و انسان در عمل به آن دستورات متنوع می‌تواند به سبک زندگی خود تحول ببخشد. دستورات الهی یادشده پرتوی از حقیقت بندگی است که در زوایای گوناگون با آیات مختلف ظهور یافته است. بدین جهت در برخی آیات و روایات آمده است که دین یعنی توحید: «مثل کلمه طیبه کشجره طیبه اصلها ثابت»؛ مقصود از «أصل» در آیه، توحید است. شرایط زمان و مکان نسبت به حق تأثیرگذار نیست، اما در مرحله عمل، اجرا، بلکه گاه در نحوه تفسیر و تبیین تأثیر دارد. برخی از احکام الهی در زمان پیامبران سلف به گونه‌ای بوده و در زمان‌های بعد متحول شده است. البته شرایط و تحول زمان و مکان در رشد و سعه فکری انسان، بلکه گاه در حقیقت‌یابی نقش دارد. تحول به نسخ و رفع، به تخصیص و تقیید، مصالح و مفاسد و نیازهای دیگر از قبیل اضطرار و اکراه، نسیان و مانند آن حاصل می‌گردد. گاه تغییر به مصادیق است نه مفاهیم، نظیر: میزان و وسیله سنجش، نور چراغ و برق. بنابراین از تحول نباید ترسید، بلکه تحول و دگرگونی در صورتی که همسو و مطابق ملاک‌های حق باشد، نشانه کمال است.

ائمه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) نور واحد و یگانه‌اند، اما تجلی هر یک در جهات گوناگون علمی و عملی، سبک زندگی و تعامل با مسلمانان، همراه تحول بوده است. تجلی نور خورشید به‌خاطر تغییر شرایط زمان و مکان، زمستان، تابستان، بهار و ابری بودن هوا، گرد و غبارآلود فضا در نحوه تجلی خورشید و بهره‌مند شدن انسان و طبیعت متحول و دگرگون می‌گردد.

دوره حضرت علی(ع) با پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و پس از رحلت آن حضرت، زمان خلافت خلفا متفاوت است، بلکه زمان خلیفه نخست با دومی و سومی فرق دارد. شرایط پس از خلافت خود آن حضرت با قبل از آن بسیار متفاوت است. پس شرایط زمان و مکان در سیره و رفتار نقش جدی دارد. این تحول به معنای تغییر احکام و دستورات اسلامی نیست، بلکه تحول در نحوه تبیین و اجرای آن احکام است.

در زمان خود صاحب رسالت نیز شرایط زمان و مکان و مخاطبان نقش داشته است. بدین جهت احکام الهی به مرور زمان و در مناسبت‌های گوناگون نازل شده که از آن به نزول تدریجی یاد شده است. گاه در یک مرتبه اظهار و در مراتب دیگر با تحول شرایط اعلان می‌گردد، نظیر: احکام شراب، زکات، خمس، جهاد و برخی دیگر از احکام. مدارا کردن حضرت در نحوه بیان و اجرای احکام از اصولی است که در شکل یافتن سیره و سنت آن حضرت نقش داشته است. در قرآن گاه خطاب به حضرت می‌فرماید: «فإن لم تفعل فما بلغت رسالتک»؛ این آیه نشان از مدارا و مماشات حضرت در بیان حق نسبت به مردم داشته‌اند. در حدیث قرطاس و قلم و دوات، وقتی شرایط را متشنج دید، فرمود: «از نزد من دور شوید که نزاع در محضر پیامبر شایسته و به صلاح شما نیست.» این تحول در نحوه نزول وحی و بیان احکام الهی نسبت به سایر ادیان الهی وجود داشته است. برای همین جهت، نحوه وحی و برخی احکام در زمان ابراهیم، اسماعیل، موسی، عیسی و سایر پیامبران متحول بوده است. اگر زمان و مکان و شرایط آن تأثیر نداشت، خداوند تمام وظایف بندگی را در یک زمان و برای تمامی انسان‌ها بیان می‌فرمود. تحول و دگرگونی اختصاص به ائمه نداشته است.

مقصود از شرایط زمان و مکان هر نوع حوادث و پدیده‌ای است که از درون و بیرون جامعه اسلامی محقق شده و می‌شود. این شرایط گاه با تحول در موضوعات جدید نسبت به احکام، و گاه عدم ظرفیت افراد و جامعه، ترتب مصالح و مفاسد، مضر بودن برای اصل اسلام و دین، اختلافات کمرشکن و نابودکننده، گاه حاکم جور، ایجاد جو خفقان و قتل و کشتار، که تشخیص هر یک به نظر حاکم عادل اسلامی است.

حضرت امام سجاد(ع) با همه سختی‌ها و مصائب کمرشکن و جانکاه کربلا و پس از آن دشواری‌های اسارت و خفقان حکومت‌های بنی‌امیه، فرصت تبیین اسلام و آموزه‌های آن به نحو صحیح وجود نداشت و زمینه‌های مراجعه به اهل‌بیت و علمایی که می‌توانستند نقش ایفا کنند، وجود نداشت. زیرا جلوه‌ها و دلبستگی‌های دنیا، گرایش به دین را از بین برده بود.

برخی تصور می‌کنند در سیره گفتاری امام سجاد(ع) فقه تجلی ندارد. اما با دقت در آنچه از حضرت در دسترس ما قرار دارد، فقه در ابعاد گوناگون آشکار است. فقه امام را در سه منبع می‌توان بررسی کرد:

  1. صحیفه سجادیه،
  2. رساله حقوق،
  3. روایات مختلفی که از آن حضرت نقل شده است.

رساله حقوق از فقه جدا نیست، بلکه یک نوع بیان احکام است. اما صحیفه آن حضرت نیز هر فرازی از آن حداقل حاکی از یکی از احکام خمسه است. هرچه از خدا انجام یا ترک آن درخواست شده است، مشمول یکی از احکام است. البته حضرت هم فقه به معنای اعم را بیان فرموده و هم فقه به معنای اخص را؛ زیرا فقه در صحیفه با سبک و محتوای ویژه‌ای همراه است که برای هر مسلمانی در اولویت قرار دارد. کاش دانشمندان و فقهای اسلامی نخست به این فقه بپردازند و سپس فقه معمولی را بیان فرمایند. فقه قرآن و حدیث، به‌ویژه فقه در صحیفه سجادیه، موجب برطرف کردن آسیب‌های فردی و اجتماعی می‌گردد. فقه بدون پرداختن به اصول باورها و ارتباط با خدا و انسان‌ها، آسیب‌های فراوانی را دارا می‌باشد. مشغول شدن به فرع، جامعه و فرد را با آسیب‌های جدی روبه‌رو می‌کند. بدین جهت در برخی روایات آمده است:

امام باقر(ع) درباره فقیه فرمود: «یا وَیحَکَ! هَل رَأیتَ فَقیها قَطُّ؟! إنَّ الفَقیهَ حَقَّ الفَقیهِ: الزاهِدُ فی الدنیا، الراغِبُ فی الآخِرَهِ، المُتَمسِّکُ بسُنَّهِ النبیِّ(صلی‌الله‌علیه‌وآله)»؛ وای بر تو! آیا هرگز فقیه‌ای دیده‌ای؟! فقیه حقیقی کسی است که به دنیا بی‌اعتنا و به آخرت مشتاق باشد و به سنت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) چنگ زند. (الکافی: ۱/۷۰/۸، نقل از حدیث نت).

در حدیث دیگر: «إنَّ الحَزمَ أن تَتَفقَّهُوا، وَ مِن الفِقهِ أن لا تَغتَرُّوا»؛ امام علی(ع) فرمود: از دوراندیشی و محکم‌کاری است که فقیه شوید، و بخشی از فقه این است که دستخوش غفلت و فریب نشوید. (الأمالی للمفید: ۲۰۶/۳۸).

ویژگی دیگر فقیه: «الفَقیهُ کُلُّ الفَقیهِ مَن لم یُقنِّطِ الناسَ مِن رَحمَهِ اللّه، و لم یُؤیِسْهُم مِن رَوحِ اللّهِ، و لم یُؤَمِّنْهُم مِن مَکرِ اللّه»؛ فقیه کامل و واقعی کسی است که مردم را از رحمت خدا نومید نکند، آنان را از فیض درگاهش مأیوس نگرداند و از مکر و عذاب خدا آسوده‌خاطرشان نسازد.

فقه در صحیفه

هر فرازی از دعاهای حضرت سجاد(ع) حداقل دارای یک حکم فقهی است. به اختصار چند نمونه بیان می‌شود: «الحمد لله الذی من علینا بمحمد نبیه(صلی‌الله‌علیه‌وآله)» (دعای دوم): از این فراز حکم فقهی استفاده می‌شود که حمد و ثنا بر هر انسانی واجب است، زیرا تمام نعمت‌ها از جانب او و به او باز می‌گردد، و حمد و ستایش غیر او حرام است. البته منافات ندارد که واسطه‌ها و اسباب نیز مورد ستایش قرار گیرند، ولی به صورت غیر استقلالی. بنابراین حمد غیر خدا به صورت مستقل حرام است. چنان‌که در استعانت، توسل و شفاعت و سایر نیازها به صورت مستقل از خداست و غیر مستقل به واسطه‌ها برمی‌گردد و استعانت از اسباب در واقع استعانت از خداست؛ چون همه کمک‌ها به او باز می‌گردد.

در فراز دیگر آمده است: «أللهم إنی أعتذر إلیک من مظلوم ظلم محضری فلم أنصره ومن معروف أسدی إلی فلم أشکره…» (دعای ۳۸): خدایا از تو عذر می‌خواهم به‌خاطر کمک نکردن به مظلومی که در پیش من مورد ظلم واقع شد. پس با وجود شرایط، کمک نکردن به مظلوم حرام است. همچنین از نیکی و احسانی که به من شده و شکر آن را انجام نداده‌ام. پس شکر نعمت واجب است.

در دعا برای مرزبانان آمده است: «أللهم صل علی محمد و آله و حصن ثغور المسلمین بعزتک…» (دعای ۲۷): مرزهای مسلمانان را با قدرت و عزت خود مستحکم و استوار گردان. از نگاه فقه: حفظ مرزها و استحکام آن به‌وسیله حاکم اسلامی واجب است. نقل تمام فرازها فرصت فراوانی را می‌طلبد، اما به‌طور کلی می‌توان دعاهای آن حضرت را مشمول احکام فقهی خمسه قرار داد.

آثار این نگاه به ادعیه، افزون بر نحوه ارتباط و راز و نیاز به خالق هستی، داعی و انگیزه‌ای جدی برای مکلف ایجاد می‌شود که برای موفقیت در زندگی فردی و اجتماعی، فقط به دعای زبانی اکتفا نکند، بلکه آنچه بر زبان جاری کرده و از خدا می‌خواهد، تلاش عملی نیز داشته باشد. پس این نگاه به دعا، افزون بر انگیزه ثواب و دفع عقاب، در کنار عشق و محبت به خدا، زمینه‌های عمل‌گرایی را فراهم می‌سازد؛ سبک و سیره گفتاری و زبانی به سبک رفتاری و عملی دگرگون می‌شود.

این نگاه فقهی را درباره دعاها می‌توان به مجموعه آیات و روایات توسعه داد، به این معنا که هر آیه و روایتی که دارای یک حکم اعتقادی و فقهی و اخلاقی است، به زبان دعا و مناجات تبدیل نمود. اگر در نخستین آیه سوره بقره آمده: «هدی للمتقین»، به زبان دعا و راز و نیاز از خدا درخواست شود: «خدایا مرا از متقیان قرار ده.» همچنین: «مرا از نمازگزاران و کسانی که نماز را به‌پا می‌دارند قرار ده. مرا از کسانی قرار مده که انذار پیامبران را انکار و با آنان مبارزه کردند.» این روش رفتاری به‌گونه‌ای از خود حضرت سجاد(ع) نقل شده است که پس از تلاوت آیه‌های مربوط به وعده‌های الهی، عرض می‌کردند: «لبیک أللهم لبیک»؛ یعنی خدایا اجابت می‌کنم دعوت تو را و مرا از مصادیق این وعده‌ها قرار ده. پس می‌توان دستورات آیات و روایات را دعاگونه، همراه با اظهار نیازها، جاری دانست.

یکی دیگر از آثاری که با این نگاه و سبک بر فقه امام سجاد(ع) مترتب می‌شود، شناختن عمیق و جامع آن حضرت نسبت به معرفی اسلام و بررسی ابعاد فردی و اجتماعی، اعتقادی، فقهی و حقوقی است.

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.