در روزگار عبدالله، طریقت عرفان در دشت توس قوت میگیرد و جماعت فراوانی به این سلک درمیآیند؛ چنانکه در هر شهر و دهی، پیری به ارشاد خلق مشغول میشود.
به گزارش ادیان نیوز به نقل از روزنامه قدس؛ حسن احمدیفرد،روزنامه نگار نوشت: در همان سالهایی که علاالدوله سمنانی پس از سالها سیر آفاق و انفس، به زادگاهش برگشته بود و به ارشاد خلق میپرداخت، دست روزگار، کودکی را به محضر او کشاند که بعدها، یکی از عارفان بنام دشت توس شد.
این کودک، «عبدالله غرجستانی» اهل ولایت «غرجستان» بود؛ سرزمینی کوهستانی بین هرات و کابل؛ که امروز در جغرافیای افغانستان قرار دارد و تقریباً برابر با سرزمین تاریخی «هَزارستان» یا «هَزارهجات» است.
جامی در نفحات الانس به قصه رسیدن عبدالله غرجستانی به محضر علاالدوله اشاره کرده است؛«خُرد بوده است که پدر وی فوت شده و مادر وی شخصی دیگر را شوهر کرده، روزی از وی امری واقع شده بوده و از آن شخص، متوهم گشته و گریزان؛ از دیه بیرون آمد، در آن نواحی درختی بوده بزرگ و در پای آن درخت چشمه آبی. عبدالله به آن درخت برآمده و در میان شاخ و برگ آن پنهان شده. اتفاقاً جماعتی از درویشان آنجا نزول کردهاند، در چشمه آب، عکس وی را دیدهاند و وی را از درخت فرود آوردهاند و همراه خود ببرده.
گذر ایشان به جانب سمنان افتاده به صحبت شیخ رفتهاند. چون نظر شیخ بر وی افتاده، به نور فراست، کمال قابلیت وی را در این طریق دریافته. پس حضرت شیخ به تربیت وی مشغول شده و به حسن التفات شیخ به مقامات عالیه رسیده…».
بعدها، اهالی دشت توس، از علاالدوله میخواهند مرشدی بفرستد تا طریقت کبروی را در این گوشه از خراسان هم ترویج کند. شیخ، شاگرد خاصش عبدالله غرجستانی را که در نیشابور مجلس داشته، راهی دشت توس میکند.
عبدالله میآید و در روستای آباد «ویرانی» ماندگار میشود. او در این روستا، خانقاهی هم بنا میکند و سالها در آن خانقاه به ارشاد خلق میپردازد. این خانقاه هنوز هم باقی است و همین بنایی است که به نام «مزار ویرانی» میشناسیم.
نکته مهم اینکه در روزگار عبدالله، طریقت عرفان در دشت توس قوت میگیرد و جماعت فراوانی به این سلک درمیآیند؛ چنانکه در هر شهر و دهی، پیری به ارشاد خلق مشغول میشود.
شیخ عبدالله غرجستانی که پیشگام ترویج طریقت کبروی در دشت توس بود، سرانجام در سال ۷۴۳ قمری در جنگ «آل کرت»، حکمرانان محلی خراسان، با «سربداران» (احتمالاً نبرد زاوه) کشته شد. او پیش از مرگ، رتق و فتق امور خانقاه را به یکی دیگر از عارفان دشت توس و از شاگردان علاالدوله سمنانی سپرده بود؛ عارفی به نام «اخیعلی قُتلغُشاه». پیکر شیخ عبدالله غرجستانی را پس از شهادت، به توس آورده و در همین جا به خاک سپردند.
«پادشاه وقت از وی استدعا نموده که با وی در بعض محاربات که با اعدا داشته همراه شده و در آن محاربه مرتبه شهادت یافته و جسد مبارک وی را به طوس نقل کردهاند و قبر وی آنجاست».
یکی از مکانهایی که گفته میشود محل دفن او است، همین مزار ویرانی است؛ نیز بنای بقعه هارونیه. مزاری هم در روستای تاریخی «کَنگ» به عبدالله غرجستانی نسبت داده میشود. گفته میشود این مزار را «میرزا حبیب خراسانی» شاعر و چهره سرشناس مشروطه، در سالهای عزلت، وقتی در روستای کنگ زندگی میکرده، یافته است.