طاهری ادعای اتصال به جبریل و روح القدس می کند آیا انسان غیرمعصوم می تواند به آن وصل شود؟ و ازهمه مهمتر این مردم را باهر دین و مرامی که داشته باشند به محض تسلیم وصل می کند؟ یعنی علاوه بر ادعای اتصال خود مدعی است که دیگران را با امضای سوگند نامه به روح القدس متصل می نماید آیا این کار از غیر معصوم شدنی است؟
راجع به امکان اتصال به روح القدس توسط غیرمعصوم لازم است در ابتدا نکاتی را راجع به مفهوم روح القدس بیان نمایم؛ روح القدس در قرآن چهار بار ذکرشده که سه بار آن به حضرت عیسی بن مریم ( علی نبینا و آله و علیه السلام) است که درآیات ۸۷ و ۲۵۳ سوره بقره و ۱۱۰ سوره مائده است که در این موارد سخن از تایید حضرت عیسی به روح القدس است و یک بار در سوره نحل آیه ۱۰۲ ذکرشده است که درباره پیامبراسلام است و طبق نظر مفسرین منظور، جبرئیل است که قرآن بوسیله ایشان برپیامبرنازل شده است. در رابطه با حضرت عیسی دو احتمال درباره منظور از روح القدس در تفاسیرآمده است یکی همان جبرئیل است ودیگری نیرویی ماورائی و الهی که برخی از پیامبران و اولیای الهی به آن تایید می شوند؛ در روایات ما بیشتر به روح القدس پرداخته شده است که عموما به معنی جبرئیل و یا روح پنجم پیامبر و معصومین اشاره دارد.
درباره روح پنجم اشاره به این حقیقت می شود که روح دارای مراتب تشکیکی است و از مرتبه نازله یعنی روح نباتی آغاز می شود، مرتبه بعدی آن روح حیوانی است و مرتبه بعدی روح انسانی است که درهمه انسان ها وجود دارد و مرتبه بالاتر که ویژه مومنین مخلص می باشد روح ایمانی است که در روایات متعدد به آن اشاره شده است. در نهایت مرحله اعلی روح،روح القدس است که خاص معصومین می باشند و البته اولیای الهی که دردفاع از اهل بیت از هیچ قدرت و عاقبتی واهمه نداشته باشند گاه روزنه ای برای لحظه ای به سوی آنان از روح القدس باز می شود و آثاری در وجودشان پدیدارمی گردد و بعد بسته می شود چنانکه پیامبر اسلام درباره حسان ابن ثابت پس از قصیده غدیریه فرمودند لاتزال توید بروح القدس مادمت معنا (ای حسان بن ثابت مادامی که بامااهل بیت هستی ازسوی روح القدس تایید می شوی ) و یا امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء به دعبل خزاعی (که اشاره به امام دوازدهم در اشعارش نمود) فرمود: این کلام را روح القدس به تو الهام نمود. در نتیجه روح القدس نیرویی نیست که در اختیار هر مدعی باشد؛ مگر افراد کامل در اخلاص و ایمان از غیر معصومین (علیهم السلام) آن هم نه در همه اوقات بلکه در لحظات کوتاهی ممکن است مورد عنایت روح القدس قرارگیرند، براین اساس اولا اتصال به روح القدس ازسوی غیر انبیا وائمه علیهم السلام نه به معنی وحی ازنوع وحی به پیامبران است، که تنها بارقه ای ازتوفیقات الهی است وثانیا این امر همیشگی نیست که هروقت فردی اراده نماید به تواند باروح القدس اتصال برقرار نماید ودرمواردی است که فرد شایستگی وظرفیت تایید روح القدس راپیداکرده باشد که دراین هنگام اتصال ازجانب روح القدس است نه از سوی فرد ی که این ظرفیت وشایستگی راپیدا کرده است، بنابراین یک فرد غیر معصوم نمی تواند ادعا نماید که من هروقت اراده نمایم می توانم به روح القدس وصل شوم وبوسیله اوتایید گردم چراکه این اتصال یک طرفه است، ونهایتا تایید ازسوی روح القدس شامل افرادی که صلاحیت های دینی واخلاقی آنان محرز نگردیده است ( براساس آموزه ومعارفی که ازسوی اهل بیت علیهم السلام به مارسیده است، همانطور که درباره حسان بن ثابت انصاری و دعبل خزاعی مشاهده شد، که تایید به روح القدس را مشروط به همراهی بااهل بیت پیامبر نمودند ) نمی شود، که هرکس از راه رسید بگوید من می توانم شمارابه روح القدس وصل نمایم، البته به الهامات شیطانی ممکن است این افراد وصل شوند که خود قرآن هم به آن تصریح نموده است که یوسوس فی صدورالناس ( شیطان دردل های آدمیان وسوسه ایجاد می کند ) و وَ إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلى أَوْلِیائِهِم شیاطین به دوستان خود مطالبى مخفیانه القا و وحی می کنند.
بر اساس آموزه های قرآنی و روایی ماهیت این شبکه شعور کیهانی چیست و اینکه آیا الهی است یا شیطانی برچه مبنی؟
شبکه شعور کیهانی یک اصطلاح من درآوردی است که هیچ سابقه ای درمعارف دینی ما ندارد و بیشتر نوعی بدعت برای فریب خلق الله است و نه بیشتر، طاهری در بحث شبکه شعورکیهانی مدعی است این شبکه همان رحمت عام الهی است که همه می توانند ازآن برخوردار باشند؛ خب باید ازایشان پرسید: خداوند رحمت عامش را برای همه آفریده هایش با کلمه رحمن معرفی کرده است به چه دلیل شما نام شبکه کیهانی بر آن می نهید و ادعای کشف جدید عرفانی دارید به تعبیر قرآن درسوره نجم (انْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاء سَمَّیْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُکُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى ﴿۲۳﴾) (این نام هایی که شما روی بتان می نهید ساخته شما وپدران شماست وخداوند هیچ حجتی برحقانیت این ها نفرستاده است این افراد ازگمان ها وهواهای نفسانی خود پیروی می کنند درحالی که پیش از این خداوند اسباب هدایت رابرای آن ها فرستاده بود) شما این نام را با استناد به کدام حدیث و یا آیه قرآنی بر رحمت عام پروردگار نام گذاری نموده اید؟ وباید اضافه نمود که شعور کیهانی مفهومی پارادوکسیکال است، یعنی ازیک سو مفهوم شعور به معنی داشتن عقل وتفکر است وازسوی دیگر مفهوم کیهان که به معنی جهان مادی است، خالی ازعقل وشعور است واگر می بینیم حیوانات وحشرات امورات خودراحساب شده انجام می دهند، این براساس غریزه است یعنی غیر ازآن نمی توانند انجام دهند، بنابراین شعورکیهانی یک ترکیب متناقض است که طاهری به کارگرفته است و ادعای شعور و عقل درماده جهان ادعایی بی دلیل است و این بیشتر به دنبال طرح ادعاهای بعدی او درمورد عدم نیاز انسان درمعرفت خداوند به انبیاء و ائمه معصومین علیهم السلام می باشد. نکته دیگر در رابطه با شعورکیهانی نسبت دادن بعد منفی به رحمت الهی است، در حالی که طاهری مدعی است شعورکیهانی همان رحمت عام الهی است اما مشخص نیست چرا رحمت عام الهی به مثبت و منفی تقسیم شده است درحالی که اگر نقص در قابل وجود دارد معنا و مفهومش نقص درخالق نیست ممکن است رحمت خداوند برای کسی به دلیل عدم لیاقت و عدم قابلیت ناشی از افعال اختیاری خودش رحمت نباشد و به تعبیرقرآن( وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا) سوره اسرا آیه ۸۲ (یعنی همین قرآنی که شفای دل ها وافکار مومنین است، برای ظالمین وستمکاران جز خسارت وضرر چیز دیگری نیست) اما هرگز نباید به رحمت خداوند صفت منفی داد؛ مثلا اگرکسی چشمش بیمار است و نورخورشید برای او مضراست هیچ گاه نور خورشید منفی و مضر نیست بلکه این چشم است که معیوب است و تحمل رویت خورشید را ندارد.
ممکن است برخی از کسانی که در کلاس های طاهری و یا مسترهایش شرکت نموده اند مدعی باشند که ما الهاماتی را احساس می کنیم، اما باید گفت الهام شدن به انسان نیازی به شرکت در این کلاس ها راندارد، ضمن این که این الهامات به تنهایی حجت شرعی برای انسان نمی شود ومضاف به این که بسیاری ازالهامات می تواند اغوای شیطانی باشد چنانکه قرآن درسوره انعام می فرماید(وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نِبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الإِنسِ وَالْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُونَ ) آیه ۱۱۲(و بدینگونه براى هر پیامبرى دشمنانى از شیاطین انس و جن برگماشتیم که براى فریب، بر یکدیگر سخنان فریبنده القا مىکنند، و اگر پروردگار تو مىخواست چنین نمىکردند. پس ایشان را با افترایى که مىبندند رها کن ) دراین که الهاماتی که قرآن ازآن ها به وحی تعبیر می نماید ازسوی شیاطین بشری وجنی ممکن است به انسان ها یا به جن وشیاطین ازسوی یکدیگر شود تردیدی نیست، پس باید توجه داشته باشیم که ملاک الهامات رحمانی ازشیطانی چگونه به دست می آید، هرالهامی که به تضعیف احکام دین وشریعت بینجامد الهام شیطانی است، به نظر شما آیا الهام به این که برای اتصال به شعور کیهانی باید آیه الکرسی وآیات قرآن ومفاتیح الجنان را ازخانه دور نماییم، الهام رحمانی است یاشیطانی ؟ قضاوت را به وجدان های پاک وغیر آلوده وا می گذاریم.
طاهری مدعی است بیماری انسان ها به دلیل رسوخ موجودات غیرارگانیک میباشد آیا امکان دارد در نظام احسن انسان ها اینقدر مورد آسیب این موجودات باشند؟
در رابطه با علت بیماری ها که به عقیده طاهری منشاء آن نفوذ موجودات غیر ارگانیک در بدن انسان است باید گفت به کارگیری الفاظ باید دقیق و علمی باشد، لفظ ارگانیک در مقابل مکانیک است ما وقتی این کلمه را به کار می بریم منظورمان اشاره به روابط اجزاء درونی یک مرکب بایکدیگراست؛ مانند روابط اجزاء بدن انسان باهم، لذا سیستم بدن انسان یک سیستم ارگانیک است و اجزاء آن درخلقت به گونه ای آفریده شده است که به یکدیگر کاملا مرتبط ومتصلند، در مقابل ارگانیک، مکانیک است. یعنی اجزاء یک مرکب از خارج جمع آوری شود و براساس نوع کارکردی که از آن مرکب مورد انتظار است آن ها را کنار هم قراردهند؛ مانند اجزاء موتور ماشین و یا سایر موتورهای صنعتی که هیچ یک از اجزاء مرکب از پیش باهم نبوده اند و ارتباطی باهم نداشته اند ولی براساس نوع انتظار کاربردی مخترع و تولید کننده آن ها را کنارهم قرار می دهد و رابطه مکانیکی بین آن ها برقرار می نماید اکنون از آقای طاهری باید پرسید: اولا چرا به جای غیر ارگانیک ازکلمه مکانیک استفاده نمی کند؟ ثانیا چرا عامل بیماری ها باید همیشه مکانیکی باشد یعنی عامل خارجی باشد درحالی که می دانیم علم پزشکی ثابت کرده است برخی موارد عامل بیماری های انسان ناسازگاری های اجزاء سیستم بدن انسان می باشد مانند نارسائی های ژنتیکی در وجود برخی از نوزادان که از بدو تولد دارای نارسایی هستند بنابراین، این فرض که عامل همه بیماری های انسان خارج از سیستم درونی اوست قطعا اشتباه است. قرآن درباره فرایند پیری انسان که به مرگ او منتهی می شود می فرماید : وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ ( سوره یس آیه ۶۸ ) ما به هرکس عمر طولانی دهیم درآفرینش او نیز نکس یعنی فرسودگی ایجاد می کنیم. ضربان مداوم قلب و فعالیت همیشگی آن نهایتا به فرسودگی و کاهش فعالیت هایش می انجامد و همینطور سایر اعضای بدن انسان، بنابراین چه اصرار غلطی است که بیماری های انسان را برخلاف علم منحصرا به خارج از وجود او نسبت دهیم؟ ثانیا آقای طاهری موجودات غیر ارگانیک را به جن و موجودات زنده ای که درخارج از بدن انسان فعالیت دارند ونامرئی هستند نسبت می دهد؛ ( بگذریم که این نسبت برای این است که عده ای را که از بیماری رنج می برند و راهی برای معالجه پیدا نکرده اند جذب نماید و از جذب آن ها بهره گرفته و عقاید دیگرش را به مخاطبین القا نماید که هم در حوزه علوم پزشکی دخالت غیر معقول داشته باشد و هم درحوزه معارف دین که با سرنوشت ابدی انسان مرتبط است. دخالت غیر مشروع، یعنی هم دنیای مخاطب را تباه نماید کما این که شاهدیم بسیاری از آسیب دیدگان جلسات طاهری زندگی و سلامت خود و خانوادشان را ازدست داده اند و هم افکار و عقاید بی دینی و بی احترامی به قرآن و مقدسات را در آنان رسوخ داده است و به عنوان خطرناکترین عامل غیر ارگانیک بیماری های روحی و جسمی را به مخاطبین تزریق نموده است) درباره این ادعای طاهری نیز چند نکته قابل تامل وجود دارد: نخست این که به چه مناسبت ایشان جنیان وشیاطین را غیر ارگانیک می نامد ؟ آیا غیرازاین است که غیر ارگانیک به معنی عدم اندام وارگی است که علی القاعده باید همین باشد ودرکاربردهای لغوی واصطلاحی آن به همین معنی آمده است ؟ واگر چنین است باچه دلایل ومستنداتی ایشان مدعی است جنیان وشیاطین اندام وار نیستند، اتفاقا درآیات قرآن وروایات ما عکس این ادعاراداریم، چرا که قرآن ازتولید مثل شیاطین و جنیان ونیز ازدواج آنان سخن گفته است ودرسوره الرحمن می فرماید (فِیهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ) آیه ۵۶ (در آنها دلبرانى هست که به همسران خود چشم دوزند که پیش از آنها دست هیچ انس و جنّى به آنها نرسیده است) ملاحظه می کنید که دراین آیه امکان ازدواج جنیان مطرح شده است والا معنی نداشت که نفی ازدواج باهمسران بهشتی ازآنان شود بنابراین این ادعا که جنیان وشیاطین غیر ارگانیک هستند خلاف قرآن می باشد، نهایتا ما ممکن است نتوانیم آن ها را ببینیم ولی این دلیل نمی شود که این موجودات را غیر ارگانیک بنامیم.
نکته دوم دراین مسئله یعنی تاثیر موجودات نامرئی مانند شیاطین و جنیان دربیماری انسان ها که تاثیر عوامل خارجی در بیماری های انسان هاست باید گفت این کشف جدیدی نیست که طاهری روی آن مانور می دهد و از اوضح واضحات است و حتی افراد غیر تحصیلکرده ای که از الفبای پزشکی هم اطلاعی ندارند بدون نشستن پای جلسات آقای طاهری می دانند که عامل بسیاری از بیماری های بدن انسان و حتی روح آدمی موجودات نامرئی هستند این موجودات نامرئی ممکن است میکروب هایی باشند که باچشم غیر مسلح مادیده نمی شوند و ممکن است جنیان و شیاطین باشند که تاثیر درروح و روان انسان وبه تبع آن درجسم انسان هم می توانند داشته باشند. واقعا این چه کشف جدیدی است که آقای طاهری نموده است و آن را تابلو تبلیغات خودش قرار داده است؟
نکته سوم درباره چگونگی تاثیر نیروهایی مانند جن و شیاطین در انسان و ایجاد بیماری های روحی و جسمی درانسان است که بایدگفت اساسا طرح این مسئله را باید در آموزه های عرفان حلقه جستجو نمود که چرا درباره تاثیر این موجودات به قول طاهری غیرارگانیک این همه مانورمی دهند؟ اساس عرفان حلقه بر فرار از استدلال وعقلانیت است و به مخاطب این گونه القا می کنند اگرگفته های ما را تصدیق نکنید مشکلی درناپاکی شما وجود دارد و غالبا افراد برای این که متهم به ناپاکی نشوند کورکورانه هرچه به آن ها القا می شود می پذیرند. در این زمینه من تجربه ای را برای شما بیان کنم “درزمانی که در هندوستان بودم و اوج فعالیت های طاهری بود و با توجه به این که یکی از مراکز عرفان حلقه در هندوستان است برای این که از کارشان سر درآورم چند مدتی درترم ها وکلاس هایشان شرکت نمودم درکلاس ها غالبا افرادی شرکت داشتند که یا خود به بیماری های صعب العلاج گرفتار بودند یا یکی از نزدیکانشان مبتلا به بیماری بودند و برای آموزش فرا درمانی آمده بودند مسترکلاس اصرار داشت که اطراف ما را موجودات غیرارگانیک آلوده کرده اند و از طریق فیلم و تصاویر این آلودگی ها را نشان می دادند و همه با ولع و تشنگی به این فیلم ها و تصاویر نگاه می کردند من از مستر سوال کردم شما این تصاویر را چگونه گرفته اید مگر این تصاویر قابل رویت است؟! جواب داد شما تا آلوده هستید نمی توانید این آلودگی ها را ببینید و بعد می گفت همه بلند شوند و آلودگی ها را از یکدیگر پاک نمایند به این شکل که با دست در هوا حالت پاکسازی می گرفتند و مثل پنبه زن های قدیمی بعد از مدتی ناپاکی ها را توی یک ظرف آب که وسط کلاس بود می ریختند. دوباره سوال کردم؛ چطورمی شود کسی که خودش آلوده به نیروهای غیرارگانیک می باشد دیگری راپاک سازی نماید؟ جواب می داد که شما با این سوال های بی مورد مانع کلاس می شوید! غرضم این است که این آموزه ها واقعا موهوم و غیرقابل اثبات است وکسی هم که باورنکند می گویند هنوز از سیطره موجودات غیر ارگانیک رهایی نیافته است. واما با فرض نفوذ شیاطین و جنیان درانسان و تحت تاثیر قراردادن سلامتی روحی و جسمی انسان آیا راه مقابله با آن در پاکسازی خانه از قرآن، مفاتیح، آیه الکرسی، نام اهل بیت و پیامبر صلّی الله علیه وآله و سلّم است یا توسل به قرآن و اهل بیت و اخلاص و عمل صالح؟
طاهری نفوذ شیاطین بر روی انسان ها را با چه ادله ای عنوان می کند؟
نکته آخردر رابطه با مسئله اصلی طرح نفوذ جنیان و شیاطین درانسان در آموزه های طاهری بیان تضاد در خلقت و بازگشت به اهورامزدا، اهریمن و شرک در خالقیت است که توضیح می دهم طاهری از بحث فرادرمانی به مسئله ای معرفتی پا می گذارد و و آن فلسفه خلقت ابلیس وشیطان است. طاهری ابلیس و شیطان را تضاد درونی خلقت می داند و ابلیس را ذاتا موثر درتکامل انسان از طریق چرخه تضاد می داند و بگذریم که ابلیس ملعون را موحدتر ازجبرئیل و ملائکه ای می داند که برآدم سجده کردند و ابلیس لعین سجده نکرد و از فرمان خدا سرپیچی کرد، در این جهت بایدگفت: خداوند محض حسن و جمال وکمال است و از کمال و جمال محض جز کمال و جمال تجلی نمی یابد؛ و براین اساس نه ابلیس ذاتا شرآفریده شده که منشاء تضاد باشد و نه مستقلا می تواند عامل گمراهی و یا کمال کسی شود که( وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ ) خداوند برتر از هر مخلوقی است. چراکه آفریننده مخلوقات است اما در نظام احسن آفرینش برخی از مخلوق دارای اختیار و انتخاب که همین اختیار و انتخاب هم عطیه الهی و مخلوق اوست با انتخاب راه نادرست و باطل گمراه می شوند و عواقب این گمراهی را در دنیا می بینند و انسان ها می توانند با نگاه به سرنوشت اینان راه کمال را انتخاب نمایند و در این صورت ابلیس هم وسیله هدایت وکمال می شود؛ همانطورکه برای عده ای ابزار گمراهی می شود مانند فردی که دراثر عدم رعایت اصول رانندگی تصادف می کند و از بین می رود؛ خودش و خودرویش عامل هشدار به بقیه رانندگان می شود و باعث نجات آنان می گردد.
منبع : نجات از حلقه