این کشور از سال ۲۰۱۱ گرفتار یک بحران سیاسی شده است.در این سال اعتراضات خیابانی علیه علی عبدالله صالح که در عمل به رئیس جمهور مادام العمر کشورتبدیل شده بود منجر به برکناری او از قدرت شد. درفوریه ۲۰۱۲ عبدره منصورهادی در یک انتخابات تک نفره به عنوان رئیس جمهور کشورانتخاب شد اما اختلافات سیاسی ادامه یافت و دو گروه انصارالله(به رهبری حوثی ها) ونیز القاعده وارد درگیری باحکومت مرکزی و یکدیگرشدند.
حوثی ها در سپتامبر ۲۰۱۴ صنعا را تصرف کرده و تشکیل حکومت وحدت ملی را اعلام کردند.منصورهادی و دولت او نیز در۲۱ ژانویه ۲۰۱۵ استعفای خود را اعلام کردند اما در۲۱ فوریه استعفای خود را پس گرفته و عدن را به عنوان پایتخت موقت اعلام کرد.
۲۶ مارس ائتلافی از کشورهای منطقه به رهبری عربستان سعودی حملات هوایی را علیه حوثی ها و در حمایت از دولت هادی با نام «طوفان قاطعیت» آغاز کردند.جنبش انصارالله که به جریان حوثی نیز معروف است و پیشتر «شباب المومن» نام داشت،جریانی سیاسی و نظامی از شیعیان زیدی یمن است.انصارالله درکنار ارتش یمن هم اکنون برعمده مناطق یمن تسلط دارد.همچنین محمد علی حوثی رئیس کشور فعلی یمن نیز از همین جنبش است.نام حوثی به رهبرشان حسین بدرالدین حوثی انتساب دارد که در سال ۲۰۰۴ توسط نیروهای ارتش یمن کشته شد.اعتراضاتی که به رهبری حوثی ها و در مخالفت با افزایش قیمت سوخت وگسترش فساد در دولت یمن شکل گرفت موجب شد کنترل بخش های زیادی از پایتخت یمن دراختیار هواداران این گروه بیفتد.در۱۷ بهمن ۱۳۹۳ حوثی ها با منحل کردن پارلمان یمن و تشکیل یک شورای ۵ نفره برای ریاست جمهوری،قدرت را در این کشور به دست گرفتند.
جمهوری اسلامی ایران و یمن
ارتباط و اتحاد جمهوری اسلامی ایران و جنبش انصارالله اما معطوف به این روزها و ماه های اخیر نیست،نگرشی کوتاه بر تاریخچه این جنبش و رهبران آن از ارتباطی دیرینه و پرسابقه این گروه و ایران خبرمی دهد.به عنوان اشاره ای کوتاه اما مهم و تاثیرگذارمی توان این نکته رایادآورشد که حسین بدرالدین حوثی بنیان گذار و رهبر سابق جنبش انصارالله که پیش از این ذکرشد در دهه شصت برای آشنایی با اندیشه های امام خمینی (ره)به قم سفرکرد و به یکی از مریدان ایشان تبدیل گشت.اما این مسئله که جمهوری اسلامی ایران این روزها چه موضعی درقبال بحران یمن دارد و واقعا از این کشور و خصوصا جنبش انصارالله حمایت می کند، یکی ازموضوعات مهم و داغ سیاسی منطقه است.
غربی ها خصوصا ایالات متحده و متحدین عربش در منطقه تاکید دارند که جنبش انصارالله یمن شدیدا تحت حمایت معنوی وتسلیحاتی ایران می باشد و حتی گاهی فراتر از آن از جنگ نیابتی دیگری درمنطقه خاورمیانه بین ایران وآمریکا یاد می کنند،این سوی میدان اما جمهوری اسلامی ایران گرچه بارها وبارها از زبان قاطع و محکم رهبری نظام و همچنین مقامات دیگر به وضوح حرف از حمایت معنوی مردم مظلوم یمن زده است و اعتراضات شدیدالحن خود را خطاب به حکومت آل سعود بیان کرده تا جایی که ارتباطات سیاسی ودیپلماتیک ایران و عربستان یکی از پرتنش ترین مقاطع تاریخی خود را به خاطر همین قضایا سپری می کند ولیکن تاکنون به روشنی حرفی ازحمایت تسلیحاتی و نظامی ازسوی مقامات رسمی ایران مخابره نشده است.
باوجود این و باتوجه به ایدئولوژی گروه انصارالله که بخصوص استکبار ستیزی وصهیونیسم ستیزی می باشد و قاعدتا با اصول کلی و جزئی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و سیاست خارجی آن همخوانی و تفاهمی روشن دارد و همچنین اعلام نارضایتی مقام معظم رهبری و مقامات ایران نسبت به سیاست و حملات نظامی عربستان به یمن و مقاومت پایدار و محکم نظامی انصارالله و ارتش یمن در برابر حملات عربستان در عین فقر تسلیحاتی یمنی ها و نداشتن رهبری و فرماندهی واحد و استراتژیک آنها ،فرضیه حمایت نظامی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران در کنار حمایت های معنوی فرضیه ای دور از ذهن وغیر قابل باورنمی تواند باشد.
اما با نگاهی ژرف تر می توان پی برد که سرانجام این فرضیه به همین جا ختم نمی شود و ماجرا کمی پیچیده تر از آنی است که جلوه می کند،اولا دلیل مهم بودن یمن برای ایران به مطالبی که گفته شد ختم نمی شود،به نظر می رسد که جدا از مسائل عقیدتی و ایدئولوژیک یمن به خاطرخلیج عدن به عنوان گذرگاه تانکرهای نفتی و راه دسترسی خلیج فارس به بازارهای بین المل نیز برای ایران اهمیت دارد.این اهمیت استراتژیک تنها مختص جمهوری اسلامی نیست،بلکه محمدرضا پهلوی نیز به همین دلیل برای یمن اهمیت ویژه قائل بود و دو هزار نیروی نظامی برای تربیت ارتش یمن به این کشورفرستاده بود.
البته در آن زمان یمن جنوبی دولتی کمونیستی و تحت فرمان شوروی سابق داشت و شاه ایران از ترس نفوذ کمونیست،یمن شمالی را تقویت می کرد. ولی این اهمیت استراتژیک آنقدر پرنگ هست که پس از دخالت آشکار نظامی عربستان در این کشور، پای نیروهای نظامی ایران را هم به آنجا بکشاند؟ به ظاهر این احتمال به دلیل دور بودن ایران ازیمن منتفی است ، بر فرض هم اگر ایران به یمن نیرو بفرستد این نیروها به راحتی می توانند در تله قبایل سنی ضد ایرانی و نیز نیروهای طرفدارعربستان اسیر شوند.
با فرض بر اینکه نیروهای هوایی و دریایی ایران هم آنقدر قوی نباشند که بتوانند یک «پل لجستیکی» بین ایران و یمن برقرارکنند و ممنوعه بودن حریم هوایی و دریایی یمن توسط عربستان را دور بزنند این نوع مداخله هم منتفی است.باوجود این به نظر می رسد ایران در دو بندر صنعا و حدیده مشغول ساخت تاسیسات است. تاسیساتی که تنها برای رساندن اسلحه و آذوقه به نیروهای انصارالله می تواند مفید باشد.
با تمام این تفاسیر و نظر بر اینکه عربستان به دلیل برخوردار بودن از آخرین تکنولوژی جنگی آمریکا بر ایران برتری دارد، اما ایران می تواند با جنگی نرم و فرسایشی برعربستان سعودی که کوچکترین تجربه ای در این زمینه ندارد برتری یابد و نیروهای سعودی یا هر نیروی عرب دیگری را از طریق کمک به نیروهای داخلی یمن مثل حوثی ها ، انصارالله و گروه های دیگر به باتلاق جنگ های فرسایشی بکشاند.
در این زمینه ایران یک برگ برنده دیگر نیز دارد و آن داشتن طرفدار بیشتر و محکم تری در میان مردم یمن حتی بسیاری از اهل تسنن است، چرا که یمنی ها معتقدند عربستان به خاطرثروتش به آنها فخر می فروشد درحالی که تمدن یمن با سابقه تر از عربستان می باشد و طرفداران سعودی در یمن با پول و چک خریده شدند در حالی که اگر چه ایران کمک مالی زیادی به یمنی ها می رساند ولی یمنی ها یک تعلق خاطر مذهبی نسبت به ایران دارند.
با جمع بندی این داده ها، حمایت نظامی ایران از یمن در مقابل عربستان (ودر اصل امریکا و اسرائیل) و حتی پیروزی ایران در این میدان موضوعی ناممکن نیست چه بسا اگر عربستان در این کارزار باشکست مواجه شود و همه ی طرف ها مجبور به مذاکره وحل وفصل مسالمت آمیز مباحث اختلافی باشند، بازهم پای کشور پرنفوذ این روزهای خاورمیانه یعنی کشوری که سال هاست دکترین ها ومحاسبات و معادلات غربی ها خصوصا آمریکا را در منطقه برهم زده وکلاف سردرگمشان کرده، یعنی جمهوری اسلامی ایران به میان خواهدآمد.
منبع : مصاف