
وی با رد این شرط، راه را برای مطرح کردن خود بهعنوان ولیفقیه نزدیکتر کرده و معتقد است امام میتواند هر کسی را که خواست به این مقام منصوب کند. وی میگوید: «در کجا آمده که حکومت زیرمجموعه فقه است. کدام آیه را داریم؟! حالا اگر امام (علیه السلام) محبت میکنند و فقیهی را سرپرست جامعه قرار میدهند، همانگونه میتواند یک چوب خشک را هم قرار بدهند، میتوانند یک جوان را هم قرار بدهند، کما اینکه أُسامه هجده ساله را رهبر یک لشکر قراردادند. حالا هم صلاح دانستهاند که أعلم فقهای زمانه را رهبر قرار بدهند؛ روی چشممان. نه تنها حسادت نمیکنیم بلکه افتخار میکنیم؛ ولی این یک روال نیست که امام حتماً باید أفقه فقهای زمانه را سرپرست جامعه قرار بدهند. چه بسا یک موقع یک بچه را سرپرست جامعه قرار بدهند. خودشان از جانب خدا اختیاردارند به دیگری چه ربطی دارد؟! شما یک موقع میخواهید… وکیلتان را یک نوجوان قرار دهید، یک جوان قرار دهید… به کسی چه ربطی دارد؟!»[۲]
بنابراین نظریه هرکسی میتواند صبح از خواب برخیزد و ادعا کند، امام زمان (عج) مقام معظم رهبری را عزل و من را بهعنوان ولیفقیه و رهبر جامعه منصوب کرده است.[۳]
پینوشت:
[۱]. چهل شب با کاروان حسینی، ص ۱۸۹.
[۲]. نظام عالم، جلسه ۸، ص ۲۵
[۳]. نقل از کتاب بیراهه، سعید صدری، ص ۱۴.
منبع: ادیان نیوز