خوارزمى است. این کتاب هر چند عنوان مقتل دارد، لیکن حدود دو سوم آن مباحث
دیگر است. ثلث اول کتاب، شرح مناقب اهلبیت، ثلث دوم ماجراى کربلا و ثلث
سوم درباره قیام مختار است. کتاب داراى ۱۵ فصل است که عناوین فصول پانزده
گانه چنین است:
۱. فضائل پیامبر(صلی الله علیه و آله)، ۲. فضائل
خدیجه، ۳. فضائل فاطمه مادر على علیهالسلام ، ۴. فضائل امیر المؤمنین
علیهالسلام ، ۵. فضائل حضرت زهرا علیهاالسلام ، ۶. فضائل حسنین
علیهماالسلام ، ۷. فضائل خاص امام حسین علیهالسلام ، ۸. اخبار شهادت امام
از زبان پیامبر(صلی الله علیه و آله)، ۹. مرگ معاویه و ردّ بیعت از سوى
امام، ۱۰. امام حسین (علیه السلام) در مکه ۱۱. خروج امام از مکه تا شهادت
او، ۱۲. عقوبت قاتلان، ۱۳. اشعار و مراثى، ۱۴. زیارت کربلا، ۱۵. قیام
مختار.
آنچه با عنوان اصلى کتاب یعنى مقتل تطبیق دارد، تنها فصل
یازدهم است که در چاپ رایج این کتاب از صفحه ۳۱۵ تا پایان جلد نخست (صفحه
358) و جلد دوم از ابتدا تا صفحه ۹۱ را در بر دارد. مجموع این فصل به ۱۵۰
صفحه نمىرسد، در حالى که مجموع کتاب خوارزمى حدود ۶۰۰ صفحه است.
روش تألیف
خوارزمى
در کتاب خود شیوه حدیثى را پى گرفته و سلسله اسناد هر روایت را بیان
مىکند. برخى روایات او کوتاه و برخى بسیار مفصل و طولانى است چنانکه گزارش
او از ابن اعثم در واقعه کربلا اینگونه است. بخش عمده گزارش حرکت امام
حسین به کربلا از ابن اعثم نقل شده ولى حوادث روز عاشورا را به نقل از ابو
مخنف و سپس راویان و مورخان دیگر آورده است.
اهمیت
اهمیت
مقتل خوارزمى به چند چیز است: قدمت آن که حتى بر کتبى مانند لهوف حدود یک
قرن تقدم دارد. دوم نقل آن از منبعى کهن چون کتاب الفتوح است که در تأکید
خوارزمى بر روایت ابن اعثم است. موضع غیر شیعى وى، از دیگر امتیازات این
اثر است. او همچنین در مواردى به نقد مطالب دیگران از جمله ابن اعثم
پرداخته و گاه با تغییر در عبارت مورخان، به اصلاح یا توضیح آن کمک کرده
است.
در عین حال اشکال مهم آن در مقایسه با دیگر منابع مانند روایت
ابومخنف در تاریخ طبرى نشان مىدهد که متأسفانه ابناعثم و پیرو او خوارزمى
به رغم قدمتى که دارند، اشتباهاتى آشکار و جدى مرتکب شدهاند که این
اشتباهات به منابع و مقتلهاى بعدى نیز راه یافته است.
الموفّق بن احمد بن محمد المکى الخوارزمى
معرفى مؤلف
الموفّق
بن احمد بن محمد المکى الخوارزمى المعروف بأخطب خوارزم(۴۸۴-۵۶۷ ه) وى
فقیهى آگاه،محدثى خبیر،خطیبى توانا،ادیبى زبردست،خبره در سیره و تاریخ و
شاعرى چیره دست بود.یاقوت حمدى در«معجم الادباء»در شرح حال ابو العلاء
همدانى رصفدى در«الوافى بالوفیات»تقى فارسى در«العقد الثمین»فی تاریخ بلد
الامین،قفطى در اخبار النحاه،سیوطى در«بغیه الوعاه»ص ۴۱ و غیره از او یاد
کرده و او را ستودهاند.
در نام وى اختلاف نظر وجود دارد:ابن عساکر و
محمد بن عبد اللحى اللکنوى هندى از او با نام«احمد بن مکى»یاد مىکنند در
حالیکه دیگران با نام«موفق بن احمد»از او نام مىبرند.ولى آنچه مشهور است
همان نام«موفق»است و بیشتر معاجم همین نام را ثبت کردهاند.
اساتید
علامه
امینى از لابلاى آثار وى اسامى حدود ۳۵ تن از مشایخ او را استخراج کرده که
از آن جملهاند:حافظ نجم الدین عمر بن محمد بن احمد نسفى،ابو القاسم جار
اللّه محمود بن عمر زمخشرى،ابو الفتح عبد الملک بن ابو القاسم بن ابو سهل
کروخى هروى،زین الدین ابو منصور شهر دار بن شیرویه دیلمى،عبد الکریم بن
محمد سمعانى،على بن احمد بن حمویه جوینى بزدى، فضل بن محمد استرآبادى و
غیره.سید محمد رضا خرسان تعداد مشایخ خوارزمى را تا ۶۵ نفر ذکر کرده است.به
هر حال این کثرت مشایخ بر جایگاه و موقعیت مؤلف نسبت به احادیث و روایات
دلالت دارد.
شاگردان
برخى شاگردان و افرادى که از وى روایت
کردهاند عبارتند از:برهان الدین ابو المکارم ناصر بن عبد السید المطرزى
خوارزمى،مسلم بن على بن اخت،طاهر بن ابى المکارم عبد السید بن على
خوارزمى،محمد بن على بن شهر آشوب مازندرانى،ناصر بن احمد بن بکر نحوى و
غیره.
آثار
اشتغال خوارزمى به علوم گوناگونى چون فقه و حدیث و
تاریخ و ادب و شهرت فراگیر وى و نیز مکاتباتى که با اساتید فنون مختلف
داشته اقتضاء مىکند که وى داراى آثار و تألیفات زیادى بوده باشد ولى مع
الاسف آنچه از آثار وى به دست ما رسیده است از عدد انگشتان دست تجاوز
نمىکند.آثارى چون:مناقب الامام ابى حنیفه،ردّ الشمس لامیر المؤمنین، کتاب
قضایا امیر المؤمنین،مقتل امیر المؤمنین،مقتل الامام السبط الشهید،المسانید
على النجارى،دیوان شعر و فضایل امیر المؤمنین علیه السلام معروف به مناقب.
منبع : جام نیوز