این جریان معتقد است: «یکی از بهترین کارها برای از بین بردن افسردگی، به دست آورد آرامش روحی، از بین بردن گرفتاری و بدشانسی و همچنین از بین بردن هوای نفسانی که در بر طرف کردن عارضه های اخلاقی بسیار مؤثر است، گفتن ذکر به طور جمعی می باشد. که به این مورد ذکر جمعی گفته می شود. شرکت در ذکر جمعی، زندگی انسان را پر برکت نموده و وضعیت زندگی انسان را به نحو محسوس و قابل ملاحظه ای بهبود می دهد.»[۱]
سخنی در باب ذکر:
ذکر از بهترین وسایل برقراری ارتباط با خداوند است.. یاد الهی از نزدیکترین مسیرهای قرب و نزدیکی به پروردگار این عالم است. زمان مشغول بودن به ذکر خداوند متعال نیز از شیرین ترین حالتها و لذّتهای بندگان مؤمن است.
ذکر نیز مانند تمام امور مهم شرعی دارای تقسیمات، ضوابط و شرایط خاصی است که رعایت این امور برای بهره بردن صحیح لازم است.
معنای حقیقی ذکر و یاد خدا آن است که انسان در هر موقعیتی که هست در حال اطاعت و بندگی خداوند باشد و خدا را فراموش ننماید. تمام اعمال و آداب بندگی خداوند یاد خدا به معنای وسیع و حقیقی کلمه محسوب می شود و مهم هم این است که انسان در تمام زندگی خود اهل ایمان و بنده خدا باشد. ذکر زبانی هم در صورتی موثر است که به معنای وسیع کلمه انسان ذاکر خدا و بنده واقعی حق تعالی و مطیع او باشد.
ذکر خداوند آثار و ثمرات اعجاب آور و باشکوهی دارد که هریک از آنها در سازندگی روحی و اخلاقی انسان تأثیر به سزایی دارد. این آثار عبارتنداز:
یاد خدا نسبت به بنده
روشنی دل
آرامش قلب
خشیت و ترس از خدا
بصیرت یافتن و شناخت شیطان
بخشش گناهان
حکمت و علم
نکته قابل توجه این که آنچه در بحث ذکر مهّم و در درجه بالاتری از نظر کیفیت است ذکر قلبی است نه ذکر لسانی بدون توجّه و دیگر آن که این ذکر گفتن، لطمه ای به سیر طبیعی زندگی ما نزند و ما تنها برای قرب الهی و زنده نگه داشتن یاد خدا در تمام ساعات و حالات عمر خویش به آن بپردازیم نه کسب قدرتها و ارضای هواهای نفسانی که امری ناپسند و مذموم است.
دعا، مناجت و اعمال عبادی مانند نماز تأکید بر جمعی خواندن آن شده است اما اینها ذکر نیستند. و بدان معنا نیست چون نماز جمعی از ثواب بیشتری برخوردار است، ذکر نیز چنین است، خیر. این دو هیچ ارتباطی به هم ندارند. اما در دوره ۱۹ پله بر اساس همین باور غلط و انحرافی مسائلی را مطرح می کنند که هیچ اساس و استدلالی ندارد:
«اگر ده نفر به صورت جمعی نفری ده ذکر بگویند، تأثیرش با صد ذکری که یک نفر به تنهایی بگوید متفاوت است. چون برکت ذکر جمعی به صورت متمرکز در زمان کوتاهی به قلب انسان وارد شده و مانند پتکی زنگار قلب را می ریزد.»
در دوره ۱۹ پله، تصور می شود، ذکر گفتن به تنهایی می تواند کار از پیش ببرد در حالی که چنین نیست. آنچه ذکر را کارساز می کند، عمل نیک است اگر عمل اصلاح نشود، سالها ذکر گفتن هیچ تأثیری نخواهد گذاشت. ذکر جمعی پتک نیست، حتی چکش هم نیست، پتک، عمل است و ذکر دسته آن پتک، این دو هر وقت با هم جمع شود زنگار خواهد زدود. نه دسته ی تنها و نه پتک تنها کارآیی ندارد.
«در موقع ذکر جمعی برکت مانند نور و یا آب از آسمان جاری می شود… انسان ها در موقع دریافت برکت زیاد، حالات ظاهری خاصی پیدا می کنند که شما کم کم با آن آشنا می شوید. خمیازه کشیدن متوالی، نمناک شدن و درخشش چشمان و حالت گریه شوق، و یا آب امدن شدید از چشمان و رخوت و بیحالی از این جمله می باشد. آب آمدن چشم به دلیل افتادن نور ذکر در چشم انسان می باشد که به این نور غیر مرئی برکت می گویند.»!
در پایان هر کلاس ۱۹ پله ذکر دسته جمعی است و بر اساس ادعای این جریان باید در پایان هر کلاس و بعد از ذکر جمعی افراد آن جلسه مانند ابر بهار اشک بریزند، در حالی که چنین نیست. وقتی ادعا می شود این کلاس ها از برکت زیادی برخوردار است و هنگام دریافت برکت زیاد حالات عجیبی ایجاد می شود، و نور ذکر، چشم را اشکی می کند، باید انتظار داشت، بعد از این جلسه همه در حال گریه باشند. اما هیچ اشکی وجود ندارد.
این جریان ادعا می کند که در برکت حاصل از ذکر جمعی، حالات ظاهری خاصی پیدا می شود، حالاتی مانند خمیازه کشیدن، سست شدن بدن و رخوت. با این وجود انتظار می رود کسی که نماز می خواند یا قرآن تلاوت می کند، برکت کسب کرده بنابراین باید خمیازه بکشد و بدنش سست شود و حالت رخوت به او دست دهد، اما هیچکدام نیست. رخوت و سستی و خمیازه کشیدن در مناجات با خداوند نه تنها مثبت نیست بلکه بسیار مذموم است. حالاتی که آقای انصاری بیان می کند، درباره کسانی است که بعد از مصرف مواد تخدیری دچار آن می شوند.
عبادت در نگاه اهل بیت علیهم السلام و اولیا خدا، دارای قوت است و به هنگام عبادت محکمتر و مصمم تر می شدند، نماز رخوت نمی آورد بلکه سرزندگی و شادابی می آورد، سستی و خمودگی انسان را از عبادت دور می کند نه این که حاصل عبادت باشد! خمیازه کشیدن حاصل فعل و انفعالات جسمی است و نمی توان آن را به عبادت و معنویت ربط داد. بزرگان عرفان، عبادت را با رخوت و سستی سازگار نمی دانند و معتقدند نباید عبادات را با رخوت و سستی انجام داد. اگر چنین باشد باید کسانی را که در هنگام نماز خواندن خمیازه می کشند، تحسین کرد چرا که در حال دریافت برکت هستند و اگر خمیازه ای در کار نباشد، برکتی هم در کار نخواهد بود!!!!!!
حجت الاسلام مهدی سالاری
منبع : فرقه نیوز