را برآن داشت تا با بهره گیری از اندیشه های ارزشمند حضرت آیت الله العظمی
مکارم شیرازی در راستای تحقق استخراج مهمترین رهیافت های این مسألۀ مهم گام
برداریم، لیکن از آنجا که بهترین منبع براى رسیدن به این مهم بر سخنان آن
حضرت در طول مسیر نهضت از مدینه تا کربلا؛ و دیگر زیارتنامه هاى مربوط به
آن حضرت استوار شده است، لذا بازتولید معرفتی از اهداف قیام امام
حسین(علیه السلام) در کلام و اندیشۀ او با بهره گیری از این دو منبع مهم و
استراتژیک صورت گرفته است که به مخاطبان گرامی ارائه می گردد.
اصلاح امّت با راهبرد امر به معروف و نهی از منکر
در تبیین این مسأله باید گفت؛ در بخشی از وصیت نامۀ امام حسین(علیه
السلام) به محمد بن حنفیه و پس از عدم بیعت آن حضرت با یزید آمده است؛«…
إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلاحِ فِی أُمَّهِ جَدِّی؛به منظور اصلاح
امّت جدّم قیام کرده ام».
بنابراین، اوّلین هدف امام حسین علیه السلام از نهضت عاشورا اصلاحات
است، «اصلاح» مقابل «افساد» است، و افساد به تباهى کشاندن نظم لازم یک
موجود، یا یک فرد، یا خانواده، یا جامعه، یا یک کشور و اصلاح بازگرداندن آن
نظم به حالت سابق است. یک امّت نیز ممکن است از جهت مسایل اقتصادى،
اخلاقى، اعتقادى، فرهنگى و عاطفى فاسد شود، و اصلاح آن به از بین بردن تک
تک مفاسد مذکور و بازگرداندن نظم سابق است.
از این رو امام حسین علیه السلام به قصد اصلاح مفاسدى که در طول مدّت
حکومت معاویه و یزید بر جامعه تحمیل شده بود دست ردّ بر سینه یزید براى
بیعت با او زد، و تصمیم گرفت با بازگرداندن نظمِ لازمِ سابق به زندگى فردى و
اجتماعى مردم، خاطرات وسنّت هاى دوران حضرت رسول صلى الله علیه و آله را
زنده کند.
لذا امام حسین علیه السلام در وصیّتنامه اش خطاب به محمّد حنفیّه
فرمود:«أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ؛ هدف
من از قیام امر به معروف و نهى از منکر است». که این رویکرد در زیارتنامه
هاى مربوط به امام حسین علیه السلام از جمله زیارت وارث نیز مشاهده می
گردد.
احیاى سنت پیامبر اکرم (ص)
بدیهی است یکى دیگر از اهداف نهضت عاشورا، احیاى سنّت پیامبر عالیقدر
اسلام، حضرت محمّد صلى الله علیه و آله است. امام حسین علیه السلام در این
زمینه مى فرماید:«ادْعُوکُمْ الى کِتابِ اللَّه وَسُنَّهِ نَبِیِّهِ صلى
الله علیه و آله فَانَّ السُّنَّهَ قَدْ امِیتَتْ وَ انَّ الْبِدْعَهَ قَدْ
احْیِیَتْ،؛ شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله
دعوت مى کنم چرا که سنّت رسول خدا صلى الله علیه و آله را میرانده و بدعت
ها را احیا کرده اند.
در تشریح این فراز نورانی باید گفت ؛ زیرا بدعت هاى فراوان معاویه در
دین ، سنّت پیامبر صلى الله علیه و آله را میراند، هم چنین تغییر ارزش ها
بر مبنای ثروت محوری و طرح ریزی شالودۀ حکومت معاویه و یزید بر مبنای
مطامع دنیوی، امتیازات قومى،برتری عرب (هر چند داراى انحطاط اخلاقى بود)
بر عجم (غیر عرب)، و نیز شیوع تبعیض هاى نابجا و ظالمانه موجب گردید امام
حسین علیه السلام بر علیه یزید قیام نماید تا تبعیض ها برچیده، و عدالت
جایگزین آن گردد.
احیاء حق؛ نابودی باطل
به شهادت تاریخ معاویه گروه هایى را تشکیل داده بود که از شام به سوى
عراق مرکز حکومت امام على علیه السلام رفته، و مخفیانه به مرزنشینان هجوم
برده، و اموالشان را غارت کرده، و باز مى گشتند تا مردم عراق را نسبت به
حکومت على علیه السلام متزلزل و ناامید کرده، و امنیّت مناطق تحت نفوذ حضرت
را از بین ببرند.هم چنین معاویه در طول مدّت به قدرت رسیدن على علیه
السلام، و به منظور تضعیف حکومت آن حضرت، کشته شدن خلیفه سوم، عثمان، را به
دست شورشیان بر ضد او مطرح مىکرد، لیکن اوج انحراف معاویه را باید در
انتصاب یزید به عنوان مردى فاسد و فاجر و قاتل انسان هاى پاک و بى گناه و
شرابخوار و قمارباز و آلوده دانست. لذا باید گفت آیا این مصادیق احیاى
باطل و از بین بردن حق نیست؟ از این رو امام حسین علیه السلام قیام کرد تا
حق را احیا و زنده کند، و باطل را بمیراند و از صحنه جامعه برچیند، و در
این مسیر و براى رسیدن به این هدف حاضر بود هر بهایى بپردازد.
جهل زدایی
از جمله اهداف قیام امام حسین علیه السلام، که در زیارت
اربعین«وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ
الْجَهالَهِ، وَحَیْرَهِ الضَّلالَهِ؛ امام حسین علیه السلام خون قلبش را
در راه تو داد (و نهایت ایثار و فداکارى را کرد) تا بندگانت را از جهل و
نادانى و حیرت و سرگردانى نجات دهد» نیز به آن اشاره شده است، مبارزه با
جهل و نجات مردم از ضلالت و گمراهى است، لیکن مسلمانان در دوران بنىامیّه
عموماً و در عصر حاکمیّت معاویه و یزید خصوصاً به علت فقدان دشمن شناسی
نمىدانستند که بنىامیّه جانشینان بر حق رسول اللَّه صلى الله علیه و آله
نیستند، از این رو جهل آنها به خاطر تقصیر و کوتاه ىشان بود، و لذا جاهل
مقصّر بودند.در حالی که امام حسین علیه السلام در گفتگو با مروان بن حکم
فرمود: «خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است و اگر روزى معاویه را بر بالاى
منبر من دیدید او را بکشید» مردم مدینه او را بر فراز منبر آن حضرت دیدند و
نکشتند و در نتیجه خداوند آنها را مبتلا به یزید فاسق کرد».
لذا امام حسین علیه السلام براى بیدارى و آگاهى مردم قیام کرد، امّا آن
قدر خواب آنها عمیق و جهل و نا آگاهیشان ریشه دار بود که جز خون قلب امام
علیه السلام و یاران وفادارش این آفت مهم را از مزرعه اسلام دور نساخت.
تشکیل حکومت اسلامى در پرتو نفی اسلام سکولار
بی شک یکى از مهمترین اهداف قیام امام حسین علیه السلام تشکیل حکومت
اسلامى بود، لذا آنهایی که مدّعى جدایى دین از سیاستاند، نه معناى سیاست
را فهمیده اند و نه دین و برنامه هاى آن را به درستى شناخته اند. زیر ا
هنگامى که پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله به مدینه هجرت نمود، و از شرّ
دشمنان اسلام نجات پیدا کرد، در اوّلین گام حکومت اسلامى را تشکیل داد تا
بتواند اهدافش را پیاده کند. لذا با استناد به فرازی نورانی از امام
حسین(علیه السلام)« …وَلکِنْ لِنُرِىَ الْمَعالِمَ مِنْ دِینِکَ،
وَنُظْهِرَ الْإِصْلاحَ فِی بِلادِکَ، وَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ
عِبادِکَ، وَیُعْمَلُ بِفَرَائِضِکَ وَسُنَّتِکَ وَأَحْکامِکَ؛
بارخدایا!…هدف من از حکومت ارایه معالم و نشانه هاى دینت به مردم، واصلاح
بلاد و شهرها و ایجاد امنیّت براى بندگانت و عمل به فرایض و سنّت ها و
احکام توست». می توان دریافت آن حضرت قصد تشکیل حکومت اسلامى داشت لیکن
عواملى مانع تحقّق این هدف مقدّس آن حضرت گردید.
امام حسین(علیه السلام) و اجرای عدالت
امام حسین علیه السلام در نامه اى به مردم کوفه، یکى از اهدافش را
جلوگیرى از ظلم و ستم ظالمان و اجراى عدالت بیان مىکند و مىفرماید:..
خداوند خداوند انسان بی اعتنا به حاکم ظالم و سیاستهای مخالف سنّت و سیره
رسول خدا(ص) را در جایگاه همان ظالم ستمگر داخل مىکند (و سرنوشت هر دو یکى
است!)» امام حسین علیه السلام در این نامه …پیام رسول اللَّه صلى الله
علیه و آله را در مبارزه با ظلم و ستم و بى عدالتى بیان مىکند، و ضمن
اعلام هدف قیامش، همه را به همکارى در این مبارزه دعوت مىکند.
لذا باید با مظالم و بى عدالتى هایى که در گوشه و کنار به چشم مى
خورد مبارزه کرد، و به کمک مظلومان شتافت، و آنان را از چنگال ظالمان و
ستمگران نجات داد؛ چرا که این مجالس سوگوارى مقدّمه اى است براى بیان این
اهداف، و سپس پیاده کردن آن.
قیام حسینی؛ محل ابتلا و آرمایش
بی شک قیام امام حسین(علیه السلام) سرور آزادگان جهان آزمونى بود براى
مسلمین آن عصر. زیرا بعضى از شیعیان پرادّعا و کم محتوا، که خود را فدایى
پاکباز آن حضرت مى پنداشتند باید در کوره امتحان فرو روند، و بازماندگان
صحابه و یاران پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله که بارها وصف امام حسن
علیه السلام و امام حسین علیه السلام را از آن حضرت شنیده بودند و کسانى که
آرزو مى کردند در جنگ هاى بدر و احد در خدمت آن حضرت بودند و شربت شهادت
مىنوشیدند، و آنها که تأسّف مى خوردند اى کاش در رکاب امیرمؤمنان على
علیه السلام با «ناکثین» و «قاسطین» و «مارقین» پیکار مى کردند همه و همه
باید به امتحان فرا خوانده مى شدند، و قیام امام حسین علیه السلام آزمونى
براى همه آنها بود؛ ولى از این کوره آزمون بزرگ، تنها گروه اندکى پاک
بیرون آمدند و “سیاه سیم هاى زراندود” هنگامى که به کوره امتحان رفتند
خلاف آن بدر آمدند که خلق مى پنداشتند.
بهره گیری از مقام شفاعت عظمى
با استناد به زیارت عاشوراى حسینى «أَللَّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَهَ
الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُودِ؛ خدایا شفاعت حسین را روز ورود در صحنه محشر
به من روزى کن»و… باید به مقام شفاعت آن حضرت اذعان نمود، لیکن شفاعت
معصومین و اولیاى الهى علیهم السلام نه تنها چراغ سبز براى انجام گناه
نیست، بلکه بالعکس به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر گناه مطرح است،
زیرا به هنگام تقاضاى شفاعت مىگوییم اگر لغزشى از ما سر زد باید مراقب
باشیم آلوده گناه دیگر نشویم تا رابطه ما با اولیاى الهى قطع نگردد و روى
این را داشته باشیم که از آن حضرات بخواهیم شفیع ما بر درگاه خداوند غفور و
رحیم باشند.
سخن آخر:
باید در سایه عزادارى ها معروف ها را گسترش داده و منکرات را برچینیم؟
به یقین هر سال باید بر عظمت و وسعت عزادارى ها افزوده شود، امّا اگر
همچنان معروف ها فراموش شود و منکرات گسترش یابد، قطعاً به هدف سیّدالشهدا
نرسیده ایم. لذا در عصر و زمان ما هم مزرعه دین نیازمند آبیارى به وسیله
امر به معروف و آفت زدایى با نهى از منکر است و اگر از این دو اصل مهم
غفلت شود، خطرات و آفات جامعه اسلامى را با هجوم فرهنگ ضدّ دینى غرب تهدید
خواهد کرد.
هم چنین پیروان و عاشقان مکتب آن حضرت، زمانى مى توانند ادّعاى عشق و
پیروى راستین کنند که به مفاسد موجود عصر و زمان خود بیندیشند، و آنچه در
توان دارند براى مبارزه با آن به کار گیرند. و به یقین آن حجم عظیم
عزاداران هرگاه تصمیمى منطقى و حساب شده و مدبّرانه براى برخورد با مفاسد و
سوق جامعه به سوى اصلاح بگیرند موفّق خواهند شد.
بنابراین از آنجایی که اکنون نیز یزیدیان و پیروان حکومت بنى امیّه در
سراسر جهان، مخصوصاً کشورهاى اسلامى وجود دارند و در مسیر جاهل نگه داشتن
مردم تلاش مىکنند، لذا همه ما وظیفه داریم مسلمانان را نسبت به این خطر
بیدار کنیم. به ویژه آن دسته از دولتمردان به ظاهر اسلامى که با دشمنان
شماره یک مسلمانان، آمریکا و اسرائیل، هم پیمان شده و در جبهه آنها قرار
گرفته و بر علیه مسلمانان مظلوم فلسطین، یمن،بحرین، عراق وسوریه …. موضع
گیرى مى کنند.
منبع : شفقنا