گاهی وقت ها غیبش می زد. نگران می شدیم. چیزی نمی گذشت که با تنی خسته و چهره ای خندان، پیدایش می شد.
دو سه تا از بچه هایی که به جنگ های چریکی وارد بودند را بر می داشت و می زد به قلب دشمن. تا پشت جبهه آنها نفوذ می کرد.
شناسایی اش کامل بود. محضر امام که جلسه می گذاشتند، همیشه اطلاعات دست اولی داشت که می شد رویش حساب کرد.
به نقل از حجت الاسلام ذوالنور
منبع: جام نیوز