به گزارش ادیان نیوز، یکی از موضوعاتی که با فروانی زیاد در شبکههای ماهوارهای وابسته به فرقه مسیحیت تبشیری و صهیونیستی مشاهده شده، ادعای شاد نبودن مردم ایران است.
مجریان این شبکهها برای اثبات گفتههای خود، آمارهای بسیار بالایی از میزان افسردگی در ایران را بیان میکنند که در راستای سیاهنمایی درباره اوضاع داخلی کشور بوده و از اساس قابل اعتماد نیست.
مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان در بیستم تیرماه ۱۳۹۴ با ردّ ادعای افسردگی جوانان ایرانی که از سوی برخی از مراکز آماری مغرض انتشار مییابد، فرمودند: “آنها میگویند جوان ایرانی افسرده است؛ یک طبقهبندی هم میکنند و میگویند جوان ایرانی در فلان درجه از افسردگی -یک درجه خیلی بالایی- قرار دارد. این یک دروغ محض و خباثتآمیزی است که دارد امروز انجام میگیرد … نخیر، بهعکس، جوان ایرانی امروز جزو بانشاطترین و فعّالترین و سرزندهترین جوانها است.”
نکته قابل توجه آنکه مجریان شبکههای مسیحی پس از انتشار دروغ رواج افسردگی در بین مردم ایران، ادعای شادی و نشاط در بین مردم کشورهای غربی را مطرح میکنند که در عمل خلاف این ادعا دیده میشود.
بالا بودن آمار خودکشی و جرایم خشن و سخت در کشورهای غربی، وقوع قتلهای دستهجمعی و حملات وحشیانه به مردم از جانب مجرمان، تنها گوشهای از نشانههای وجود افسردگی و بیماریهای روانی در کشورهای غربی است.
شاهد دیگری برای ثابت کردن افسردگی مردم کشورهای مسیحی، عضویت تعداد زیادی از جوانهای افسرده، خشن و بیرحم اروپایی در گروهک تروریستی داعش بوده که با هدف انجام عملیاتهای تروریستی به این گروهک پیوسته و برای خودکشی دست به انتحار و کشتن انسانهای بیگناه میزنند.
از طرفی معیاری که در شبکههای ماهوارهای مسیحی از آنها بهعنوان ملاک سنجش شادی در کشورها استفاده میشود، میزان استفاده از موسیقیهای بیمحتوا، روابط آزاد و بیضابطه دختر و پسر و مواردی از این قبیل است که امروزه با همین تبلیغات جوانان را به فرقه مسیحیت صهیونیستی دعوت میکنند.
پرواضح است که چنین معیارهایی برای اندازهگیری میزان شادی و نشاط مردم مسلمان ایران پذیرفتنی نیست و اصولا این ملاکها از نظر دین مسیحیت هم قابل قبول نیست؛ اما دستاندرکاران فرقه مسیحیت تبشیری و صهیونیستی برای جذب عضو دست به شکستن هنجارهای مسیحی نیز میزنند.
علاوه بر این تعدادی از همین مجریان بنا به گفتههای خودشان مشکلات گوناگون روحی و روانی داشته و نه تنها بهرهای از شادکامی نداشته، بلکه مشکلات فراوان خانوادگی گریبانگیرشان شده است.
به اعتقاد مبلّغان فرقه مسیحیت صهیونیستی، شریعت و قوانین باید از زندگی فردی و اجتماعی رخت بربسته و مجموعهای از آوازهای شیطانی و رقصهای مختلط جایگزین آن شود.
در همین راستا است که مردم کشور ایران- بهعنوان کشوری شرقی که معیارهای نشاط و شادکامی در بین آنها با کشورهای غربی کاملا فرق دارد-، با وجود آنکه سرشار از نشاط و سرزندگی هستند، بهعنوان افرادی افسرده معرفی شده و از قبله آرزوهای مجریان شبکههای مسیحی(آمریکا) با لقب “کشورِ شاد” تعبیر میشود.
بنا بر این گزارش، از نظر دین مبین اسلام، شادی و نشاط یک نیاز و بلکه یک ضرورت برای زندگی موفق در دنیا است.
اما مسألهای که نباید از آن غافل شد، بحث تفاوت شادی، نشاط و شادکامی از جنبه نظری است؛ چرا که “شادی بخشی از نشاط و نشاط جزئی از شادکامی” بوده و همیشه خندیدن علامتی بر شادکامی شخص نیست.
اشتباه عامدانهای که از سوی برخی از مؤسسههای نظرسنجی غربی صورت گرفته و مورد استناد ضدانقلاب نیز قرار میگیرد، خلط این سه مقوله با یکدیگر و “نتیجهگیری غلط بر بنیانی نادرست” است.
میتوان گفت برای سنجش میزان شادکامی مردم یک کشور باید به تمام مؤلفههای آن توجه داشت و همچنین با در نظر گرفتن فرهنگ و ریشههای آن کشور به داوری پرداخت.
بهعنوان نمونه معیارهای سنجش نشاط در یک کشور شرقی با غربی حتما یکی نبوده و آنچه در غرب معیار شادی شناخته میشود، چه بسا در کشوری شرقی عکس آن را به ذهنها متبادر کند.
در همین راستا باید به “شادیِ سطحی و خندیدن زیاد” بهعنوان یکی از ملاکهای سلامت روانی در غرب اشاره کرد که مورد انتقاد برخی از روانشناسان غربی نیز قرار گرفته تا جایی که سلیگمن- روانشناسی آمریکایی- در کتاب خود-که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد- آورده “چه کسی گفته ما همیشه باید شاد باشیم؟”
منبع: انجمن رهپویان هدایت