آلود کدر است. آب صاف گرچه چکهای باشد که از قنات میآید خوب است: چک؛ چک؛
چک. اصلا صدای آب صاف چقدر خوب است. رودخانهای که گِل داشته باشد «هو هو»
و «خور خور» می کند. آدم میترسد. ولی رودخانهای که آب صاف دارد، صدایش
چقدر قشنگ است.
ان شاء الله پهلوی رودخانههای بزرگ که آب صاف
دارد بنشین و گوش بده ببین چه میگوید. اگر اهل روضه هستی و توجه به کربلا
داری، آب برایت روضه میخواند اگر توجه به اخلاق ائمه(ع) داشته باشی، برایت
علم اخلاق میگوید. اگر توجه به خدا داشته باشی که چیزها میگوید. یک جا
بنشین و بببین آب چه میگوید!
بنده چند سال قبل یک وقت به
رودخانه نگاه کردم دیدم میگوید: آب! چک چک هم میگوید: آب! آب! … وقتی
به نهر رفت دیدم میگوید: آب! آب! رسیدم به شط. دیدم شط هم میگوید: آب!
آب! … نمیدانم عطش چیست که همه میگویند: آب! خود آب هم میگوید: آب!
سبحانه، سبحانه، سبحانه.
وقتی به دریا رسید ساکت شد، آرام شد.
یک وقت گفتند: دریا حرکت کرده است، عصبانی است، مثل کوه به سوی آسمان بلند
میشود و میگوید: آب! آبکو؟ آب کجاست؟ گفتم: دریا دیگر چرا ندا میزند؟
چرا امام حسین(ع) روز عاشورا صدا میزند العطش؛ آب، آب، …؟ فرمود:
قطرههای سرگردان در چشمهها و نهرها را صدا میزند؛ میگوید: بیایید مرا
یاری کنید! دوستان، شیعیان، بستگان بیایید مرا نصرت دهید!
دیدی
همه آینده، همه جا صدای آب است، همه عطش دارند، همه العطشند. اصلا مخلوق
چرا حرکت میکند؟ چون دنبال آب میگردد. همه تشنه هستند، چه در دنیا و چه
در آخرت. در خواب هم خواب آب میبینند. همه آب میگویند. کربلاییها همه آب
میشنوند. صدای آب میشنوند. خلاصه چکه وقتی به نهر رسید ساکت میشود، چون
صدای نهر قشنگتر است. نهر وقتی به رودخانه رسید، آرام میگیرد. میبیند
این هم آب میگوید، ولی لطیفتر . رودخانه وقتی به دریا رسید آرام میگیرد.
میبیند صدای دریا مهمتر است.
شاهزاده علی اکبر را دیدی وقتی
لب پدر بزرگوارش را چشید، ساکت شد. چرا آرام شد؟ وقتی زبان در دهان پدر
گذارد، دید اوه! عطش این جا خوابیده است. دریای حیات و عزت، تشنه حیات و
علم است. باز علم میخواهد، باز معرفت میخواهد، باز با مبدا خودش کار
دارد. وقتی پدر را دید این گونه تشنه است، پسر راحت شد.
هر کدام
از مومنین هم قویتر باشد رفیقش را آرام میکند. هر کدام تشنگی بیشتری
دارد، دیگری را آرام میکند، قوه میدهد، قدرت میدهد.
برادر
من! همیشه مواظب باش که اگر تشنهای در اطراف خود یافتی قدرش را بدان.
برادرت، رفیقت، جوان خانهات، زن و بچهات، اینها را آب بده؛ آب ثواب دارد.
یعنی محبت بده. وقتی دو مومن با یکدیگر مصافحه میکنند، هر کدام محبتش
بیشتر باشد، افضل است. یعنی آب دهنده اوست. آب به زیر دستش میدهد. حیات و
عزت در او بیشتر است. دو مومن وقتی با هم مصافحه میکنند، اگر دارای دو
نهر آبند، وقتی با هم مخلوط شوند و برای خدا و ائمه(ع) مصافحه کنند، هر
کدام دارای دو نهر میشوند.
طوبای محبت – ص ۲۵
مجالس حاج محمداسماعیل دولابی
منبع : تسنیم