نگاهی به تأثیرگذاری جمهوری اسلامی بر جهان اسلام

به گزارش ادیان نیوز، در آستانه سی و هفتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و در شرایط حساس منطقه که از یک سو، جریان بیداری اسلامی در شرایط بیم و امید قرار دارد و از سوی دیگر، قدرت‌های استکباری تمام تلاش خود را برای محو آثار این جریان با روش‌های مختلف به کار بسته‌اند،در گفتگوی مشروح با «حجت‌الاسلام و المسلمین علی شیرازی» نماینده ولی فقیه در سپاه قدس، به تشریح آثار و پیامدهای تأثیرگذاری انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بر منطقه و جهان اسلام و آینده تحولات این حوزه پرداخته ایم.

این گفتگو را درادامه می خوانید.

در ابتدا، عرض کنم، ظهور انقلاب اسلامی و شکل‌گیری جمهوری اسلامی چند سؤال را در ذهن مردم دنیا ایجاد کرد؛ اینکه انقلاب اسلامی چیست و چه ماهیتی دارد؟ چرا ایجاد شد و نتایج آن چه بود و دیگر اینکه آیا ما هم می‌توانیم با همان هدف انقلاب اسلامی حرکتی را شکل دهیم؟

انقلاب اسلامی ایران برای نفی طاغوت و استکبار شکل گرفت و اگر ریشه انقلاب را بررسی کنیم، حرکتی که باعث تبعید امام به ترکیه شد، اعتراض به لایحه کاپیتولاسیون بود که در حقیقت نظام ایران را نوکر دست بسته آمریکا قرار می‌داد؛ البته هدف مهمتر و اصلی نیز حفظ اسلام بود. امام برای اسلام قیام کرد و طی مسیر و ادامه دادن آن نیز بر اساس اصول اسلام بود.

البته نکته قابل توجه این است که برخی فکر می‌کنند امام خمینی(ره) از سال ۱۳۴۲ مبارزات خود علیه رژیم پهلوی را شروع کرده است، در حالی که نخستین سند مبارزاتی امام خمینی(ره) ۲۰ سال قبل و در سال ۱۳۲۱ منتشر شده است. در قدیمی ترین سند تاریخی امام خمینی(ره) که در سال ۱۳۶۳ قمری تدوین شده، ‌امام مردم را به قیام برای خدا و نجات دین دعوت کرده است.

ملت ایران بدون ایستادن در کنار امام راحل و مبارزه با طاغوت، نمی‌توانستند جمهوری اسلامی را شکل دهند و همچنین این امکان وجود نداشت که ملت ایران بدون حضور در جنگ تحمیلی مقاوم شود و در این میدان حماسه بیافریند و عزت ملت ایران را بیمه کند.

کسی شک ندارد اگر جنگ هشت ساله نبود سپاه با این قدرت و بسیج مردمی شکل نمی‌گرفت و ما در تجیهزات نظامی روی پای خود نمی‌ایستادیم و تا امروز بتوانیم تمام تجهیزات را خودمان بسازیم. امروز شهدای ما، تنها شهدای ایران نیستند؛ بلکه الگوی مردم سوریه، عراق، یمن و… هستند؛ اگر حزب الله لبنان عزت پیدا کرده، دفاع وطنی در سوریه شکل گرفته و یا انصارالله یمن قدرت پیدا کرده به برکت خون شهدای جمهوری اسلامی و انقلاب امام خمینی، است.

البته نکته بسیار مهم این است که در طول تاریخ ایران، جنگ های بسیاری روی داده است؛ و تنها جنگی که ایران حتی یک وجب از خاک خود را از دست نداد، همین جنگ تحمیلی و دفاع مقدس بود؛ چرا که در سایه حکومت روحانیت و ولایت فقیه بود که در یک جنگ نابرابر حتی یک وجب از خاک کشور نیز در دست دشمن باقی نماند. همه این اتفاقات باعث الهام‌بخشی به ملت های مظلوم و تحت ستم شد که می‌توان در برابر دشمن ایستاد و او را شکست داد.

قطعا بله، قطعا چنین است؛ حتی مبارزه امام راحل(ره) فقط علیه رژیم شاه نبود، بلکه حرکت ایشان علیه قدرت استکباری آمریکا بود و باید به این نکته توجه داشت آنچه باعث تبعید امام(ره) شد، صرفاً سخنرانی امام(ره) علیه شاه نبود، بلکه هنگامی که علیه کاپیتولاسیون و آمریکا صحبت کردند، تبعید امام خمینی انجام شد. بنابراین قیام امام خمینی، از ابتدا قیام مستضعفین عالم علیه استکبار بود.

و البته می توان به گسترش اسلام در اقصی نقاط عالم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هم اشاره کرد که از برکات خون شهدای انقلاب اسلامی و پیروزی قیام امام خمینی در بهمن ۵۷ می باشد. به عنوان نمونه، و به مناسبت کشتار بیرحمانه شیعیان مظلوم نیجریه، زمانی در این کشور، شاید صد نفر شیعه نیز وجود نداشت؛ لکن اکنون به برکت انقلاب اسلامی ایران، امروز هزاران شیعه در این کشور وجود دارد. در روز قدس گذشته، رهبر شیعیان نیجریه، در شهرهای مختلف نیجریه برای دفاع از ملت فلسطین به راهپیمایی آمدند و البته در مقابل چشم رهبر جنبش اسلامی نیجریه، سه فرزند او را قطعه قطعه کردند و یک فرزند وی نیز جانباز شد. در دیداری که مقام معظم رهبری با خانواده رهبر جنبش اسلامی نیجریه، داشتند، مادر این سه شهید و همسر شیخ زکزاکی، به رهبری گفتند: چند فرزند دیگر نیز دارم اما دعا کنید اول از همه آن ها، من فدای اسلام شوم. بله، قدرت انقلاب اسلامی و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، و تزریق روحیه استکبار ستیزی و مبارزه با ظلم و ستم، از مهمترین نتایج و ثمرات انقلاب اسلامی ایران بوده است. و شعاع عظمت و نورانیت انقلاب اسلامی امام خمینی، جهانی شده است و تمام مظلومان عالم را امیدوار کرده است.

در پاسخ به سوال شما، می توان چنین گفت که: در واقع امر، جنگ ما با مردم عراق نبود، جنگ با صدام و حزب بعث و پشتیبانان آنان بود. نباید فراموش کنیم ارتباط معنوی ایی که در دوران جنگ بین شیعیان ایران و عراق، حاکم بود.  لشکر بدر عراق که مجاهدان عراقی بودند، نمونه ایی از این پیوند عمیق، می باشد و حتی همین پیوند در بعدها، باعث انقلاب (انتفاضه شعبانیه) در عراق، شد که هر چند سرکوب شد، اما نشان‌ دهنده زاویه داشتن مردم عراق با تفکرات صدام و حزب بعث بود. بنابرابن، این سوال، در واقع اشتباه است.

بحث بر سر شیعه و سنی نیست؛ اکثریت قریب به اتفاق ملت فلسطین، سنی مذهب هستند، اما تنها کشوری که از اول شکل گیری انقلاب اسلامی تاکنون از این ملت حمایت کرده، جمهوری اسلامی است؛ تا جایی که ابتکار امام راحل (ره) در نامگذاری روز قدس باعث شده که امروز حتی مردم کشورهایی که دولت‌هایشان با اسرائیل همراه هستند، در روز قدس علیه اسرائیل فریاد می زنند. بنابراین، جمهوری اسلامی ایران از همه مسلمانان و مستضعفان دنیا حمایت می‌کند، فرقی هم نمی‌کند که آن کشور شیعه باشد یا سنی. فرقی نمی کند شیعیان زیدی یمن باشد یا اهل سنت فلسطین. وظیف قرآنی و دینی هر مسلمان است که به امور مسلمان دیکر، اهتمام ورزد.

پایان جنگ ۸ ساله در حقیقت، پایان جنگ سخت دشمن و آغاز راهبرد جدید دشمنان این نظام اسلامی بود و رویکرد دشمن، جنگ نرم بود. میدانید که عرصه جنگ نرم با جنگ سخت تفاوت ندارد و هر کجا دشمن وارد مبارزه با حق شود، مجاهد فی سبیل الله در میدان جهاد حضور پیدا می‌کند. جنگ و جهاد تنها جنگ با سلاح نیست، در جنگ نرم، فکر جامعه اسلامی مورد خطر واقع شود و دشمن، فکر و ایمان انسان را مورد هدف قرار دهد، در این میدان مبارزه لازم است.

از اینرو، در فتنه ۸۸ هرچند حنگ خارج از مرزهای ایران نبود و مداخله نظامی صورت نپذیرفت، لکن بحث بر سر هست و نیست انقلاب بود، اما مدیریت هوشمندانه رهبری بساط دشمن را برهم‌ ریخت و ۹ دی ایستادگی ملت ایران در مقابل استکبار و منافقین داخلی، به نمایش گذاشت. در این فتنه، دشمن با زمینه‌سازی و تهاجم فرهنگی و جنگ نرم، می‌خواست نظام را متلاشی کند و ولایت‌فقیه را درهم بشکند اما ملت ایران با بصیرت، هوشمندی، دشمن‌شناسی و حرکت به‌موقع وارد عرصه شد و بساط دشمن را به هم ریخت.

از مدت ها پیش، دشمنان فهمیدند با جنگ سخت و کودتا، توانایی نابودی جمهوری اسلامی ایران را ندارند در اجلاس اورشلیم، به دستور تئوری‌پرداز آمریکایی، از بین بردن فرهنگ عاشورا، فرهنگ مهدویت و اصل ولایت‌فقیه را به عنوان سه عامل برای مقابله با نظام اسلامی در دستور کار خود قرار دادند. بنابراین، امام زمان‌ تراشی و ولی‌فقیه‌ تراشی را از برنامه‌های مهم دشمن برای براندازی نظام جمهوری اسلامی، می باشد. البته در تشخیص خویش نیز بیراه نرفتند، زیرا، ایده و هدفی که انقلاب ما را به پیروزی رساند، ناشی از فرهنگ علوی، حسینی و مهدوی بود.

البته، دشمن به دنبال فتنه‌ای جدید در سال‌های آینده است چراکه دشمن دست از فتنه‌گری خود برنمی‌دارد اما به حول و قوه الهی در نقشه شوم خویش، موفق نخواهند شد لکن باید به مردم آگاهی و بصیرت داد. و در آبنده نیز شکست خواهند  خورد.

اشتباه آنها این هست که با وجود همه تحقیقات انجام داده درباره فرهنگ عاشورا و مهدویت، حقیقت و ماهیت یک انقلاب دینی را درست درک نکرده اند. علت شکست‌هایشان این بوده است که همه چیز را با نگاه مادی بررسی می‌کنند. نگاه مادی به استکبار اجازه نداده است که ذات حرکت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را که مبتنی بر جهان‌بینی الهی است، بفهمند. دنیای استکبار همه چیز را با چشم مادی نگاه می کند، این نگاه نمی‌تواند مقوله ای مانند «عشق به شهادت» را درک کند؛ چرا که همه حرکت آنها به این ختم می شود که باید قبل از مردن همه لذتمان را در این دنیا ببریم؛ سران کاخ سفید اعتقادی به برزخ و قیامت ندارند؛ با این وضع چطور می توانند عشق به شهادت را درک کنند؟

برای پاسخ به سوال شما، لازم است به دیدار مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدای مدافع حرم، اشاره کنم، ایشان، در این دیدار خطاب به خانواده های مدافع حرم، فرمودند: آیا در زمان حیات شهید خود به این نکته توجه داشتید که آن ها از اولیاء الهی به شمار می روند؟ رهبر معظم انقلاب تاکید کردند شهیدی که در سوریه، عراق و در هرمکان و زمانی، شهید شده باشد همانند این است که جلوی در حرم امام حسین(ع) شهید شده است؛ چرا که اگر این شهیدان نبودند اثری از حرم اهل بیت(ع) نبود.

بله، هدف دشمن این بود که در نجف، کربلا، سامرا و کاظمین، اثری از حرم اهل بیت نماند. و اگر این مجاهدان در مقابل داعش و تروریست‌ها در عراق و سوریه ایستادگی نمی‌کردند، امروز اثری از حرم اهل بیت نبود. مدافعان حرم، آمدند تا اعلام کنند اگر زمان اسارت حضرت زینب (س) در سال ۶۱ هجری، نتوانستند ایشان را همراهی کنند، امروز جانشان را برای دفاع از حرم ایشان می‌دهند.

با حرکت عظیمی که این شهدا شکل دادند، مقدمات بسیج جهانی اسلام را به وجود آوردند. این شهدا با تاسی به اسلام و اقتدا به امام حسین (ع) در راه حقیقت قدم می گذارند. البته یک تفاوت بین شهدای دیروز و امروز است. شهدای امروز با شهدای جنگ هشت ساله تفاوت دارند چرا که اینها پرچمداران یک حرکت عظیم برای شکل دهی حکومت جهانی امام زمان(عج) هستند و این حرکت بزرگ شهدای مدافع حرم، خاک و جغرافیا نمی‌شناسد.

ابتدا، عرض کنم روحانیت در هر زمان و مکانی که اسلام نیاز به جهاد، مبارزه، تبلیغ دین و انگیزه بخشی به انسان ها را داشته است، با تمام وجود در صحنه حضور داشت. روحانیت در طول تاریخ شیعه خصوصا در عصر انقلاب اسلامی در دوران جنگ هشت ساله تا به امروز ثابت کرده است که از مرگ نمی ترسد و برای رسیدن به شهادت لحظه شماری می کند.

این افتخار برای جامعه روحانیت و حوزه های علمیه می باشد که چنین شاگردانی تربیت کرده است که در هر عصر و زمان و مکان برای دفاع از ارزش ها و دین، آماده جهاد و شهادت هستند.

در دوران انقلاب روحانیت، پیشتاز میدان مبارزه و جهاد با طاغوت بود. در دوران جنگ هشت ساله نیز روحانیت پیشتاز بود. کمتر صنفی مثل روحانیت در جنگ نقش داشته است؛ در اعزام نیروها، در جمع آوری کمک به جبهه¬ها، در میدان جنگ و شهادت. حتی بالاترین آمار در میان اقشار مختلف جامعه مربوط به شهدای روحانیت می باشد. تنها در عملیات کربلای چهار و پنج آن هم فقط در لشکر ثارالله، ۱۵۰ طلبه و روحانی شهید و مجروح و اسیر داشتیم. امروز نیز در میدان جنگ نرم این روحانیت است که از فرهنگ انقلاب و اسلام ناب محمدی دفاع می کند. در جنگ با تروریست ها نیز روحانیت عاشقانه پا در رکاب است و از شهادت نیز ترسی ندارد و در این میدان نیز شهدای بزرگواری را از جمله شهیدان مالامیری، تمام زاده، حسین پور و حسن زاده تقدیم اسلام و دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام کرده است.

انقلاب، دست مایه حوزه است؛ امام(ره) و رهبر معظم انقلاب، حوزوی هستند؛ این انقلاب از متن حوزه شکل گرفته است؛ بنابراین حوزه باید انقلاب را از خود بداند. حوزه باید خود را متولی نظام بداند و از این انقلاب حفاظت کند؛ اگر ما خودمان را حوزوی و انقلاب را فرزند حوزه بدانیم با تمام وجود از آن پاسداری می کنیم، هرکجا که انقلاب نیاز داشته باشد، وارد عرصه می شویم.

یکی از کارهای دشمن، فاصله انداختن میان مجموعه روحانیت و نظام است، حوزه و نظام، یک وجود واحد هستند؛ ما باید بدانیم هر خطری که متوجه انقلاب می شود، دشمن از حوزه ها علمیه آن را آغاز می کند و اگر این نظام را حمایت نکنیم، عاملی می شود که انقلاب را در مسیر تضعیف شدن قرار دهیم.

در صحنه های مختلفی همچون مسائل فرهنگی، نظامی، پاسخ گویی به شبهات و حتی در مسأله هنر، سینما می تواند حوزه به نظام کمک کند، قطعا در همه این مباحث اگر حوزه علمیه وارد شود جای کار هست و این نهادها نیز دست نیاز خود را به سوی حوزه های علمیه دراز کرده اند. فلسفه وجودی حوزه علمیه شیعه، حفظ، تقویت و گسترش اسلام است.

امروز بهترین فرصت برای آشنا کردن مردم دنیا با اسلام وجود دارد، آیا در طول تاریخ این چنین شرایط مهیا بوده است؟ که هم مردم تشنه شنیدن پیام اسلام باشند و هم روحانیت شیعه، قدرت داشته باشد و بتواند در دنیا حرف خود را بزند. البته، به نظر میرسد، حوزه آنچه در توان دارد را وارد عرصه نکرده است، حوزه بسیار عظیم تر از آن چیزی است که تصور می شود و ما اگر این پشتوانه حوزوی را وارد میدان کنیم در داخل و بیرون کشور برای صدور و توسعه انقلاب اسلامی وضعیت مان بهتر از این خواهد بود.

بله؛ موارد بسیار است و در این وقت اندک، از باب مثال، به چند مورد اشاره می کنم:

در جنگ خلیج فارس، وقتی آمریکایی ها به صدام حمله کردند – این عبارت را از زبان مقام معظم رهبری نقل می کنم- ایشان فرمودند: ما هشت سال با صدام می جنگیدیم و از صدام تنفر داشتیم، آمریکا آمد صدام را از بین ببرد خب طبیعی بود ما بیاییم تلاش کنیم صدام از بین برود، اما چه کسی دارد با صدام می جنگد؟ آمریکا؟، آمریکا کیست؟ دشمن مستکبر همه مستضعفین، ما هیچ زمانی از دشمن مستضعفین حمایت نمی کنیم ولو این دشمن بخواهد دشمن دیگرمان را از بین ببرد. این می شود جزء اصول ما، در دنیا اینگونه نیست، در هیچ حاکمیتی شما این را نمی بینید؛ خب این نشأت گرفته از اصول اسلامی است، این اصول در نوع مدیریت کمک کار ماست.

نمونه دیگر، مساله بسیار مهم هسته ایی است؛ اصولی که بر آنها پافشاری می‌کنیم، به ما اجازه نمی‌دهد که بمب اتم بسازیم، ولو اینکه با این بمب اتم بشود نظام آمریکا را پودر کرد؛ زیرا، ما به دنبال آرمان‌های الهی هستیم، برخلاف آنها که به دنبال اهداف مادی هستند. خداوند به ما فرموده است که با دشمن چگونه رفتار کنیم و با اسیر چطور رفتار کنیم؛ این‌ها همه اصول مورد تاکید ما در اسلام است.

تاکنون انقلاب با هدایت های مقام معظم رهبری، از فتنه های زیادی با موفیت عبور کرده است و از این بعد نیز به توفیق الهی، نیز موفق خواهد بود و ان شاء الله این انقلاب به فرموده امام خمینی، به انقلاب جهانی حضرت حجت اروحنا له الفداه، سپرده خواهد شد.

فرمانده محترم کل سپاه اشاره کردند جنگی اتفاق می افتد اما این را هم گفتند که زمان و مکان آن مشخص نیست، پس نمی شود ما بگوییم الان اتفاق می افتد. ما در تحلیل هایمان همیشه می گوییم با توجه به شناختی که دشمنان ما از توانایی جمهوری اسلامی دارند، وقتی می بینند حزب الله لبنان که آقای سید حسن نصرالله خودش را سرباز مقام معظم رهبری می داند و دنیا امروز حزب الله را شعبه ای از جمهوری اسلامی می داند، وقتی آنها می بینند اسرائیل مقابل حزب الله توان مبارزه ندارد، در مقابل مردم غزه بیشتر از ۲۲ روز دوام نمی آورد، اگر بخواهند در مقابل مردم سوریه وارد یک جنگ نظامی بشوند چقدر دوام می آورند؟ و از آن بالاتر در مقابل ایران اسلامی هرگز دوام نمی آورند. وقتی یک جنگ نظامی می شود متفاوت از بحث تروریست است.

آمریکایی ها نزدیک ۱۰ سال در عراق جنگیدند اما فرار کردند و رفتند، حالا ۴ تا بمب هم در عراق بگذارند، این که قدرتی نیست؛ نمی شود ما بگوییم این بمب ها کی جمع می شود این خیلی مهم نیست اما از هر عاقلی شما سوال بکنید می گویند در عراق آمریکایی ها شکست خوردند و مردم عراق پیروز شدند، حالا چهار تا بحث  تروریستی را هم در حلب انجام می‏دهند ولی اگر قرار باشد یک جنگ نظامی بشود مثلا با ارتش سوریه آیا اسرائیل این توانایی را دارد؟ قطعا ندارد. اینها محاسبه می کنند و می گویند در سوریه و عراق و لبنان و افغانستان، آمریکا و اسرائیل از پای در آمدند، حالا چگونه می خواهیم با جمهوری اسلامی وارد جنگ بشویم؛ هرگز نمی توانیم در این وضعیت جنگی اتفاق نخواهد افتاد مگر اینکه دشمنان ما کاری احمقانه کنند، من سوال می کنم آیا دشمنان ما هوشیارند، عاقلند یا احمق اند؟ احمق اند. احتمال هم دارد این کار احمقانه را انجام بدهند. چرا ما می گوییم احتمالش گاهی قوی تر می شود؟ چون امروز اسرائیلی ها اعلام کردند ما اسرائیل دیروز نیستیم، روز به روز داریم ضعیف می شویم، جمهوری اسلامی روز به روز دارد قوی تر می شود خب وقتی اسرائیل خودش را در معرض نابودی می بیند، دست و پا می زند، کار احمقانه هم سهل است و دست به یک جنگی می زند که حداقل بتواند یک نیشی به ایران بزند. فرمانده کل سپاه هم که می آیند یک نکته ای را می گویند با اتکا به این تحلیل است که اینها یک کار احمقانه بالاخره می کنند. البته، همان گونه که سقوط صدام و دیکتارتورهای منطقه به وقوع پیوست، شک نکنید که سقوط استکبار و اسرائیل نیز به زودی رقم خواهد خورد. ملت ایران، سقوط اسرائیل را خواهد دید و این وعده الهی است. 

تشکر از جنابعالی که وقت خویش را در اختیار خبرگزرای حوزه قرار دادید. / حجه الاسلام مصطفی امیری

منبع: حوزه