خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

تنفس مصنوعی اوباما به سعید عابدینی / سند

به گزارش ادیان نیوز، سران و مسئولان کشور آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و به دلیل تقابل بنیادین این انقلاب با سیاست‌های زیاده‌خواهانه آمریکا، به دشمنی با آن پرداخته‌اند.
صرف نظر از جناح‌های سیاسی که در این نزدیک به چهار دهه روی کار آمده‌اند، همگی آن‌ها به ضرورت مقابله با جمهوری اسلامی ایران تأکید کرده‌اند؛ هر چند در نحوه به‌کارگیری تاکتیک‌ها و تکنیک‌ها با یکدیگر اختلاف‌هایی داشته‌اند.
رئیس جمهور فِعلی آمریکا نیز همان روند رؤسای جمهور پیشین را در پیش گرفته است. “باراک اوباما” هر چند برنامه اصلی خود را براندازی نظام اسلامی ایران از طریق “ناکارآمد کردن اقتصاد ملی” قرار داده، اما این تاکتیک او را از به‌کارگیری سایر روش‌های مقابله‌ای غافل نکرده است.
حمایت از یک مجرم امنیتی-اخلاقی به‌نام “سعید عابدینی” نیز در همین راستا ارزیابی می‌شود؛ چرا که با وجود تمام مخالفت‌هایی که با این فرد در جامعه مسیحی و ایماندار آمریکا صورت گرفت، اما اوباما از پشتیبانی او دست برنداشت.
“باراک اوباما” در تماس تلفنی خود با رئیس جمهور ایران در حاشیه مجمع عمومی سالانه سازمان ملل متحد در دو سال پیش تقاضای آزادی “سعید عابدینی” را مطرح کرد و به جز این، بارها همین درخواست توسط وزیر امور خارجه این کشور در دیدار با نمایندگان سیاسی ایران تکرار شد.
با وجود آن‌که “سعید عابدینی” با تصویب شورای عالی امنیت ملی و طی یک مبادله از زندان آزاد شد و به آمریکا رفت، اما نکته قابل توجه استقبال سرد و ضعیف از او بود؛ تا جایی که خانواده‌اش نیز به استقبال او نرفتند.
اما موضوع شایسته تأمل، نامه‌ای است که حدود دو ماه پس از آزادی سعید عابدینی، باراک اوباما در آخرین ماه سال ۱۳۹۴ به سعید نوشته و خشنودی خود را از رهایی او از زندان ابراز کرده است.
تصویر نامه اوباما به سعید عابدینی

ترجمه نامه اوباما به سعید عابدینی
جالب آنکه اوباما از “ایمان شکست‌ناپذیر”(!؟) سعید عابدینی سخن گفته که بیش‌تر به یک خیمه شب بازی شبیه است تا واقعیت؛ چرا که مسیحیان واقعی نه تنها به او وقعی نمی‌گذارند، ‌بلکه دامن خود را از وجود چنین شخص فاسدی مبرا می‌دانند.
البته از دیدگاهی دیگر، شاید استفاده از چنین واژه سنگینی برای یک مجرم چندان هم سؤال‌برانگیز نباشد و علت آن هم “حمایت بی‌دریغ باراک اوباما از جانیان و مجرمان بین‌المللی اعم از دولتی و غیردولتی” است.
وقتی کشور آمریکا از جنایت‌های رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی حمایت می‌کند و هواپیماهای جنگی این کشور به پشتیبانی از رژیم آل سعود، یمن را به خاک و خون می‌کشند، دیگر اصولا جایی برای پرسیدن از چرایی حمایت از سعید عابدینی باقی نمی‌ماند.
هرچند فساد اخلاقی و ایمان‌گریزی‌های سعید عابدینی برای اوباما نباید چندان پوشیده و محل ابهام باشد، اما خوب است نگاهی گذرا به زندگی این مجرم امنیتی- اخلاقی انداخته شود.
“سعید عابدینی” در خانواده‌ای متشنج و پرهیاهو متولد شد و از همان کودکی با اختلاف‌ها و درگیری‌های خانوادگی الفت گرفت.
زندگی در چنین خانواده‌ای او را مستعد ارتکاب اعمال خلاف قانون و هنجارگریزانه کرد، تا جایی که چند خودکشی نافرجام را در اوایل جوانی خود به ثبت رساند.
“عابدینی” عاشق زندگی در غرب بود و برای رسیدن به این منظور در سال ۲۰۰۲ با “نغمه شریعت‌پناهی” ازدواج کرد و پس از جلب اعتماد سرویس سیا با هدف “فراهم آوردن مقدمات پرورش کودکان بی‌دین و تلاش برای تغییر دین مسلمانان ایران”، راهی کشور شد.
در این راستا او چند بار به ایران سفر کرد و پس از یک مرحله بازداشت و سپردن تعهد مبنی بر ادامه ندادن فعالیت‌های مجرمانه آزاد شد؛ ولی بار دیگر با هدف راه‌اندازی پرورش‌گاهی برای بی‌دین کردن کودکان ایرانی در سال ۱۳۹۱ به ایران آمد که با هوشیاری مردم و نیروهای انقلابی بازداشت شد و دادگاه انقلاب اسلامی او را به هشت سال حبس تعزیری محکوم کرد.
بر اساس گزارش رهپویان هدایت، روزنامه آمریکایی “واشینگتن‌پست” نیز پیش‌تر در گزارش نسبتا جامع گوشه‌ای از پشت پرده‌ها و ناگفته‌های زندگی “زوج فرقه‌ای سعید-نغمه” را آشکار ساخته بود.
در بخشی از گزارش روزنامه آمریکایی واشنگتن‌پست آمده بود،”بر اساس اظهارات، اتهام سوء رفتار (خشونت) سعید دست کم به تاریخ سال ۲۰۰۷ باز می‌گردد. در آن سال، سعید به یک سال گذراندن دوره بازپروری به دلیل تخطی از قانون و نود روز حبس تعلیقی به دلیل خشونت خانگی محکوم شد.”
خاطرنشان می‌کند، با وجود آنکه سعید عابدینی هیچ نقطه اشتراکی با جامعه مسیحیت راستین ندارد،‌ اما “ماری فورچون بنیانگذار مؤسسه اعتماد ایمان” پس از افشای خشونت‌های خانگی توسط سعید گفته: “خشونت خانگی یک موضوع تابو(هدف دست نیافتنی) در بسیاری از کلیساها است… جامعه‌های ایمان‌دار لزوما نمی‌خواهند در مورد خشونت خانگی صحبت کنند، چون آن‌ها نمی‌خواهند مردم فکر کنند که این اتفاق در جامعه ایمانداران رخ می‌دهد”.
منبع: انجمن رهپویان هدایت
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.