به گزارش ادیاننیوز به نقل از هافینگتون پست،
روز شنبه هفتاد الهیدان و روحانی کاتولیک نامهای ۲۵ صفحهای به پاپ اعظم نوشتند
و وی را به ترویج «برنامههای بدعتآمیزی» در باب مسائل «ازدواج، قوانین اخلاقی و
پذیرش عشای ربّانی» متهم کردند.
تمرکز این نامه عمدتاً بر روی رسالهٔ ۲۶۰ صفحهایِ
پاپ فرانسیس، تحت عنوان «لذّت عشق» (آموریس لاتیشیا) بود که سال گذشته به انتشار
رسید. در این سند، پاپ اعظم از کلیسا درخواست کرده بود که سختگیری کمتری به خرج
دهد و نسبت به کاتولیکهای «خطاکار» (از جمله نسبت به افراد مطلقه و ازدواجمجدّدکرده)
مهربانتر باشد. وی در این رساله عنوان داشته بود که «هیچکس را نمیتوان برای ابد
محکوم کرد.»
این گروه که ازدواج دوبارهٔ پس از طلاق را مساوی
با زنا تلقّی میکنند، عنوان داشتند: (محتویات رسالهٔ پاپ حاکی از آن است که) «پاپ
معتقد است تبعیت از قوانین اخلاقیای که خداوند مقرّر کرده، غیرممکن یا نامطلوب
است و کاتولیکها باید گاهی بپذیرند که زناکاری با تبعیت از عیسی مسیح تناقضی
ندارد.»
این نامه در ۱۱ ماه اوت در اقامتگاه پاپ واقع
در سانتا مارتا به دست او رسید؛ اما فرانسیس هنوز پاسخی به آن نداده است.
جوزف شاو که استاد فلسفهٔ دانشگاه آکسفورد و یکی
از سازماندهیکنندگان این نامه است خطاب به سیانان اظهار داشت: «شاید پاپ فرانسیس
قصد پاسخ دادن به نامه را نداشته باشد، اما این بدان معنا نیست که اسقفها و کاردینالها
نمیتوانند به آن رسیدگی کنند. ما باید برای حلّ این مشکل به کسانی که میتوانند
به آن رسیدگی کنند فشار بیاوریم.»
فرانسیس به خاطر قواعدی که در رابطه با طلاق
دارد قبلاً نیز با مخالفت مواجه شده است. در ماه فوریه، کاردینال آلمانی، جرارد
مولر که در ماه ژوئیه از ریاست «ادارهٔ اعتقادی واتیکان» استعفا داد اظهار داشت که
با هرگونه تغییراتی که در ممنوعیت کلیسا برای شرکت کاتولیکهای مطلقه و ازدواجمجددکرده
در مراسم عشای ربانی صورت گیرد مخالف است.
طبق گزارش لسآنجلس تایمز، مولر عنوان داشت: «هیچ
قدرتی در آسمانها یا بر روی زمین؛ اعم از فرشتگان، پاپها، شوراها یا قوانین اسقفها
وجود ندارد که قدرت تغییر دادن این ممنوعیت را داشته باشد.»
اما احتمال آن نمیرود که این نامه بتواند تغییر
چشمگیری ایجاد کند.
به گفتهٔ پدر جیمز مارتین که یکی از کشیشان یسوعی
و مشاور «دبیرخانهٔ ارتباطات واتیکان» است، از ۲۰۰ کاردینال و بیش از ۵۰۰۰ اسقف کلیسا،
هیچکس نامه را امضا نکرده است و این نامه از ارزش و اهمیت چندانی برخوردار نیست.
وی همچنین عنوان داشت که محتوای این نامه با سیطرهٔ
اقتدار قراردادیِ پاپ در تضاد است.
مارتین بیان داشت: «خیلیها در کلیسا هستند که
کلاً با پاپ فرانسیس سر مخالفت دارند، اما وارونهگوییای که در اینجا وجود دارد این
است که سنتگرایانی که نامه را امضا کردند خلاف اقتدار سنّتیِ پاپ عمل کردهاند.
بعضی از اینها همان کسانی هستند که در زمان پاپ ژان پل دوم و بندیکت شانزدهم میگفتند
مخالفت با پاپ بهمنزلهٔ نفاق است.»
منبع: دینآنلاین