متصدّیان این مسجد درصددند در آینده موعظههای نماز جمعه و سایر فعالیتهایشان را زمینهای برای ترویج مسلمانیِ لیبرال قرار دهند
منظور از ترکیب نادرست ولی پرتکرار «مسجد لیبرال» با ۴۳۵.۰۰۰ یافتۀ گوگلی به زبان اصلی، این است که متصدّیان این مسجد دارای گرایشهای لیبرال هستند. آنان آمدهاند تا در جامعۀ آلمان دیده شوند، رسالت عظیمی برای زدودن افراط و افراطیگری از شاکلۀ دین اسلام بر دوش خود احساس میکنند و درصددند در آینده موعظههای نماز جمعه و سایر فعالیتهایشان را زمینهای برای ترویج مسلمانیِ لیبرال قرار دهند.
پیشنماز دوم، «عبدالکریم عورقی» اسلامشناس الجزایریتبار مقیم فرایبورگ آلمان کسی است که با عناد نسبت به قوانین اجتماعی-سیاسی شریعت اسلام، پیشنهاد حذف آیات مدنی از قرآن کریم را مطرح کرد
«الهام مانع» یمنیتبارِ مقیم سوئیس، فارغالتحصیل رشتۀ علوم سیاسی از آمریکا و کویت، از شهر برن دعوت شده بود تا لیبرالها اولین نماز جمعۀ خود را به امامت وی اقامه کنند. برخی خبرگزاریها مانند دویچهوله قبل از روز افتتاح مسجد اعلام کرده بودند که پیشنماز مرد در مسجد لیبرالها، «میمون عزیزی» مراکشیتبار، روانپزشک، عصبشناس و کارشناس علوم سیاسی خواهد بود، کسی که به دلیل حمایتش از مردان همجنسگرای مبتلا به ایدز مشهور گردید. عزیزی، به دلایل نامعلومی در نهایت با «عبدالکریم عورقی» جایگزین شد. پیشنماز دوم، «عبدالکریم عورقی» اسلامشناس الجزایریتبار مقیم فرایبورگ آلمان شد. وی کسی است که با عناد نسبت به قوانین اجتماعی-سیاسی شریعت اسلام، پیشنهاد حذف آیات مدنی از قرآن کریم را مطرح کرد و به این بهانه، نامش بر سر زبانها افتاد، در حالی که پیشنهاد عجیبش حتی در میان هممسلکانش هم منزوی ماند. این اسلامشناس تندرو در کنار الهام مانع ایستاد تا صحنۀ ناآشنای قامت بستن همزمان این دو، هزاران عکس را از یک لحظۀ «اللهاکبر» در حافظۀ دوربینها ثبت کند. نظر تأملبرانگیز پیشنماز زن، پیش از نماز نیز از تیررس توجه خبرنگاران دور نماند:
«اسلام لیبرال» به جای مرزبندی با افراطگرایان، خودش را از اکثریت مسلمانان مقیم آلمان جدا کرده است
به نوشتۀ خبرگزاری «فرانکفورترروندشاو»، «اسلام لیبرال» به جای مرزبندی با افراطگرایان، خودش را از اکثریت مسلمانان مقیم آلمان جدا کرده است. زبان و ادبیات گروه موسوم به «مسلمانان لیبرال»، مملو از تکنیکهای تداعیست که استفاده از آنها، نه تنها به جبههبندیِ گفتمانها در درون جامعۀ اقلیت مسلمان منجر میشود بلکه اتفاقاً میکوشد با استفاده از برچسبهای مشخص، هر مسلمانی که به جرگهشان نپیوندد را از صحنۀ دیالوگ اجتماعی به حاشیه براند.
نهاد دولتی اسلامی در ترکیه «دیانت»، دانشگاه الأزهر مصر، مرکز فتاوای اهل تسنن «دارُالإفتاء»، اتحادیه اروپایی اسلامی علما و روحانیون شیعه و بسیاری دیگر از مراکز ترک و کرد و عرب و عجم نیز مسجد لیبرالها را محکوم کردند
در حالی که تنها یک هفته پس از بازگشایی این مسجد، نهاد دولتی اسلامی در ترکیه «دیانت»، دانشگاه الأزهر مصر، مرکز فتاوای اهل تسنن «دارُالإفتاء»، اتحادیه اروپایی اسلامی علما و روحانیون شیعه و بسیاری دیگر از مراکز ترک و کرد و عرب و عجم نیز مسجد لیبرالها را محکوم و با سبک و سیاقِ آنچه که آنان «اسلام لیبرالی» میخوانند، مخالفت نمودهاند.
سیران آتش ۵۴ ساله، بنیانگذار اصلی این مسجد که روز افتتاحیه نیز از کتاب خود با عنوان «سلام خانم پیشنماز» رونمایی کرد، از مخالفان سرسخت حجاب است
جالب اینکه دو نفر از خبرنگاران گمان میکنند همان زن محجبه، پیشنماز مسجد است و وقتی پاسخ منفی میگیرند، تعجب میکنند. این سوءتفاهم و حدس نادرست، علامت مهمی است: در شهری بزرگ و رنگارنگ به لحاظ دین و ملّیت و فرهنگ و پوشش مانند برلین، اسلام برای شهروندان بیگانه نیست. جامعه به دلیل همزیستی با مسلمانان، اسلام را با ویژگیهایش میشناسد و حداقل دربارۀ آن چیزهایی شنیده است. هرچند این شناخت به پیشداوریهای متعددی آلوده شده، اما یک استنباط عمومی از اسلام وجود دارد. خبرنگار به عنوان قشر فرهیختۀ جامعۀ سکولار، احتمال قریب به یقین میدهد که حتماً یکی از چند زن محجبۀ جمع، پیشنماز خواهد ایستاد. این بدین معنی است که اولاً مخاطب آلمانی، به موجب زمینۀ ذهنیاش از مسیحیت و هر دین دیگری، ظواهر و آداب رسوم خاصی را برای اسلام قائل است. ثانیا اسلام را با همین مختصات فعلی –که البته گردانندگان مسجد لیبرالها، نمایندۀ آن نیستند- دارای شاخصههای به رسمیت شناختن آزادیهای فردی و توجه به حقوق زنان میداند و لزوماً رهایی را معادل بیاصولی نمیبیند.
توجه پررنگ رسانهها به «مسجد لیبرال برلین»، رویکرد تمجیدیِ رسانه نسبت به جریانی است که قاطبۀ مسلمانان جامعه آلمان برای همراهی با آن تردیدهای اساسی دارد
پر و بال دادن رسانهها به این قیبل جریانهایی که طبق اعلام خودشان، «آمدهاند تا دیده شوند […] تا کارهایی کنند که کسی پیش از این نکرده»، در نهایت به شکلگیری یک جهان موازی منجر میشود که از متن و بطن زندگی واقعی مسلمانان بسیار دور است؛ ژورنالیسمی که در خبررسانی، مسلمانان را همانگونه که هستند، با عرفی که لباس میپوشند، به سبکی که به نماز جماعت میایستند و بالاخره با همان روشهای نرم و طبیعی که تحوّل و تکامل مییابند، نپذیرفته و هنوز به دنبال شابلن گذاشتن روی آنهاست.