موافقان و مخالفان مربوط به خود را هم دارد. در طول این سال ها همایش ها و
کنگره های بسیاری هم مرتبط با این موضوع برگزار شده ولی هنوز نتیجه و
خروجی خاصی از آنها دیده نشده است.
نجفقلی حبیبی، پژوهشگر فلسفه و رئیس
سابق دانشگاه علامه طباطبائی در خصوص این موضوع معتقد است که پیش از صورت
گرفتن هر اقدامی باید اسلامی شدن فهمیده شود و اینکه ما چه چیزی از آن می
خواهیم.
اول باید معنی اسلامی کردن را بفهمیم
وی گفت: بحث اسلامی سازی علوم انسانی بحث جدی است که از اول
انقلاب هم مطرح بوده و باید الان به این موضوع فکر کنیم که چرا با گذشت ۳۰
سال هنوز این کار انجام نشده است با اینکه هم برایش پول خرج کردیم و هم
جلسات زیادی برگزار کردیم. به نظرمن، ما باید پیش از این کارها معنی اسلامی
کردن را بفهمیم.
حبیبی افزود: در اوایل انقلاب امام گفتند: هندسه، هندسه است و
لازم نیست اسلامی و غیراسلامی اش بکنید. بنابراین ما باید ببینیم که چه
چیزی را می خواهیم اسلامی کنیم. ما باید ابتدا بین اسلامی کردن علوم انسانی
و اسلامی کردن دانشگاه ها تفکیک قائل شویم. اگر ما بتوانیم جامعه شناسی
مناسب جامعه ایرانی که اسلامی هم هست بنویسیم خیلی خوب است. اتفاقاً من
خودم بارها از اساتید جامعه شناسی خواستم که دورهم بنشینند و باهم راجع به
این موضوع گفتگو و بحث کنند. مهم ترهم اینکه در این بحث و گفتگوها آزادی
کلام وجود داشته باشد نه اینکه تا یک نفر چیزی گفت فوری او را کافر و بی
دین معرفی کنیم.
اسلامی سازی علوم انسانی باید از دانشگاه ها آغاز شود
این استاد دانشگاه ادامه داد: کرسی های آزاداندیشی که رهبری
دستور دادند هم می تواند به این موضوع سرعت بدهد. استادان باید باهم بحث
کنند تا مشخص شود که ما خودمان چه چیزهایی داریم و چه استفاده هایی از آن
می توانیم بکنیم. باید پیش از هرچیز متخصصان رشته های مختلف علوم انسانی
دورهم بنشینند و باهم بحث کنند. به عقیده من بحث اسلامی سازی علوم انسانی
باید از دانشگاه ها آغاز شود. ما قرار نیست که مثلا کانت را اسلامی کنیم
چون او یک فیلسوف غربی است که نظریات خودش را دارد. ما باید مبانی جامعه
خودمان را بشناسیم و براساس آن تألیف کنیم.
باید تعصبات خود را کنار بگذاریم تا علوم انسانی اسلامی محقق شود
این پژوهشگر فلسفه اضافه کرد: یک مشکل دیگر در این پروسه
تنبلی کردن هردو طرف موافق و مخالف است. نه آنهایی که می گویند این موضوع
شدنی است کار می کنند نه آنهایی که می گویند نمی شود. باید تعصبات خود را
کنار بگذاریم تا علوم انسانی اسلامی محقق شود. برخی می گویند غربی ها
کارهایی می کنند و حرف هایی می زنند که ما نمی خواهیم آنطور باشیم به بیان
دیگر می گویند ما می خواهیم خودمان باشیم، در قدیم هم همینطور بود و ما
خودمان بودیم. مگر ابن سینا از فارابی، فارابی از ارسطو و ارسطو هم از
افلاطون علم را نگرفته است؟ ما باید پیش از هرچیز اسلامی سازی را تفهیم
کنیم و بعد ببینیم آیا چیزهایی که الان هست با اسلامی سازی در تعارض است؟
بگوئیم علوم انسانی بومی سازی و باب طبع ایرانی شود بهتر است
حبیبی تصریح کرد: ابن سینا در آخر کتاب الهیات شفا می گوید:
پیامبر یکسری مسائل را مثل نماز و روزه و اینها را واجب کرده و توضیحاتی هم
داده است ولی راجع به بقیه مسائل توضیحی نداده و گفته مسلمانان با توجه به
زمان راجع به آنها تصمیم بگیرند مصداقش وَ أَمْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُمْ
است. خیلی از مسائل در طول زمان تغییر می کنند و نمی شود با یک نسخه ثابت
عمل کرد. در مورد علوم انسانی هم باید همین اتفاق بیفتد و با شورایی راجع
به آن تصمیم گرفت. شاید به نظرم بگوئیم علوم انسانی بومی سازی و باب طبع
ایرانی شود بهتر است چون جامعه ایرانی اسلامی هم هست.
منبع: خبرگزاری مهر