خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

اعتقاد به تثلیث ۴ قرن پس از ولادت عیسی(ع) وضع شد

اعتقاد به تثلیث ۴ قرن پس از ولادت عیسی(ع) وضع شد

به گزارش ادیان نیوز از صدر اسلام تاکنون یکی از چالش‌های
بحث‌برانگیز
دین اسلام با مسیحیت،
تفاوت نگاه نسبت به داستان حضرت عیسی(ع) است به این صورت که خداوند در آیات متعددی
از قرآن اعتقاد به تثلیث عیسی(ع) (پدر، پسر، روح‌القدس)
و تصیلب(به صلیب کشیدن عیسی(ع))مسیح را مورد خدشه قرار می‌دهد و او
را بنده‌ای از بندگان خدا معرفی می‌کند که به نبوت و رسالت
رسید و بعد خداوند او را به آسمان‌ها
برد و در زمان معینی مجدداً به دنیا باز می‌گرداند. از سوی دیگر اهل‌بیت(ع) در سخنان
خود به تبیین این موضوع پرداخته‌اند که اوج آن را می‌توان در مناظرات امام رضا(ع)
با مسیحیان یا نصرانیان جستجو کرد.

هم‌اکنون نیز کتب و مقالاتفراوانی از سوی اندیشمندان مسلمان و مسیحیدر این زمینه به چاپ رسیده است و کنکره‌ها
و همایش‌های علمی و نشست‌های مناظراتی متعددی در این زمینه برگزار شده است و هرکدام
به بیان دیدگاه‌های خود درباره اعتقاد به عیسی(ع) پرداخته‌اند.

در این باره به مناسبت ولادت حضرت
عیسی(ع) از پیامبران اولوا العزم الهی با سید سلمان صفوی، رئیس مرکز بین المللی
مطالعات صلح و رئیس آکادمی ایرانی لندن به گفت‌وگو نشستیم.

نگاه تاریخی نسبت به ریشه اعتقاداتی
مسیحیت،
تشابه خلقت عیسی(ع)
با آدم(ع) به عنوان اثبات مخلوق بودن مسیح، برخی اعتقادات متناقض اندیشمندان غربی در
ارتباط با اندیشه تثلیث مسیحیت و دیدگاه قرآن نسبت به داستان عیسی(ع) از جمله عناوینی
است که در ادامه می‌خوانید.

ظاهراً درباره تاریخ دقیق ولادت عیسی
(علیه
السلام) اختلافاتی وجود دارد.

این امر طبیعی است و در مورد تاریخ
ولادت یا شهادت ائمه ما نیز این مسأله دیده می‌شود. حال که تاریخ ولادت عیسی (علیه
السلام) صدها سال قبل از صدر اسلام
است، مطمئناً باید اختلافاتی باشد. کاتولیک‌ها ۲۵ دسامبر و ارتودکس‌ها (کلیسای
حواری ارمنی) ششـــم یا هفتــم ژانویــه (روسیه ، اوکراین و فلسطین) را جشن می‌گیرند.
منشأ دقیق انتخاب ۲۵ دسامبر به عنوان میلاد عیسی مسیح(ع) در پرده‌ای از ابهام قرار
دارد و تاریخ‌دانان در این مورد که پیروان مسیح از چه زمانی به برگزاری جشن میلاد
او اقدام کرده‌اند، به یقین نرسیده‌اند. در اناجیل چهارگانه در عهد جدید، در باره
تولد عیسی مسیح هیچ تاریخی ذکر نشده‌است. برای نخستین بار در نوشته‌های سکستوس
ژولیوس افریکانوس اولین تاریخ‌نگار مسیحی، سال ۲۲۱ پس از میلاد (۲۵ دسامبر) به
عنوان روز میلاد عیسی(ع) انعکاس یافت و بعدها در عالم مسیحیت کاتولیک پذیرفته شد.
مسیحیان زادروز عیسی (علیه
السلام) را با عنوان کریسمس یا نوئل
جشن می‌گیرند.

در هر صورت مشهور است حضرت
عیسی(ع)۶۲۲ سال قبل از هجرت پیامبر اسلام(ص) در زمان هرودیس در بیت‌اللحم فلسطین
متولد شد. درباره لفظ عیسی (علیه‏السلام) گفته‌اند از اصلِ عبری گرفته شده و ریشه
آن «یشوع» به معنی نجات‌دهنده است که با نام‌های «یوشع» و «الیسع» قرابت دارد. در
«اقرب الموارد» آمده است: عیسی لفظی عبرانی یا سریانی است که به قولی مقلوب «یسوع»
است.

آیه‌ای در تشابه خلقت آدم(ع) و
عیسی(ع)

تولد عیسی (علیه‏السلام) از جمله معجزات الهی به شمار می‌آید. در قرآن کریم آفرینش
حضرت عیسی با آفرینش حضرت آدم مشابهت داده شده است. خداوند در آیه۵۹ آل عمران می‌فرماید
«
إِنَّ مَثَلَ
عیسى‏ عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ
فَیَکُون‏
؛ در واقع، مَثَلِ
عیسى نزد خدا همچون مَثَلِ [خلقت‏] آدم است [که‏] او را از خاک آفرید؛ سپس بدو
گفت: «باش»؛ پس وجود یافت.»

در واقع این آیه گویای این است که
عیسی (ع) مخلوق خداست و همان طور که آدم (ع) بدون پدر به اذن الله آفریده شد، عیسی
(علیه‏السلام) نیز همان گونه آفریده شد تا از یک جهت پاسخی به مسیحیتی باشد که
ایشان را مخلوق خدا نمی‌داند و او را روح‌القدس یا پسر خدا و … می‌نامد.

آیه مربوط به تشابه خلقت عیسی(ع) به
آدم(ع) گویای این است که عیسی (ع) مخلوق خداست و همان طور که آدم (ع) بدون پدر به
اذن الله آفریده شد، عیسی (علیه‏السلام) نیز همان گونه آفریده شد تا از یک جهت
پاسخی به مسیحیتی باشد که ایشان را مخلوق خدا نمی‌داند و او را روح‌القدس یا پسر
خدا و … می‌نامد.

همچنین در آیات ۱۶ تا ۲۲ سوره
مریم(س) به کیفیت بارداری مریم(س) به عیسی (علیه‏السلام) اشاره شده است. خداوند پس
از آن که در آیه۱۶ ماجرای مریم(س) را شروع می‌کند، در آیات بعد می‌فرماید: «و در
برابر آنان پرده‏اى بر خود گرفت. پس روح خود را به سوى او فرستادیم تا به [شکل‏]
بشرى خوش‏‌اندام بر او نمایان شد؛ [مریم‏] گفت: «اگر پرهیزگارى، من از تو به خداى
رحمان پناه مى‏برم.» گفت: «من فقط فرستاده پروردگار تو هستم، براى اینکه به تو
پسرى پاکیزه ببخشم.» گفت: «چگونه مرا پسرى باشد با آنکه دست بشرى به من نرسیده و
بدکار نبوده‏ام؟» گفت: « [فرمان‏] چنین است، پروردگار تو گفته که آن بر من آسان
است، و تا او را نشانه‏اى براى مردم و رحمتى از جانب خویش قرار دهیم، و [این‏]
دستورى قطعى بود.» پس [مریم‏] به او [=عیسى‏] آبستن شد و با او به مکان
دورافتاده‏اى پناه جست.» خب این تفکر قرآنی مورد قبول مسیحیت نیست و منشأ اختلافات
بعدی با مسلمانان را فراهم کرد.

مورخین ادیان غرب معتقدند عنوان پسر
خدا در اناجیل تصریح نشده

درباره شجره یا نسل عیسی
(علیه‏السلام) اطلاعاتی در دست است؟

بر اساس شجره‌نامه عیسی(ع)در اناجیل
«متـی» و «لوقـا»، تبارنامه ایشان از طریق یوسف نجار به داوود و ابراهیم(ع) می‌رسد.
تبارنامه «لوقـا» طولانی‌تر از «متـی»است وادامه تبار عیسی(ع)را تا آدم(ع)ذکر کرده
است. در «عهد جدید» حضرت عیسی(ع) را با نام «عیسای ناصری» می‌خوانند؛ عیسی پسر
یوسف از ناصر. در مرقس: باب ۶ آیه ۳ به‌جای پسر یوسف، ایشان را پسر مریم و برادر
یعقوب، یوشا، یهودا و شمعون معرفی کرده است. در مسیحیت مشهور کنونی حضرت عیسی(ع)
را «پسر خدا»، «فدوی» و «منجی» می‌نامند و می‌گویند ایشان به صلیب کشیده شد و کشته
شد، پس از سه روز بازگشت سپس به آسمان رفت و مجدداً در آخرالزمان برای نجات بشریت
به زمیــن باز می‌گردد.

در شعبه‌های اصلی مسیحیت کنونی یعنی
کاتولیک، پروتستان و ارتودکس، عیسی «پسر خدا» و یکی از «اقانیـم سه گانه» یعنی
پدر، پسر و روح‌القدس محسوب می شود، اما مورخین تاریخ ادیان دانشگاه‌های غرب از
قبیل میرچا الیاده معتقدند در اناجیل چهارگانه یعنی متی، مرقس، لوقا و یوحنا،
عنوان «پسر خدا» به صراحت در مورد ایشان ذکر نشده است.

اعتقاد به تثلیث توسط متکلمین مسیحی
در قرن ۴ میلادی وضع شد

آنچه که ما مسلمانان اعتقاد داریم،
تحریف کتاب اصلی عیسی (علیه‏السلام) است که به عنوان نمونه باعث شد تثلیث وارد
اعتقادات مسیحیت شود. این زاویه از چه زمانی صورت گرفت؟

از جنبه تاریخی، «نظریه تثلیث» پس از
نگارش اناجیل اربعه توسط متلکمین مسیحی وضع و بعد وارد ادبیات دین مسیحیت شد.
«رساله پولس» که از منابع الهام‌بخش «تثلیث» و اعتقادات مسیحیت نظیر «گناه ذاتی
بشر» و « مسیح به مثابه فـدوی» است بعد از اناجیل اربعه به نگارش درآمد، بنابراین
صحت مطالب آن درباره تعالیم عیسی(ع) مورد مناقشه است. «اعتقاد به تثلیث» به عنوان
عقیده رسمی مسیحیان، در قرن چهارم میلادی به تصویب رسید. در اوایل قرن چهارم که
هنوز «پسر خدا» بودن عیسی(ع)به عنوان امری اجماعی در مسیحیت مطرح نشده بود، «اسقف
آریوس»علیه اعتقاد به الوهیت عیسی(ع) استدلال کرد و طرفداران زیادی یافت. از این
رو در سال ۳۲۵ م. به دعوت «قسطنطین» نخستین قیصر مسیحی، قریب ۲۰۰ اسقف در شهر
نیقیـه در آسیای صغیر در شورایی الوهیت عیسی(ع) را با اکثریت آراتصویب کردند. در
این قطعنامه که به «قانون نیقاوی» معروف است آمده است: «عیسی مسیح پسر خدا، مولود
از پدر و یگانه مولود از ذات پدر است؛ خدا از خدا، نور از نور، خدای حقیقی از خدای
حقیقی است که مولود است نـه مخلوق، از یک ذات با پدر … لعنت بر کسانی که اقرار
می کنند او از ذات یا جنس دیگری است و یا پسر خدا خلق شده یا قابل تغییر و تبدیل است».

مخالفت مسیحیان علم‌گرا با پسر خدا
بودن عیسی (علیه‏السلام)

برخی مسیحیان
مانند مسیحیان علم‌گرا یا «کریستین ساینتیست» با نظ­ریه پسر خدا بودن عیسی(ع)
موافق نیستند. متکلمین معاصر مسیسحیت کوشش می‌کنند به نحوی «نظریه تثلیث» را با
«وحدانیت خدا» جمع کنند، اما پارادوکسیکال(متناقض‌نما) بودن این نظریه کاملاً
مشهود است، لذا در نهایت می‌گویند این نظریه امری ایمانی است و تنها باید به آن
ایمان داشت، هر چند در تنافر (دور بودن همراه با نفرت) با منطق و استدلال عقلی
است.

نقد قرآن درباره اعتقاد به تثلیث

قرآن کریم چگونه با اندیشه تثلیث تقابل کرده
است؟

در قرآن کریم در چندین آیه به نفی
تثلیت اشاره شده است. خداوند در آیه۷۳ مائده به صراحت می‌فرماید: «
لَقَدْ کَفَرَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ
اللَّهَ ثالِثُ‏ ثَلاثَهٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنْ لَمْ
یَنْتَهُوا عَمَّا یَقُولُونَ لَیَمَسَّنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ
أَلیم
‏؛ کسانى که [به
تثلیث قائل شده و] گفتند: «خدا سومین [شخص از] سه [شخص یا سه اقنوم‏] است، قطعاً
کافر شده‏اند، و حال آنکه هیچ معبودى جز خداى یکتا نیست. و اگر از آنچه مى‏گویند
باز نایستند، به کافران ایشان عذابى دردناک خواهد رسید.»

این آیه یکی از احتجاجات قرآن کریم
علیه تثلیث است. علاوه بر آن خداوند در سوره اخلاص در پاسخ یهودیان و مسیحیان، نسب
خدا، امکان زادن و زاییده شدن خدا را نفی کرده است و می‌فرماید «
لَم یَلِـد وَ لَـم یُولَـد وَ لَـم
یَکُن لَـهُ کُفُواً اَحَـد
»

دیدگاه قرآن درباره عیسی
(علیه‏السلام)

در قرآن کریم نام عیسی ۲۵ مرتبه و لقب مسیح نیز ۱۰ مرتبه ذکر شده است. داستان تولد
حضرت عیسی(ع)آن چنان که در قرآن کریم آمده است، در اناجیل چهارگانه موجود نیست.
حضرت عیسی(ع) بنده خدا، پیامبر خدا (مریم /۳۰)، رسول به سوی بنی‌اسرائیل (آل
عمران/۴۹) و یکی از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت بوده که کتابی به نام انجیل
داشته است (احزاب/۷ ومائده/۴۶). خداوند نام ایشان را «مسیح عیسی پسر مریم» و
همچنین ایشان را «کلمه اللّه» و «روحی از خدا» نامیده است. در آیه۷ احزاب ایشان
دارای مقام امامت و در آیه۱۵۹ نساء از گواهان اعمال و در آیات دیگر بشارت
دهنده به رسالت پیــامبر اسلام معرفی
می‌کند.

بین قصه قرآنی با داستان‌های منقول
در این کتاب‌ها اختلافاتی مشهود است. عیسی (علیه‏السلام) به موجب نصّ صریح قرآن
کریم، از روح‌القدس تأیید یافت و کتاب حکمت و تورات و انجیل را به فرزندان اسرائیل
آموخت، از گِل پرنده می‌ساخت و آنها را به اذن خداوند زنده می‌کرد و به نابینایان
شفا می‌بخشید. مردم را از آنچه می‌خوردند یا در خانه خویش می‌اندوختند، آگاه می‌کرد
و مُردگان را به فرمان حق زنده می‌کرد. در آیه۴۹ آل عمران بخشی از معجزات عیسی
(علیه‏السلام) را اینگونه می‌خوانیم:

«وَ رَسُولاً إِلى‏ بَنی‏ إِسْرائیلَ
أَنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ
الطِّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ
اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ
اللَّهِ وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فی‏ بُیُوتِکُمْ
إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیَهً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین
‏؛ و [او را به عنوان‏] پیامبرى به
سوى بنى اسرائیل [مى‏فرستد، که او به آنان می‌‏گوید:] «در حقیقت، من از جانب
پروردگارتان برایتان معجزه‏اى آورده‏ام: من از گِل براى شما [چیزى‏] به شکل پرنده
می‌‏سازم، آنگاه در آن می‌دمم، پس به اذن خدا پرنده‏اى می‌شود؛ و به اذن خدا
نابیناى مادرزاد و پیس را بهبود می‌‏بخشم؛ و مردگان را زنده می‌‏گردانم؛ و شما را
از آنچه می‌‏خورید و در خانه‏‌هایتان ذخیره مى‏کنید، خبر می‌‏دهم؛ مسلماً در این
[معجزات‏]، براى شما -اگر مؤمن باشید- عبرت است.»

اوایل قرن چهارم میلادی که هنوز «پسر
خدا» بودن عیسی(ع)به عنوان امری اجماعی در مسیحیت مطرح نشده بود، «اسقف آریوس»علیه
اعتقاد به الوهیت عیسی(ع) استدلال کرد و طرفداران زیادی یافت. از این رو در سال
325 م. به دعوت «قسطنطین» نخستین قیصر مسیحی، قریب ۲۰۰ اسقف در شهر نیقیـه در
آسیای صغیر در شورایی الوهیت عیسی(ع) را با اکثریت آرا تصویب کردند.

عیسی (ع) در عصر ظهور ادیان را به
دین اسلام می‌خواند

در قرآن کریم دو آیه درباره پایان کار حضرت عیسی(ع) موجود است. در آیه۱۵۷ نساء می‌خوانیم:
«یهودیان گفتند: ما مسیح پسر مریم، پیامبر خدا را کُشتیم. حال آنکه آنها مسیح را
نکشتند و بر دار نکردند، بلکه امر بر ایشان مشتبه شد. تفصیل این ماجرا در تفاسیر
آمده است. شیعیان معتقدند حضرت مسیح(ع) در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) به جهان بازمی‌گردد
و ضمن اقتدا به مهدی موعود(عج) در نماز، همه پیروان خود را به دین اسلام دعوت می
کند. ذیل آیه «
وَ إِنْ مِنْ
أَهْلِ الْکِتابِ إِلاَّ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ‏ وَ یَوْمَ
الْقِیامَهِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهیداً
؛ و از اهلِ کتاب، کسى نیست مگر آنکه
پیش از مرگ خود حتماً به او ایمان مى‏آورد، و روز قیامت [عیسى نیز] بر آنان شاهد
خواهد بود»، روایات و تفاسیر متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد عیسی (علیه‏السلام)
در عصر ظهور امام زمان (عجل ‌الله تعالی فرجه) حضور دارد و مسیحیان را به دین
اسلام دعوت می‌کند. آیت الله مشکینی در ترجمه خود ذیل این آیه می‌فرماید: و هیچ یک
از اهل کتاب (تورات و انجیل) نیست مگر آنکه بى‏تردید (لحظاتى) پیش از مرگش به او
ایمان مى‏آورد (که رسول و بنده خداست لکن این ایمان نتیجه نخواهد داد) یا همه اهل
کتاب (در آخر زمان پس از نزول عیسى از آسمان و) پیش از مرگش به او ایمان مى‏آورند،
و او نیز روز قیامت بر آنها گواه خواهد بود»

همچنین در تفسیر قمی روایتی به این
شرح آمده است:
شهر بن حوشب گفت
حجاج به من گفت یک آیه در قرآن مرا خسته کرده، گفتم: امیر بفرمائید کدام آیه است؟
گفت: این آیه‌
«وَ إِنْ‌ مِنْ‌ أَهْلِ‌ الْکِتابِ‌
إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ‌
؛ هیچ یک از اهل کتاب نیستند مگر اینکه
ایمان مى‌آورند به او قبل از مرگش». حجاج گفت: من دستور مى‌دهم گردن یک یهودى یا
نصرانى را بزنند بعد به دقت رصد مى‌کنم، هرگز لب‌هاى خود را حرکتى نمى‌دهد تا
موقعى که مى‌میرد و چیزى نمى‌گوید که معلوم شود ایمان آورده. گفتم: خدا امیر را
خیر دهد آن طور که تو تاویل کرده‌اى نیست. پرسید چگونه است؟گفتم: عیسى قبل از روز
قیامت به دنیا فرود خواهد آمد، آنگاه احدى از ملت‌ها چه یهودى و چه دیگران نمى‌ماند
مگر اینکه به او ایمان مى‌آورد و او پشت سر حضرت مهدى نماز خواهد خواند. حجاج گفت:
واى بر تو از کجا این مطلب را کشف کرده‌ای و از چه کس استفاده کرده‌اى؟ گفتم: این
مطلب را محمد بن على بن حسین بن على بن ابى طالب علیهم‌السلام برایم نقل کرد. گفت:
به خدا قسم از سرچشمه زلال و پاکى استفاده کرده‌اى.

داستان عیسی (علیه‏السلام) در آیینه
شعرای ایران

علاوه بر قرآن کریم و احادیث، در ادبیات عرفانی و تصوف اسلامی نیز حضرت عیسی
مسیح(ع) به عنوان پیامبری الهی با معجزات متعدد، بسیار محترم شمرده می‌شود. شخصیت
شامخ حضرت عیسی(ع) در «مثنوی معنوی»نیز مطابق نقل قرآن کریم به تصویر کشیده شده
است. محمد بلخی(مولوی) در مثنوی معنوی، ضمن بیان داستان باردار شدن مریم(س) به امر
الهی، به گفتگوی روح القدس با حضرت مریم(س)، ولادت مسیح(ع)، سرزنش حضرت مریم(ع)
توسط مردم و سخن گفتن ایشان در گهواره، معجزات متعدد حضرت مسیح(ع) نظیر زنده کردن
مردگان، شفای بیماران، بینا کردن نابینایان و درخواست مردم برای غذای آسمانی می‌پردازد
و درخلال اینحکایات؛ مطالب عمیق اخلاقی – عرفانی را با تمسک به شخصیت حضرت عیسی(ع)
هنرمندانه ترسیم می کند.

صد هــــــزاران طب
جالینـــــــــــوس بــــــود

پیش عیســـــــــی و دَمش افســـوس بــــــود

(مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت ۵۲۸)

درباره باردار شدن حضرت مریم (س) به
حضرت عیسی(ع) می‌گوید:

مـریما بنگــــــــــــــــــــر که
نقش مشکلـــــــم

هــم هلالــــــــم هــم خیـــال انـدر دلـــــــــم

چون خیالــــــــــی در دلت
آمــــــــــــد نشست

هـر کجا کـــــه می گـــــــریزی با تو هست

جــز خیــالــــی عــارضـــــــــــی
باطلـــــــــی

کاو بـــود چون صبــــــــــــح کـاذب آفلـــی

من چو صبـــــح صادقـــــــــم از
نـــــــور رب

که نگـــــــردد گـــــرد روزم هیـــــــچ شب

همچنین درباره ممثل شدن روح القدس بر
حضرت مریم(س) می‌گوید:

آن پنــاهـــــــــم من که مخلـصهات
بــــــــوذ 

تو اعـــــــــوذ آری و من خـود آن اعـــــوذ

آفتـــــــی نبـــــــــــود
بهتـــــــر از نــاشنــاخت

تو بر یـار و نــــــدانی عشـــــــــق بــاخت

یــار را اغیــــــــار
پنـــــــــداری همــــــــــــی

شــادیــــی را نــام بنهــــــــادی غمـــــــــی

این چنیـــــــن نخلـــــــــی که
لطف یــار ماست

چون کــــه ما دزدیــــــم نخلش دار مـاست

حافظ نیز در ابیاتی اینطور اشاره می‌کند.

طبیب عشق، مسیحادَم است و مشفق
لیــــــک

چو درد در تو نبینـــــد ، که را دوا بکنــــد

یا در جای دیگر با اشاره به معجزه
زنده کردن مردگان می‌گوید

طبیب راه‌نشین، درد عشـــــــق
نشناســــــــد

برو بـــه دست کن ای مُــرده‌دل مسیح‌دَمی

و در بیت دیگری می گوید:

جان رفت در سَرِ می و حافظ به عشق
سوخت

عیسی‌دَمــــی کجاست که اِحیــــــای ما کند


منبع: باشگاه خبرنگاران پویا

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.