خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

باید فرهنگ اسلامی را بازخوانی کنیم

به گزارش ادیان نیوز،حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی فرمانیان در چهل
و هشتمین درس‌گفتار اندیشه و عمل با موضوع «تفاوت رویکرد امام موسی صدر و
سید قطب در گسترش دینداری در جهان» گفت: مهم‌ترین بحث تفاوت‌ها و هم‌سنجی
رویکرد سیاسی سید قطب با رویکرد تربیت اخلاقی امام موسی صدر است. بیشترین
تأکید امام موسی صدر بر تربیت اخلاقی افراد است. او اعتقاد داشت اگر افراد
را متخلق کنیم تا انسان به تعریف اصلی خودش نزدیک شود، همه شئون جامعه نیز
اصلاح می‌شود.

در
مقابل تفکر سید قطب حول این محور می‌گشت که اگر حکومت اصلاح شده و دینی
شود، هژمونی حکومت بر مردم فراگیر شده، بنابراین مردم نیز دینی می‌شوند.
برای فهم درست امام موسی صدر و سید قطب باید به مبنای نظری آن‌ها توجه کرد.

وی
افزود: رویکرد اصلی امام موسی صدر تربیت اخلاقی افراد است. اگر این نکته
را به عنوان هدف اصلی او بپذیریم، بنابراین نخستین مبنای نظری امام موسی
صدر توجه به انسان و انسانیت است. انسان مهم‌ترین مسئله او است تا به تربیت
اخلاقی‌اش بپردازد. اگر انسان تربیت شد، خود به خود تعاملش با افراد بهتر
می‌شود. عین کلام امام موسی صدر چنین است: «انسان هرچه پیشرفت کند با
دیگران بیشتر تعامل می‌کند.» اما انسان اگر رویکرد فقه‌محور
پیدا کند از تعامل با دیگران دور می‌شود. دومین مبنای نظری امام موسی صدر
آزادی در ابراز عقیده است. یکی از مهم‌ترین مفاهیمی که در این روزها به آن
نیاز داریم، همین آزادی در ابراز عقیده است. به باور امام موسی صدر آزادی
یعنی خوش‌گمانی به انسان که باعث شکوفا کردن جامعه می‌شود.

دکتر
فرمانیان در ادامه گفت: سومین مبنای نظری امام صدر احترام متقابل است.
اطمینان متقابل نیز جز با احترام متقابل حاصل نمی‌شود و در نهایت مبنای
چهارم تحمل مخالف و به رسمیت شناختن طرف مقابل است. عدم وجود این روند نیز
مهم‌ترین مشکل امروز کشور ماست.سید قطب رویکردش سیاسی است، بنابراین به
دنبال تربیت افراد نمی‌رود. مهم‌ترین هدف سید اصلاح جامعه بر اساس حاکمیت
است. سید می‌گوید که فرهنگ غرب، فرهنگ جاهلی است و در واقع جاهلیت مدرن
است. این فرهنگ کل جهان اسلام را گرفته و باعث شده تا شهرها اسلامی نباشند.

سید
قطب می‌گوید که در مواجهه با شهرهای جاهلی باید همانند رفتار پیغمبر عمل
کرد. پیغمبر از شهر جاهلی مکه هجرت کرد و مدینه اسلامی را به وجود آورد.
سید حتی می‌گوید که با سه نفر می‌توان شهر اسلامی تشکیل داد. شیعه و اهل‌سنت در بحث ایجاد آرمان‌شهر باهم تفاوت نظری دارند. آرمانشهر اهل‌سنت جامعه نخستین اسلامی و عصر خلافت است، اما آرمان‌شهر
شیعه در آخرالزمان و با نگاه به آینده به وجود می‌آید. سید قطب می‌گوید که
برای اسلامی کردن جامعه باید خلافتی مانند عصر خلفای راشدین تشکیل شود و
یک گروه پیشتاز باید برای شکل‌گیری جامعه اسلامی تلاش کنند. روش سید برای
تشکیل این جامعه اسلامی و گرفتن حکومت اسلحه به دست گرفتن است.

رویکردهای
امام صدر و سید قطب را می‌توان رویکردهای صلح و جنگ هم نامید. کسی که به
دنبال تربیت اخلاقی است، خود به خود روش صلح را در پیش می‌گیرد، چرا که با
جنگ نمی‌توان به تربیت اخلاقی پرداخت. امام موسی صدر می‌گوید که اسلام و
کلاً دین بر مبنای صلح است؛ و اسلام به پیروان خود امر به صلح می‌کند. به
باور امام صدر اسلام نه از ماده تسلیم بلکه از ماده سلم به معنای محبت و
دوستی می‌آید. اختلاف افکار نه تنها مانع صلح نیست، بلکه مبنایی برای رشد
جامعه است. به باور من امام صدر با این افکار دقیقاً به همان راهی می‌رود
که جدش حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع) رفت.

امام صدر در سال ۱۹۵۹
به لبنان می‌رود. در آن سال‌ها سید قطب کتاب «معالم فی الطریق» را نوشته
بود. وقتی این کتاب وارد بازار اندیشه مصر شد، عده‌ای از جوانان با برداشت
نادرست از آن تحت تأثیر قرار گرفته و تندروی‌هایی کردند. چون امام صدر و
سید قطب هم‌عصر بودند، به نظر من سخنان امام صدر و روش او حاشیه‌ای است بر
کتاب «معالم فی الطریق». امام صدر به نقد دیدگاه مستشرقان مبنی بر گسترش
اسلام با زور اسلحه نیز می‌پردازد. او می‌گوید که انبیای الهی برای هدایت
انسان‌ها آمدند و اگر می‌خواستند که نگاه خشونت‌آمیز و تند داشته باشند، هیچ‌گاه موفق نمی‌شدند. برای هدایت انسان‌ها نخستین راه این است که آن‌ها
را دوست داشته باشیم. نگاه دین نگاه هدایت‌گری است که در تفکر امام موسی
صدر دیده می‌شود. نگاه هدایت‌گری لازمه‌اش صلح و ارتباط است.

در
مقابل روش امام صدر روش سید قطب قرار دارد. سید قائل به جنگ است. به باور
او برقراری حکومت خدا بر روی زمین و محو حکومت بشری تنها از طریق موعظه و
حرف صورت نخواهد گرفت و آن‌هایی
که حکومت خدا را غصب کرده‌اند، تنها به حرف راضی نخواهند شد. سید قطب برای
برقراری حکومت خدا بر روی زمین رویکرد جنگ را پیشنهاد می‌دهد. این رویکرد
هدایتی نیست. هدف این رویکرد ایجاد فضایی است تا در آن مردم به زور دیندار
شوند. این در صورتی است که هدایتگری با زور امکان‌پذیر نیست، اما سید قطب می‌خواست با رویکرد جامعه‌نگر و حکومت محور این فضا را ایجاد کند.

رویکرد امام موسی صدر تحول‌آفرین
است. او معتقد است که دین در هر زمانی می‌تواند تغییر کند و از مفاهیمش
تفاسیری جدید و به روز ارائه شود. این روش با رویکرد سید قطب تفاوتی
بنیادین دارد. سید قطب مسائل جدید را نمی‌پذیرد، چرا که نگاهش به گذشته است
و برای پذیرفتن تحولات نگاهی به آینده ندارد. او اعتقاد دارد که نباید از
جامعه جاهلی و تمدن جدید مفاهیمی اخذ کرد. به طور کل در دیدگاه سید، حکومت
انسان به انسان، جاهلی است چرا که بسیاری از مفاهیم غربی را گرفته است، اما
امام موسی صدر می‌گوید که همه مفاهیم غربی بد نیست و می‌توان از آن برداشت
کرد.

در
مقابل رویکرد سید قطب در نفی هرگونه وجهی از فرهنگ غربی، رویکرد امام صدر
استقبال از خوبی‌های فرهنگ بیگانه است. امام صدر از امام جعفر صادق (ع)
مثال می‌آورد که شاگردانش را به آشنایی با فرهنگ‌های گوناگون تشویق می‌کرد.
به باور امام صدر، اسلام آمادگی پذیرش فرهنگ‌های بیگانه و هضم آن‌ها
در درون خود را دارد. امام صدر می‌گوید ما می‌توانیم از فرهنگ غرب نکات
خوب را اخذ کرده و در خودمان هضم کنیم و بر مبنای آن تفسیر جدیدی از دین
ارائه دهیم. سید قطب اعتقاد دارد که هر جامعه‌ای که تمام امور آن منحصر به
دستورات خداوند نباشد، جامعه جاهلی است. سؤال این‌جا است که دستورات خداوند را چه کسانی باید تفسیر کنند؟ طبیعتاً علما، اما همه آن‌ها که یک‌جور فکر نمی‌کنند، بنابراین تفاسیر متعدد و گاه متضاد می‌شود.

اگر
تفکر سید قطب را درست بدانیم و آن را بپذیریم، باید هرچه را که از فرهنگ
غرب گرفته‌ایم، به کنار بگذاریم. در صورتی که حتی داعش هم نتوانست چنین
کاری انجام دهد. امام موسی صدر دموکراسی را می‌پذیرد، اما سید قطب آن را
انحراف از دین خدا می‌داند و می‌گوید که حکم حکم خدا است. بازهم سؤال این‌جا
است که دین خدا را چه کسی می‌تواند تفسیر کند؟ حتی در جامعه امروز ما
تفاسیری وجود دارد که بسیاری از افراد آن تفاسیر را قبول ندارند و آن را
نمی‌پذیرند. به عنوان مثال در بحث انتخاب وزیران زن، مقام معظم رهبری حکم
به جواز آن داد و آن را قبول داشت، اما برخی از افراد آن را نپذیرفتند.

وجه دیگر اختلاف تفکر امام صدر و سید قطب در نوع نگاه به مشکلات مسلمانان است. امام صدر بر این عقیده است که علل عقب‌ماندگی
مسلمانان در داخل جهان اسلام است و مسلمانان پیش از ورود اروپایی‌ها به
سرزمین‌های اسلامی دچار فرهنگ تنبلی و اضمحلال شده بودند، اما سید قطب
می‌گوید که تمامی مشکلات جوامع اسلامی از غرب و فرهنگ غربی آمده است. در
نهایت باید گفت که راه‌کارهای
امام صدر برای حل مشکلات نیز به رویکردهای تربیت اخلاقی افراد بازمی‌گردد.
در مقابل اما تمام راه حل‌هایی که سید قطب می‌دهد برای از بین بردن فرهنگ
جاهلی و ساخت حکومت اسلامی بر اساس روش خلفای راشدین است.

این
دو روش اکنون در جهان اسلام وجود دارند. ما اگر بتوانیم روش امام موسی صدر
را در پیش بگیریم، موفق خواهیم بود. معضلات ما و جهان اسلام مشابهت‌های
بسیاری دارند و این نشان می‌دهد که ما باید فرهنگ اسلامی را بازخوانی و
بازنگری کنیم.

منبع: مهر

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.