سال ۲۰۱۵ بررسیهای مرکز تحقیقات پیو نشان داد که مسلمانان اعتقادات
شدیدتر و عبادات بیشتری نسبت به بقیه امریکاییها دارند. همچنین آنها حمایت
کمتری نسبت به برخی مسائل همچون اشتغال زنان در خارج از خانه، سقطجنین و
ازدواج همجنسگرایان نشان دادهاند.
پیتر یینارت در سایت آتلانتیک از این گزارهها به این نتیجه میرسد که
مسلمانان در موارد مربوط به جنسیت بیشتر به مسیحیان اوانجلیکن و
کاتولیکهای سنتی نزدیکترند. یک توضیح ساده برای اینکه مسلمانها
میتوانند در یک ائتلاف با پروتستانها باوجود اختلافات حاضر باشند این است
که مسلمانها آنچنان لزومی نمیبینند که دولت ارزشهای آنان را ترویج
دهد. درواقع آنها بهعنوان یک گروه اقلیتی از دولت انتظار ندارند که
ارزشهای آنان را تبدیل به هنجاری همگانی کند. این تنها برای مسلمانان کافی
است که در خانهها و محافل خود بهصورت آزادانه عقاید سنتی خود را پذیرا
باشند درحالیکه در جامعه به حقوق شخصی افراد احترام بگزارند.
دلیل دیگر نزدیکی دو گروه مسلمان و دموکرات آن است که مسلمانان امریکا در
محیط سیاسی امریکا دو انتخاب دارند: یک حزب که نسبت به آنها نامهربان است و
یک حزب که نسب به آنها پذیرا است. شاید مسلمانها در مواردی چون قوانین
همجنسگرایانه با دموکراتها همنظر نباشند ولی در مواردی چون طرفداری از
یک جامعه پلورالیستی با آنها منافع مشترک دارند. درواقع آنها برای تیمی
بازی میکنند که آنها را میخواهد نه تیمی که با آنها سرستیز دارد.
اتحاد کنونی مسلمانان و دمکراتها همیشه وجود نداشته است. پیش از ۱۱
سپتامبر مسلمانان در بین دو حزب تقسیم میشدند. اما پسازآن و بهویژه با
عداوت حزب جمهوریخواه با مهاجران مسلمان، مسیری نداشتند جز آنچه در
پیشگرفتند. اما دموکراتها نیز هنگامی مسلمانان را در بین خود پذیرفتند و
به آنها اجازه ورود دادند که عقاید خود درباره جنسیت را پشت در بگذارند و
وارد شوند. بههرروی مسلمانان درباره این تنش بین ایمان و سیاست همچنان به
مذاکره خواهند نشست.
شاید جمهوریخواهان دوباره یک روز به دنبال به دست آوردن رأی مسلمانان
باشند یا شاید اسلام در امریکا راه خود در مسیر لیبرال پروتستانتیسم بیابد و
تلاش کند تا در حزب دموکرات بهنوعی بیان نهایی از اهداف خود برسد.