به گزارش
ادیاننیوز، حجتالاسلام والمسلمین مهراب صادقنیا – استاد دانشگاه ادیان و مذاهب
– شامگاه ۱۸ مهر در نشست علمی «حوزه سکولار؛ هشدار یا واقعیت» در مؤسسه مفتاح
کرامت در قم گفت: حوزه و سکولاریسم مفاهیمی کلی هستند که ابتدا باید این دور را بهدرستی
تعریف کنیم؛ زیرا گاهی مراد ما از حوزه یک سازمان اجتماعی دارای معاونتها و بخشهای
مختلف است و شرح وظایفی دارد که به این معنا هیچ نص و روایتی برای شکلگیری چنین
حوزهای وجود ندارد و کاملاً تجربه بشری است، لذا سکولار است.
وی با
اشاره به معنای دیگری از حوزه افزود: معنای دیگر این است که بگوییم تاریخ بلندی از
تعلیم و تعلم و آموزشهای مذهبی که پیشینه طولانی دارد. اگر مراد از حوزه این
باشد، وقتی از حوزه سکولار صحبت و سؤال میشود، پاسخ متفاوتی دارد و گاهی هم مراد
از حوزه آموزش دادن و آموزش گرفتن است که در این صورت سؤال به معرفتها و محتوای
معرفتی باز میگردد؛ گاهی هم ناظر به کنشگران است و اینکه آیا طلاب و استادان و مدیران
خودشان سکولار هستند یا خیر؟ مراد بنده از حوزه پیشینه بلند تاریخی، یعنی تعلیم دین
است و مرادم سازمان نیست.
صادقنیا
با اشاره به مفهوم سکولار و تفاوت آن با سکولاریزه کردن و تاکید بر اینکه سکولار
مفهومی ذهنی است، بیان کرد: سکولاریزاسیون به فرایند اجتماعی توجه دارد و اشاره به
رخدادی تاریخی است که کلیسا در قرون ۱۸ به بعد طی آنرا طی کرد؛ زیرا کلیسا نهاد
بهداشت و حکومت و … را داشت که در نهایت هم کلیسا تمایز نقشی را پذیرفت؛ چیزی که
پیشتر آن را نمیپذیرفت. البته بزرگان کلیسا و الهیدانان پذیرش تمایز نقشی را
تنها راه نجات کلیسا میدانستند.
صادقنیا
با طرح این سؤال که آیا حوزه به این معنا سکولار شده است یا خیر؟ و تاکید بر اینکه
حوزه به این معنا سکولار شده است، اظهار کرد: برخی الهیدانان هم تا جایی پیش
رفتند که عیسی را اولین مرد دینی سکولار و انجیل را نخستین کتاب سکولار برشمردند و
ماهیت مسیحیت را در همین موضوع دانستند و همین افراد هستند که موتور سکولاریزاسیون
را حرکت میدهند و سکولار در این معنا مدافع جدایی دین از دنیا و مدافع جایگزین
کردن تبیینهای غیردینی به جای دینی است.
این استاد
حوزه و دانشگاه تصریح کرد: من معتقدم حوزه علمیه امروز سکولار است از نظر جایگزین
کردن تبیینهای غیردینی به جای دینی، حوزه به مباحثی میپردازد که نمیتوان دنیای
امروز را با آن مدیریت کرد و از این حیث هم سکولار است البته اگر حوزه به طراحی
نظام بانکی و مدلهای آموزشی، بهداشتی و … هم بپردازد، شاید باز هم حوزه را
سکولار بدانم. اگر مراد از سکولار، سکولاریزاسیون و تغییر نقشی باشد باز هم تغییراتی
رخ داده است.
صادقنیا
بیان کرد: گاهی تعبیر میکنیم جامعه ما و یا مکانهای ما، دینیتر شدهاند؛ مثلاً
اگر ۲۰۰ امامزاده داشتهایم، امروز ۴ هزار امامزاده داریم و مستند به این مسئله
بگوییم جامعه ما دینی و حوزه علمیه، دینی است و دین در جامعه برجستهتر میشود یا
برخی روزها مانند» دحوالارض» و «لیله الرغائب» را احیاء میکنیم و بعد خوشحال میشویم
که تقویم ما دینیتر شده و نتیجه میگیریم که جامعه دینیتر شده، اما ممکن است کسی
مستنداتی بر خلاف آن بیاورد. برای مثال، کیفیت دینداری در کشور بر حسب آمار رو به
پائین است. مثلاً امانتداری و راستگویی، اعتماد، حسن ظن و خوشبینی به دیگران و
به خصوص به روحانیت کمتر شده پس کیفیت دینداری رو به افول است.
وی افزود:
سابق بر این روحانیت در رتبه اول مرجعیت اخلاقی بودند، اما امروز مطالعات نشان میدهد
که روحانیت بعد از بازیگران فوتبال، تلویزیون، دوستان و … در رتبه پنجم قرار
دارند و این افول نشاندهنده سکولاریسم و کمشدن کیفیت دینداری در جامعه است یا در
گذشته وقتی جامعه مدرسین حرفی میزد، همه روی آن حساب میکردند ولی امروز در درون
حوزه هم با مخالفت مواجه میشود.
این استاد
دانشگاه بیان کرد: وقتی رحیمپور ازغدی حرفی زد تصور من این بود که طلاب به سمت
دفاع از جامعه مدرسین و حوزه بروند ولی به دفاع از رحیمپور پرداختند و این جای
تعجب داشت، حتی بخش زیادی منتقد حوزه بودند و یا شاهدیم دامنه نفوذ مراجع نسبت به
گذشته با وجود رسانههای بیشتر، کمتر شده است؛ بنابراین تغییر نقش در حوزه رخ داده
است و از این منظر سکولار است.
کار
فقه، مدلسازی اجتماعی سیاسی نیست
صادقنیا
با بیان اینکه فقه به تصور و تصدیق امور دینی میپردازد و مثلاً میگوید جهاد و حج
واجب است، افزود: هیچ فقیه و درس خارجی نمیگوید که فلان مدل جنگ کنید و این مدل
را به عنوان تکلیف دینی بیان کند یا بگوید برای جنگ پهباد لازم است یا نیست؛ فقه
حتی حکم خراش بر بدن را میدهد ولی اینکه فقیه مدلی از بهداشت و امنیت را مورد
توجه قرار دهد، این توقع از دین جایز نیست؛ لذا باید حوزه به نقش خود بازگردد و
ورود به نقشهایی که نص، حامی آن نیست درست نیست البته همین پذیرش نقش و تفکیک مرز
نقش حوزه از نهادهای دیگر به نظر بنده سکولاریسم است (که این نوع سکولارشدن بار
ارزشی منفی ندارد).
وی با بیان
اینکه فقیه باید رابطه انسان و خدا را تبیین کند بیان کرد: مثلاً برای تدبیر امر
بهداشت میبینیم در فقه و دین، چیزی نداریم ولی گاهی معرفت ذهنی خود را که از راه
عقل و تجربه به دست آمده به جای فقه مینشانیم و مدعی میشویم که این مدل را دین
گفته است و خود این مسئله اوج عرفی شدن و سکولاریسم است.
تفسیر
علمی، نوعی سکولاریسم است
این استاد
حوزه و دانشگاه افزود: نوعی از سکولاریسم معرفتی در حوزه وجود دارد که از نظر من
تفسیر علمی، فراوانی تبیینهای عقلانی و فلسفی و آموزشهای جنسی که در رسانه با
برچسب دین طرح میشود موید این مسئله است. این انتظار از حوزه غلط است که فقها
مدلی از آموزش، اقتصاد، بهداشت و … را بیان کند؛ این اوردوز کردن فقه است و تاریخی
که فقه پیموده چنین سابقهای ندارد. وقتی از حوزه انتظار درست کردن نظام اقتصادی و
سیاسی نداریم رابطه حوزه با نظام، تنها اخلاقی است و حوزه میتواند بگوید این سیاستی
که شما دنبال میکنید و یا این اقتصادی که دنبال میکنید اخلاقی است یا نه بنابراین
نباید انتظار داشته باشیم که یک حوزوی، رئیس بهداشت کشور شود و اگر نپذیرفت بگوئیم
این فرد سکولار شده است.
صادقنیا
بیان کرد: امروز روحانیت قانع شده و پذیرفته است که تمایز نقشی را قبول کند،
بنابراین عمدتاً افراد در حوزه به این مسئله قانع هستند که فقه تنها میتواند به
همه موضوعات پاسخ اخلاقی و حکم کلی بدهد و قادر به ارائه مدل نیست.
منبع:
ایسنا