به گزارش خبرنگار ادیاننیوز، دانشگاه ادیان و مذاهب با
توجه به صبغه آکادمیک و پویای خود، همواره شاهد حضور استادان سطح اول کشور است. آنچه
میخوانید گفتگوی کوتاهی است با دکتر عماد افروغ درباره گفتوگوی ادیان در دوران
معاصر و نقش دانشگاه ادیان و مذاهب در توسعه فرهنگ گفتوگو بین ادیان و مذاهب.
آیا بین گفتوگوی ادیان و توسعه
نسبتی وجود دارد؟
بله؛ بستگی به تعریف ما از ادیان و نیز
توسعه دارد. اگر توسعه را فقط بخواهید به معنای رشد اقتصادی و کمّی بگیری و با گفتوگوی
ادیان یک برخورد صوری و سطحی داشته باشید و صرفاً تعریفی بازدارنده و پسرونده از
آن ارائه دهید، رابطهای وجود ندارد، ولی اگر توسعه را به معنی اعم آن یعنی توسعه
فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و معنوی بگیرید، آنوقت گفتوگوی ادیان را بیش از
آنچه که اجتماعی یا پسرونده یا بر اساس اشتراکات تعریف کنید و توجه به وجه پیشروندگی
بر اساس موضع و بحث و گفتوگو درباره تفاوتها داشته باشید، آنوقت رابطه بسیار
خوبی بین توسعه به معنی اعم و گفتوگوی ادیان هم بر اساس اشتراکات و هم بر اساس
تفاوتها خواهید دید. آنچه به نظر من در گفتوگوی ادیان مخصوصاً ادیان ابراهیمی
باید در نظر گرفت، توحید و یکتاپرستی است. از این مبناییتر چیزی نداریم.
به نظر شما مبانی اجتماعی گفتوگو
چیست؟
همانطور که بسیاری از اندیشمندان مسیحی
هم اعتراف دارند، متأسفانه گذشته تاریخی مسیحیت و تا اندازهای اسلام یکی از موانع
عمده گفتوگو است. یکی از نمودهای آن، تفسیرهای قشری غلط از دین است.
به نظر من بهترین تفسیر برای گفتوگوی
دینی این است که قبل از اینکه وارد دین شویم، یک بحث فرادینی و یک بحث فلسفی راجع
به انسان و نیازهای او و هستیهای چندگانه فردی و گروهی و جامعهای او داشته باشیم
و تصویری از حقوق او به دست دهیم و بعد وارد ادیان شویم که کدام دین با این حقوق
سازگار است و موضعش چیست. اتفاقاً این موضع را هم ما از خود دین میگیریم.
دین، جغرافیا و مرز نمیشناسد؛ یعنی
ما یک عامگرایی توحیدی را در خیلی از ادیان سراغ داریم. کتابی هم در حال چاپ داریم
به نام عامگرایی توحیدی و حق انسان.
یک نهاد آکادمیک مثل دانشگاه ادیان
و مذاهب چقدر میتواند در بهبود وضعیت گفتوگو و تفاهم دینی و فرهنگی مؤثر واقع
شود؟
بسیار میتواند مؤثر باشد. بنده تقریباً
اکثر آثار دانشگاه ادیان و مذاهب را خواندهام و تاکنون آثار خوبی منتشر کرده و
تصویر بسیار خوبی از ادیان به ما میدهد. فقط باید مقداری مبانیاش را تعریف کند؛ یعنی
ببیند با کدام رویکرد و گفتمان میخواهد گفتوگو را پیش ببرد و مبانیاش کدام است؛
یعنی پیشرونده است یا پسرونده.
من مخالف گفتوگوی پسرونده هم نیستم،
ولی آن یک گفتوگوی اجتماعی و صرفاً بر اساس اشتراکات است، ولی ما باید جرئت داشته
باشیم که تفاوتهایمان را به بحث بگیریم؛ چه دروندینی چه بینادینی؛ چون اگر
تفاوتها را به بحث نگیریم، این تفاوتها به تودهها کشیده میشود و تودهها هم که
راه بحث و گفتوگو را ندارند؛ لذا به برخورد فیزیکی کشیده میشوند.
وضعیت گفتوگوی دینی بعد از
انقلاب چگونه است؟
گفتوگوی بینادینی ما بسیار خوب بوده،
ولی دروندینیمان اصلاً خوب نبوده است. گفتوگوی شیعه و سنی اصلاً خوب نبوده، ولی
گفتوگوی بینادینی ما بسیار خوب بوده است؛ یعنی ادبیات زیادی تولید شده است.
متأسفانه گفتوگوی دروندینیمان در حد مجامله و تعارف بوده آن هم سطحی.
پیش از انقلاب بوده که مرحوم آیتالله
العظمی بروجردی در آن بسیار نقش داشتند. دانشگاه الازهر و شیخ شلتوت هم نقش داشت و
یکی از فتاوایش این بود که تقلید از شیعه جایز است، که البته آن فضا ادامه پیدا
نکرد.
با تشکر از شما و وقتی که در
اختیار ما گذاشتید.