به گزارش ادیاننیوز به نقل از شبستان، نشست «فراز و فرودهای سلفیپژوهی»
توسط گروه سیاست و با همکاری گروه کلام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در راستای
همایش «نقش انقلاب اسلامی در تأسیس و توسعه علوم انسانی» سهشنبه، ۴ دی ماه در قم برگزار
شد.
بنا بر این گزارش، حجتالاسلام «محمدباقر پورامینی» بهعنوان ارائهدهنده
بحث در ابتدای سخنانش گفت: سلفیپژوهی به معنای مطالعات و پژوهشهای انجام شده درباره
نقد و ارزیابی مبانی، منهج و مسائل و محتوای سلفیون یک رویکردی با پیشینه بیش از ۶۰۰ ساله دارد و به دوره
ابن تیمیه بر میگردد.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه به طور خاص
وهابیتپژوهی با پیشینهای بیش از ۲۰۰ سال مربوط به دوره
محمدبن عبدالوهاب است، افزود: بعد از انقلاب اسلامی به تناسب گسترش مطالعات شیعهپژوهی
و جبههگیری شدید دو گفتمان اسلام ناب و اسلام آمریکایی، سلفیپژوهی نیز گسترش خاصی
داشت و به واقع بیش از ۷۰ در صد مطالعات درباره
سلفیون و وهابیت در ۴۰ سال اخیر است.
وی با اشاره به ماهیت جریانهای سلفی تصریح کرد: سلفیگری ریشه در جهتگیری
اصحاب حدیث و دعوت احمد بن حنبل دارد و سلفی کسی است که بر مذهب سلف باشد و از راه
و حرکتشان در زمینه ایمان و اعتقاد، پیروی کند. به باور القوسی، سلفیون کسانی هستند
که بر آنچه سلف صالح از سه قرن نخست پایبندند، ملتزم هستند و در نگاه ابن عثیمین «هر
کس بر منهاج و روش صحابه، تابعین و اتباع تابعین پایبند باشد، سلفی است».
پورامینی ادامه داد: اصطلاح سلفی با تکیه بر باور ابن تیمیه، در دو سده
اخیر ظهور و بروز یافته و در عرصه باور و رفتار جمعی از فعالان امت اسلامی مطرح شده
است. پافشاری ابن تیمیه به سلف به گونهای است که او در شمار پیشوایان سلفی جای گرفته
و به ادعای برخی، تنها راه وصول به مذهب سلف پیروی از مذهب ابن تیمیه است.
عضو هیئتعلمی گروه کلام پژوهشگاه
بیان کرد: جریان سلفیه در دوره معاصر، با محوریت دیدگاه ابن تیمیه، در شبه قاره هند
از سوی شاه ولیالله دهلوی، در مصر از سوی رشید رضا و گرایشهایی از اخوان و به خصوص
در نجد و حجاز از محمد بن عبدالوهاب، پیروانی یافت. جریان حاکم وهابی عربستان که واژه
وهابی را برای خود «لقب شریف عظیم» میشمارد، اصرار دارد منحصراً خود را «سلفی راستین»
و جریانهای دیگر سلفی را دچار انحراف از شیوه سلف قلمداد کند، ازاینرو، امروزه میتوان
وهابیت را بهعنوان مهمترین جریان سلفی خشن عصر حاضر دانست.
وی با بیان اینکه در گذشته بحث سلفیه یک جریان بسیط و کاملاً واحد بوده
است، افزود: این جریان حول محور افرادی چون ابن تیمیه، ابن قیم و محمد بن عبدالوهاب
و همچنین مباحثی چون توحید و شرک، ایمان و کفر، سنت و بدعت و حیات برزخی میگشت، لیکن
در چهل سال اخیر تنوع و تکثر در اندیشههای سلفیه پدید آمد و سلفیگری از حالت بسیط
بیرون آمد و با حفظ اصول و مبانی مشترک، به شعبههای مختلف تقسیم شد.
پورامینی تصریح کرد: این دگرگونی در سلفیون وهابی نیز پدید آمد و گرایشات
مختلفی مثل سروریه، قطبیه، جامیه (مدخلیه) و نوسلفیان ایجاد شد که تعارضاتی نیز میان
آنان وجود دارد. البته به دلیل رویکرد حاکمیت سعودی، وهابیه جامیه که به تقلیدی نیز
معروف است، بر سایر گرایشات وهابی تفوق دارد و آنان بر تمامی مسندهای دینی و فرهنگی
سلطه تام دارند.
نقد اهل سنت بر آراء ابن تیمیه
وی با اشاره به تاریخچه سلفیپژوهی گفت: ارائه افکار ابن تیمیه نقدهای
جدی از سوی عالمان اهل سنت را در پی داشت؛ در مجموع، آشفتگی ذهنی و فقدان معیار منطقی
علمی در اندیشه ابن تیمیه جاری بود و این سستی در دستگاه اندیشه او، بررسی افکار او
را با مشکل روبرو میسازد؛ گاه سخنانی میگفت که کاملاً بوی تشبیه و تجسیم میدهد و
او را به حشویه نزدیک میکرد و گاه برخی از مفسرانِ دیدگاههایش، با تکیه بر برخی از
نظرات منفردش، وی را ضد تشبیه و تجسیم میشمردند.
وی ادامه داد: همپیمانی محمد بن عبدالوهاب با محمد بن سعود، زمینه تحقق
دیدگاههایی افراطی و تکفیری او را پدید آورد و این حرکت زمینه نگاشتن نقدهای متعدد
از سوی علمای اهل سنت و سپس علمای شیعه گردید؛ میتوان نخستین نقد به افکار محمد بن
عبدالوهاب را از سوی برادرش سلیمان بن عبدالوهاب با نوشتن کتاب فصل الخطاب دانست که
پاسخ رهبر جریان وهابی به برادرش سلیمان، چیزی جز ملحد و دشمن دین خواندن او نبود.
پورامینی با بیان اینکه نقد سلفیگری،
اعم از نقد آراء ابن تیمیه، محمد بن عبدالوهاب و شخصیتهای معاصر سلفی یکی از محوریترین
و پربسامدترین آثار تألیفی در نقد جریانها و فرقههای اسلامی است، گفت: در این زمینه
کتابشناسیهای متعددی انجام شده که «الذریعه»، اثر آقابزرگ تهرانی، «معجم المؤلفات
الإسلامیه فی الرد علی الفرقه الوهابیه»، اثر عبدالله محمدعلی، «کتابشناسی نقد وهابیت»
اثر اباذر نصر اصفهانی و «کتابشناسی تکفیر» نوشته اباذر نصر ازجمله این آثار است.
عضو هیئتعلمی گروه کلام پژوهشگاه تأکید کرد: یک پژوهش مستقل درباره آثار
منتشره در ۴۰ سال اخیر در نقد سلفیون انجام نشده است،
لیکن با تحولات صورت گرفته در شش سال اخیر آمار دو هزار و ۴۰۰ عددی به بیش از سه
هزار اثر رسیده است.
وی با اشاره به فرازهای سلفیپژوهی در ایران معاصر اشاره کرد و افزود:
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران علمای سلفی وهابی با هدایت حاکمان سعودی به مخالفت
صریح و آشکار با تفکر عقلانی شیعه و بهتبع آن نظام جمهوری اسلامی برآمدند؛ سلفیپژوهی
با پیروزی انقلاب اسلامی با ابعاد و زوایای بیشتری توسعه یافت و نویسندگان متعددی در
۴۰ سال اخیر به بررسی و نقد سلفیگری وهابی
پرداختند.
نقد عالمان برجسته شیعه بر وهابیت
وی با اشاره به ورود عالمان برجسته شیعی در نقد وهابیت تصریح کرد: آیتالله
سبحانی چهره شاخص و برجسته حوزوی است که بخش ویژهای از وقت علمی خود را صرفاً به نقد
علمی وهابیت و ریشههای فکری آن، بیان کلیات مسائل مورد اختلاف آنان با سایر طوایف
اسلامی و تبیین صحیح نظریه اسلام اختصاص داده است که در ضمن آثار و یا بهطور اختصاصی
در قالب کتاب عرضه شد.
وی افزود: در کتاب «مفاهیم القرآن»
نخستین نقد ایشان به وهابیت ارائه شد؛ سپس رساله «توسّل به ارواح مقدّسه» را که از
محوریترین چالشهای موجود میان وهابیان و مسلمین است، تدوین کردند و ایشان در گام
سوم «نقدی بر وهابیت» را نگاشت و این باور انحرافی را در قالب یک فرقه نقد کرد. همچنین
به همراه آیتالله مکارم کنگره مبارزه با وهابیت را برگزار کردند.
پورامینی با بیان اینکه در سه دهه اخیر، دامنه تألیفات انتقادی آیتاللهالعظمی
سبحانی به وهابیت توسعه یافت، اظهار کرد: وی بهعنوان اثرگذارترین متفکر با دهها اثر
در نقد این فرقه شناخته شد و کتابهایی نظیر «الوهابیه فی المیزان»، «ابن تیمیه فکرا
و منهجا»، «وهابیت مبانی فکری و کارنامه عملی» و چندین اثر دیگر در پاسخ به شبهات جدید
آنان ازجمله «راهنمای حقیقت» عرضه شد، البته پیشتر نیز در این عرصه عالمانی چون محمدجواد
بلاغی، محسن امین عاملی، عبدالحسین امینی به نقد آراء وهابیت پرداخته بودند؛ همچنین
کشفالاسرار امام خمینی را نیز میتوان بهنوعی در نقد افکار انحرافی وهابیت تلقی کرد.
چشمانداز
سلفیگری
عضو هیئتعلمی گروه کلام پژوهشگاه با اشاره به چشمانداز سلفیگری تصریح
کرد: سلفیگری یک پدیده جاری در جهان اسلام است و علیرغم ناکامیهای وهابیت و جریانهای
افراطی آن، ظرفیتهای متعددی برای اثربخشی در میان نخبگان و توده دارد. ازاینرو با
توجه به کامیابیها و پیشرفتهای مؤثر انقلاب اسلامی بهعنوان نماد عقلانیت شیعی، مواجهه
با سلفیان امری بدیهی و واضح است و سلفیپژوهی نیاز به بازخوانی و سناریوسازی دقیق
و پژوهش با محوریت تفکیک گرایشهای آن دارد.
پورامینی همچنین به ذکر پیشنهادهایی در مورد بهتر شدن تحقیقات سلفی پژوهشی
پرداخت و بیان کرد: تکیه بر نقد مبانی اعتقادی، معرفتی و شهودی سلفیگری؛ تمرکز بر
نقد حجیت فهم سلف؛ تفکیک جریانات سلفی و ضرورت نقد و بررسی مجزای هر گرایش؛ درونیسازی
نقد وهابیت از سوی سلفیون؛ مانند تمرکز بر نقد اخوان و جریانهایی از سلفیون شبه قاره
بر ضد وهابیت (مثلاً دیوبندیها بهعنوان یک گرایش سلفی، گرچه ضد شیعهاند اما به دلیل
اشعری، ماتریدی و صوفی بودنشان زمینه افتراق را با وهابیت دارند) ازجمله این پیشنهادات
است.
وی افزود: توجه به بومی شدن شبهات وهابیت در ایران و گسترش آن و تدبیر
برای دفع و رفع آن؛ ریشهیابی، پیشگیری و مقابله با سلفیهای شیعی ایرانی و همسانی
شبهات جاری آنان با وهابیت؛ ضرورت پرداختن به مباحث آینده سلفیگری؛ بازخوانی پاسخهای
داده شده و ضرورت پیرایش آن و ضرورت یکسانسازی و واحد کردن پاسخها از دیگر پیشنهادت
است.
پورامینی همچنین بر توجه به مخاطبان توده برای کاستن دامنه اختلاف بین
شیعه و سنی، شناسایی و آسیبشناسی مناظرات با سلفیون و ارائه مناظره معیار، تبیین و
معرفی مبانی، منهج و منابع اصلی شیعه برای مقابله با رویکرد جدید منهجی سلفیون نسبت
به نقد شیعه و جذب نخبگان علمی و پرورش آنان در نقد سلفیگری تأکید کرد.
پایان پیام/م