به گزارش ادیاننیوز؛ حجتالاسلاموالمسلمین دکتر
مهراب صادقنیا در سخنرانی علمی با موضوع مطهری و گفتوگوی ادیان که در آستانه چهلمین
سالگرد شهادت استاد مرتضی مطهری در دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد، شهید مطهری را
در رأس مهمترین و تأثیرگذارترین روحانیت معاصر شیعه خواند و اظهار داشت: شهید مطهری
ورای انتصابش به حوزه و روحانیت، در جامعه خود تأثیرگذار بوده است و سخنان او بهنوعی
یک گفتمان جدید و تأثیرگذارتر و گستردهتر از گفتمانی بود که بشود مخصوص حوزه دانست
و جنس سخنان وی بهگونهای است که حتی گاهی نمیتوان باور کرد مطهری در کسوت طلبگی
بوده است. مطهری با همین منش علمی در فرهنگ ایرانی و در دوران معاصر اثربخش بوده است
و بیتردید سخنان و آثار ایشان نقش عمده در وضعیت فعلی و در تحولات ۵۰ ساله اخیر جامعه ایران به لحاظ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی داشته است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب با دستهبندی
گفتمان عالمان شیعه در قرون اخیر به سه گروه گفتمان کلاسیک و سنتی، گفتمان توجیه و
تبیین و گفتمان فرهنگی و اجتماعی گفت: وقتی روش فکری و عملی علمای شیعی را در دوره
معاصر بررسی کنیم شاهد این چند گفتمان و الگو هستیم که البته حصر عقلی دقیقی نیست ولی
حصر تجربی و عینی، مبتنی بر ادبیات سخنان خود ایشان است.
وی افزود:
گفتمان نخست، گفتمان کلاسیک و سنتی است؛ این گفتمان هیچ مواجههای با روزگار
و دنیای مدرن ندارد و گویی این جهان مدرن برای او هیچ مسئله و شبههای تولید نمیکند.
فهم این گروه از قرآن و حدیث و تقریرشان از مذهب همان فهم پیشینیان است و هیچ تغییری
در ادبیات و گفتگوی آنان وجود ندارد. اساساً این گفتمان با واقعیت اجتماعی تلاقی گفتگویی
ندارد تا سوالمند شده و در پی آن به دنبال پاسخی برای پرسشهایی باشد که این دنیای
مدرن در برابرش قرار میدهد. برای مثال برخی مفسران در تفسیر آیات قرآن کریم و یا روایات
به شبهاتی که دنیای مدرن پیش روی فهم آن آیه
گذاشته توجهی ندارند و آیه را همانگونه تفسیر میکنند که از قبل بوده است. این فهم
و گفتمان، در عرصه سیاسی و اجتماعی توجیهگر وضع موجود است و شاید بشود به لحاظ ادبیات
جامعهشناسی به آن گفتمان «دین وضع موجود» گفت یعنی دینی است که وضع موجود را موجه
میشمارد و با آن کنار آمده و بهراحتی از کنارش عبور میکند.
دکتر مهراب صادقنیا گفتمان دوم را گفتمان توجیه
و تبیین نامید و گفت: این گفتمان توجیه نه به معنای منفی بلکه به معنای تلاش برای همسازی
و همنوایی بین روزگار مدرن و فهم و خوانش از دین است. این گفتمان با دنیای مدرن تلاقی
پیدا کرده و با آن مواجههای تمامعیار دارد
و شبهات و سؤالات آن را از دین و در مواجهه با دین فهمیده و میداند و بهجای عزلتگزینی
و فرار، برای پاسخگویی و ارائه تبیین درخور زمانه تلاش میکند و میکوشد بیان کند
که چرا دین مطالبی را گفته و چرا احتمالاً فهم دنیای مدرن فهم دنیای دینی را زیر سؤال
میبرد.
وی افزود: این گفتمان برای عقلانی کردن و باورپذیر
کردن آموزههای دینی برای نسل جدید تلاش کرده و بدون اینکه از گفتمان اصلی و اصول اولیه
مذهب و دین دست بردارد، تلاش میکند به شکلی
آن آموزهها و باورهای سنتی را برای نسل مدرن
شده معنادار کرده و اشکالات و شبهات آنان را
از فهم اصیل مذهب کناری زند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفتمان سوم
را گفتمان فرهنگی و اجتماعی خواند و گفت: این گفتمان با دنیای مدرن مواجههای تمامعیار
دارد، او و سؤالاتش را درک کرده است. این گروه نیازهایی که دنیای مدرن پیش روی خوانش
رسمی و سنتی از اسلام گذاشته است را متوجه میشوند ولی برخلاف گروه نخست و دوم که به اصول و اساس دین پایبند
هستند، اساساً فهم سنتی را به نفع دنیای مدرن حاشیه برده و معتقدند قرآن و نصوص دینی،
فرهنگی و اجتماعی هستند و متناسب با ساختار زمان خودشان عرضه شدهاند. این نصوص هرگاه
در ساختار و بافت فرهنگی دیگری قرار گیرند باید به ترد شده و کناری بروند، و نمیتوان
از آنان قواعد کلی ابدی، قوانین اخلاقی، اجتماعی ، حقوقی و فرهنگی ابدی در آورد.
وی افزود: طیف سوم همان روشنفکران مذهبی هستند که
تعهدی چندانی نداشته و البته بین روحانیون هم از این گروه وجود دارد حتی بین مفسران
کسانی هستند که در مواجهه با دنیای مدرن، معتقدند، اصل از آن یافتههای روزگار مدرن
است و باید خوانش سنتی را به نفع دنیای مدرن کنار زد.
این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: از نظر
من شهید مطهری مربوط به گفتمان توجیه و تدوین
است، گفتمانی که در پی عقلانیسازی دین است و سعی در ارائه قرائتی از دین دارد که بتواند
در دنیای مدرن نقشی بازی کند و رسالتی را به انجام رساند. مطهری همواره با دو جریان
فکری روشنفکر نواندیش فرهنگی-اجتماعی که هیچ تعصب و تعهدی با برداشتهای مذهبی ندارد
و بهمحض مواجهه با دنیای مدرن از آن اصول و باورهای مذهبی دست برمیدارد و نیز جریان
فهم کلاسیک یا فهمی که خود را به نشنیدن و
ندیدن دنیای مدرن میزند، در مبارزه بود.
شهید مطهری با هر دو گروه در مبارزه و چالش بود؛
هم گروه انزواطلب و کسانی که با دنیای مدرن تلاقی ندارند و هم با کسانی که اعتقاد به
فهم صرفاً فرهنگی از دین دارند و معتقدند که نصوص دینی بافتمند بوده و آموزههای دینی
متعلق به بافتهای اجتماعی پدید آمده در آن هستند و در روزگار ما باید به کناری گذاشته
شوند.
مهراب صادقنیا با اشاره به اینکه خرافه ستیزی،
عقلانیسازی باورها، تبیین دین مطلوب سه ویژگی گفتمان شهید مطهری است این سه مشخصه
را اینگونه توضیح داد: گفتمان شهید مطهری عمیقاً
منتقد رویهای است که تا حال پیش آمده اما منکر آن نیست و نفی نمیکند، خوانش
سنتی از اسلام را نقد میکند اما منکر آن نیست به همین دلیل حماسه حسینی را مینویسد و در آن با خرافههایی
که درباره درخشانترین برگ تاریخ تشیع یعنی تاریخ زندگی امام حسین(ع) است مبارزه میکند
و آنان را به کناری میگذارد. پس این گفتمان
با خرافه مبارزه میکند درحالیکه اصل آن، فهم سنتی و خوانش کلاسیک دریافت از مذهب
را باور دارد.
وی افزود: ویژگی دوم این گفتمان تلاش بر عقلانیسازی
و عقلپذیر کردن باورداشتها است به معنای تلاش برای سازگار کردن آموزهها و باورهای
شیعی با یافتههای عقلانی و آن چیزی که امروز در دنیای مدرن عقل تلقی میشود. همانگونه
که از ابتدا تا انتهای کتاب عدل الهی وی تلاش چشمگیری دارد تا به خواننده ثابت کند
هیچ تعارضی بین باورداشتهای مذهبی بهویژه باورهای معطوف به صفات خدا و عقل انسانی،
وجود ندارد.
صادقنیا افزود: بهعنوان ویژگی سوم باید گفت که
شهید مطهری نماینده دین وضع مطلوب است نه دین وضع موجود، یعنی وضع موجود را به چالش
میکشد و میگوید ما باید برای رسیدن به وضع بهتر تلاش کنیم. در زمانی که وی صحبت میکند
نمایندگان مدافع دین وضع موجود حضور دارند ولی خوانش شهید مطهری خوانش دین مطلوب است
و تأکید دارد و بسیار میگوید که باید با مدد از نصوص دینی وضعی بهتر از وضع موجود
پدید آورد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: قرائت
شهید مطهری از دین قرائتی بود که انقلاب از آن تولید میشد به همین دلیل نسل انقلابی
ما و کسانی که پای این انقلاب ماندند عمدتاً کسانی بودند که از پای سخنان شهید مطهری
پدید آمده بودند و اسلام را بهگونهای فهمیده بودند که نهتنها وضع موجود در آن روزگار
را توجیه نمیکردند بلکه معتقد بودند باید یک وضع دیگری پیگیر و ساختار دیگری پدید
آورد.
صادق نیا خاطرنشان کرد: گفتمان شهید مطهری برعکس
گفتمان انزواطلب که معتقد است نباید با ادیان و مذاهب دیگر گفتگو کند، با اعتمادبهنفس
بالا به استقبال گفتگو با ادیان و تفکرات دیگر میرود و بهعنوانمثال میگوید ۲۵ سال ماتریالیزم خواندم تا بتوانم آن را نقد کنم. از همین رو شهید مطهری
در به گفتگو با سایر ادیان ورود کرد، حرفشان را شنید و جایی که راستی در گفتههایشان
بود پذیرفت و جایی که ناراستی بود را افشا کرد.
وی در پایان تأکید کرد: گرامیداشت شهید مطهری در
چهلمین سال شهادتش باید گرامیداشت گفتمان او و تقویت گفتمان شهید مطهری و اندیشههای
او شود.