روایت ۲۷۰۰ سال حضور یهودیان در ایران
ادیان نیوز/ فتح بابِل و به درآوردن آنها از یوغ حکام ظالم و اسکان آنها در سرزمین ایران به سیاقی مُدارامَدارانه را سبب شد. به مرور کنیساها ساخته شد و این همگامی در تحولات جامعه ایرانی، حضورشان را تحکیم و تداوم بخشید و اگرچه در دورههایی با رفتارهای غلاظ و شداد روبهرو شدند اما در اختیار داشتن نمایندهای مستقل در مجلس اول مشروطه نشان از جایگاهی قابل توجه در نهادهای حاکم چون قوه مقننه در ۱۱۱ سال پیش دارد.
البته در یک سده اخیر، با مهاجرت جمعی از یهودیان، متأسفانه از جمعیتشان در ایران کاسته شد و بالطبع، کنیساهایی تعطیل شد اما انجام امور دینی آنها، آزادانه و بیمانع و رادع برقرار بوده است. ناگفته نماند که آنان در انقلاب و جنگ تحمیلی نیز شهدایی را تقدیم ایران کردهاند.
«یونس حمامی لالهزار» یک دهه است که رهبر دینی کلیمیان ایران است و البته با تخصص داخلی، پزشک مسئول ICU و نایب رئیس هیأت مدیره بیمارستان دکتر سَپیر و همچنین سرویراستار فرهنگ لغات فارسی – عبری حییم بوده و هست. آنچه در ادامه میخوانید، متن کامل گفتوگو با او است.
آقای دکتر حمامی! در ابتدا بفرمایید که پیشینه حضور کلیمیان در ایران به چه زمانی برمیگردد؟
حضور کلیمیان همانطور که در کتاب مقدس در کتاب پادشاهان جلد دو فصل هفدهم ثبت شده، مربوط به قبل از شکلگیری کشور ایران هست که هنوز به نام سرزمین پارس و ماد خوانده میشد. یکی از پادشاهان آشور به نام شَلْمَن اِشِر به سرزمین مقدس حمله میکند. آن زمان یهودیها در دو حکومت جنوبی و شمالی زندگی میکردند. سرزمین شمالی را فتح میکند و به اسارت در میآورد و به سرزمینهای غربی ایران فعلی، کوچ میدهد.
این سیاست آشوریان بود که ساکنان سرزمین فتح شده را به سرزمین دیگری انتقال میدادند که حس ملی گراییشان کمتر شود. ۲۰۰ سال بعد با حمله بخت النصر حاکم بابِل که برای کلدانیها حکومت میکند، شهر بیتالمقدس را فتح و تخریب میکند و تقریباً تمام یهودیان را به اسارت به بابِل که منطقهای از عراق امروزی است، میآورد. بعدها با شکلگیری حکومت هخامنشی است که کوروش کبیر با تسخیر بابل، یهودیان را از اسارت در بابل درآورده و آنان تحت حکومت ایران قرار میگیرند.
موطن اصلی یهودیان همان منطقه فلسطین بوده است؟
بله ولی در آن زمان بعد از تخریب معبد اول، ابتدا در بابِل که اکنون نزدیک بغداد امروزی میشود زندگی میکردند. سیاست کوروش کبیر اعطای آزادی به اقوام و ادیان مختلف بوده و از جمله طبق خوابی که میبیند و در کتاب دانیال نبی هم ذکر شده، احساس مسئولیتی از جانب خداوند پیدا میکند که اجازه دهد یهودیان به سرزمین مقدس بروند و زندگی کنند. تعدادی به سرزمین مقدس برمیگردند اما تعداد زیادی هم ترجیح میدهند که در این منطقه ساکن بمانند که سیل مهاجرت رخ میدهد. ابتدا در استانهای کنونی غربی کشور مانند کردستان، کرمانشاه، ایلام و خوزستان ساکن میشوند و بعد بتدریج به همه مناطق ایران میروند.
در دوران پس از اسلام این وضعیت به چه شکل بوده است؟
در طول تاریخ فراز و نشیبهایی وجود داشته است اما مسألهای که در دو بُعد وجود داشته این است که یک؛ همیشه فرهنگ ایرانی حاکم بوده و حتی پس از اسلام، فرهنگ ایرانی اسلامی نیز چنین بوده است. دوم؛ اگرچه همیشه شرایط برای یهودیان سهل و ساده نبوده اما یهودیان با آن سازگار شدهاند. ناگفته نماند فرهنگ ایرانی، فرهنگ تساهل و تسامح بوده و اینکه هر قومیت یا دین، هویت خود را حفظ کند و تبعیض وجود نداشته باشد. پس فرهنگ مدارامدارِ ایرانی و البته سازگاری یهودیان به بیش از ۲ هزار سال همزیستی مسالمتآمیز منجر شده است و با وجود پستی و بلندیها طی تاریخ، این جامعه بقا داشته و ادامه پیدا کرده است.
آن گونه که خواندهام اما ظاهراً در دوره صفویه، یهودیان خیلی وضع خوبی نداشتند و حتی در بعضی از متون با عبارات بدی از یهودیان نام برده شده است.
دوره صفویه دورهای است که با تعصبات دینی شروع میشود و برای اقلیتها سختگیریهایی میشود. نسبت به یهودیها هم این جنبه، شدت بیشتری پیدا میکند. البته شرایط در همه مناطق یکسان نبود و در جاهایی که شرایط دشوارتر بود، آنوسیها شکل میگیرند؛ افرادی که به اجبار در ظاهر تغییر دین دادهاند ولی در خفا یهودی میمانند اما در مورد مسیحیها و به سبب روابط خاص با اروپاییان، شرایط مساعدتر بود.
یعنی در دوران ناصرالدین شاه شاهد تغییرات عمدهای هستیم؟
بله، آزادیهای بیشتری ایجاد میشود و تبعیضها کمتر میشود. بخصوص که بعضی از مراکز که یهودی هستند مانند مدارس آلیانس فرانسه، اجازه ورود به ایران را پیدا میکنند، مدارسی را تشکیل میدهند و سطح آموزش کلیمیها ارتقا پیدا میکند تا بتوانند حداقل از حقوق خودشان بهتر دفاع کنند. شرایط دوران مشروطه که شرایط برای همه مردم ایران دچار تحول میشود و اقلیتها هم از آن بهرهمند میشوند تا رفتارها نه طبق تصمیماتِ آنی پادشاه، بلکه برپایه قانونمندی پیش رود. مشروطه، محمل تعادل و بهبود شرایط زیست برای اقلیتها است.
آیا اسنادی وجود دارد که نشاندهنده حضور کلیمیان در مبارزات مشروطه باشد؟
در این زمینه اطلاعات دقیقی ندارم اما میدانم که مثلاً روزنامه نسیم شمال در چاپخانه کلیمیان به چاپ میرسید و حتی در عصر پهلوی اول، نماینده یهودیان در دوره پنجم مجلس به نام شَموئیل حَییم معروف به مستر حییم، تلاشهای زیادی داشته و حتی با آیتالله مدرس هم همکاری داشته اما در همان زمان توسط حکومت به قتل میرسد. در دوران مبارزات انقلاب و جنگ تحمیلی هم همیشه حضور داشتهاند و شهدایی تقدیم ایران کردهاند چون درد ایران را درد خود میدانستند. از یاد نبریم که سرزمین ایران، پس از سرزمین مقدس، بیشترین انبیای یهود را در خاک خود مدفون دارد.
برای رفع ابهام بگویید برای اطلاق صفت روحانی یهودی، خاخام درست است یا حاخام؟
تلفظ عبری، «حاخام» است به معنای حکیم و عاقل که در زبان عامه، به خاخام تبدیل شده است. اما در زبان عبری، روحانی دینی را «راو» یا «رَبی» میگویند.
و دیگر آنکه برای اطلاق نام، کلیمی درست است یا یهودی؟
کلیمی که از کنیه حضرت موسی یعنی کلیمالله گرفته شده ولی یهودی چند جنبه دارد. یعقوب ملقب به اسرائیل ۱۲ پسر داشته که هر یک از آنها یک سَبط یا قبیله را تشکیل میدادند که فرزند چهارمین، یهودا است. نام او از ریشه هُدائا میآید یعنی کسی که به خدای یگانه اقرار دارد و تشکر میکند. بعد از حکومت حضرت سلیمان، بخش شمالی سرزمین مقدس را اسرائیل و بخش جنوبی را یهودا نام میگذارند. وقتی آنها را به اسارت میگیرند، ساکنان آنها را یهودی گفتند. ازسوی دیگر، در جهان قدیم، یهودی را کسی میگفتند که اقرار به خدای یگانه دارد. در کتاب استر هم هست که «آیش یهودی» یعنی مردی موحد. از لحاظ مفهومی اصطلاح یهودی به خاطر یکی از این دو جنبه استفاده میشود.
اگر موافق باشید به سراغ مسائلی که با دین ارتباط مییابد برویم. از محل عبادت کلیمیان شروع کنیم که آیا کنیسا صحیح است یا کنیسه؟
اصطلاح عبری، کَنیسا است که مخفف «بِت هَکنِسِت» هست؛ بت همان بیت عربی یعنی خانه است و هکنست هم تجمع که در مجموع، «محل تجمع» معنی میشود. شکلگیری عمده کنیسا بعد از خرابی معبد اول است. چون پیش از خرابی معبد بیتالمقدس بخش اعظم مراسم دینی یهودیت، قربانی کردن بود و نماز جنبی بوده و عموماً فردی برگزار میشده ولی بعد، نماز و مناجاتها نقش بیشتری پیدا میکنند و چون معبدی نبوده تا قربانی کردن جمعی باشد، نماز را جماعت برگزار میکردند و کنیساسازی رونق میگیرد.
هرجا جمعی بوده کنیسایی هم شکل گرفته و با اتاقی شروع شده که به بیتالمقدس باشد. مثلاً در کتاب دانیال نبی داریم که او در اتاق خانهاش پنجرهای داشته و روبهروی اورشلیم نماز میگزارده است. اما چارچوب کلی همین است که ورودی کنیسا از شرق باز میشود که رو به غرب «بیتالمقدس» باشد و جایگاه نمازگزاران، «تِوا» جایی است که «شالیح صیپور» (پیش نماز) میایستد و در نیمه سمت غرب است تا صدای او به همه برسد.
مهمترین جایگاه کنیسا را «هِخال» میگویند که جایگاهی است که طومارهای تورات را قرار میدهند. براساس سنتی از زمان حضرت موسی این طومارهای دست نوشته را با مرکب روی پوست حیوان حلال گوشت مانند گاو و گوسفند و آهو مینویسند.
تورات، بهعنوان کتاب مقدس یهودیها است که در فارسی عهد عتیق میگویند ولی خودِ ما تورات را به نبوت حضرت موسی کلیمالله اطلاق میکنیم که همان اسفار خمسه است که سِفر همان جلد است و ۵ جلد دارد؛ نخست، سفر پیدایش است که از خلقت جهان و پیدایش حضرت آدم شروع میشود تا به هابیل و قابیل و حضرت نوح و طوفان او و حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل و حضرت یعقوب و حضرت اسحاق و حضرت یوسف و برادرانش و حضورش در مصر میرسد و برخی دستورات دینی عنوان میشود.
سفر دوم، سفر خروج است که درباره بیگاری و فشار فرعون صحبت میکند و قیام حضرت موسی و معجزاتش چون خروج از سرزمین مصر و گذر از دریای سرخ و رسیدن به کوه طور و ابلاغ ۱۰ فرمان اولیه تورات است. سفر سوم را لاویان میگویند که بیشتر به قوانین قربانی کردن اختصاص دارد چون مسائل آن را کاهنانی از نسل حضرت هارون و از سبط لاوی بودند، به عهده داشتند چنین نام نهادند و قوانین حلال و حرام و نجاسات عنوان میشود.
سفر چهارم چون با آمارگرفتن از بنی اسرائیل شروع میشود به سفر اعداد معروف است و به وقایع چهل ساله بنیاسرائیل در صحرا میپردازد. سفر پنجم هم ۴۰ روز آخر عمر حضرت موسی است و با فوت ایشان تمام میشود. تورات به ۵۴ بخش یا پاراشات تقسیم میشود.
هر کنیسا حداقل یک طومار تورات دارد و هر هفته شنبهها، یکی از بخشها در جمع خوانده میشود بنابراین هر سال یک دور تورات خوانده میشود. هر روز سه نوبت نماز یومیه واجب داریم و شنبهها یک نوبت اضافه میشود.
نمازها در چه اوقات خوانده میشود؟
نماز که به آن «تفیلا» گفته میشود، وابسته اوقات طبیعی خوانده میشود؛ زمان مجاز برای خواندن نماز صبح (تفیلای شَحَریت) از حدود یک ساعت قبل از طلوع آفتاب تا حدود ۴ ساعت پس از آن (حدود ۱۰ صبح) است. نماز ظهر (تفیلای مینحا) نیم ساعت پس از ظهر شرعی تا دقایقی پس از غروب آفتاب خوانده میشود. و خواندن نماز عصر (تفیلای عَرویت) از غروب آفتاب تا قبل از سپیده دم روز بعد است. از نظر دینی مردان، مکلف به شرکت در نماز جماعت هستند. اگر مرد یهودی در جایی زندگی میکند که در نزدیکیاش کنیسا وجود دارد، مکلف به شرکت هست اما خانمها موظف نیستند. چون نماز جماعت به حضور ۱۰ نفر مرد بالغ لازم است و سن بلوغ را برای مردان ۱۳ سال کامل و زنان ۱۲ سال کامل در نظر میگیرند.
و تمام نماز ایستاده خوانده میشود؟
مثل مسلمانان رکعت ندارد که تکرار شود. بخش مشترک آنها دعای هجدهگانه «شمُونِه عِسره» یا «لَحَش» است که همه باید ایستاده خوانده شود. مقدمات و مؤخرات دارد که در هر نماز فرق دارد. بقیه اذکار را میتوان ایستاده یا نشسته و حتی در حال حرکت خواند. «شمُونِه عِسره» با مدح و ستایش خداوند و ذکر اعتبار معنوی اجداد اولیه یهود (حضرت ابراهیم، اسحق و یعقوب) آغاز میشود. سپس دعاهایی در طلب عقل و دانش، پذیرش توبه، عفو، برکت، عدالت، حمایت الهی از صادقان، ظهور ناجی جهان و توجه به دعای مؤمنین خوانده میشود. با دعاهایی در تشکر و مدح خداوند و تقاضای صلح و سلامتی، این بخش اصلی تفیلا پایان مییابد. نماز صبح حدود ۵۰ دقیقه و دو نماز دیگر حدود ۲۵ دقیقه طول میکشد. البته شنبهها و اعیاد نماز اضافی هم دارد.
در شریعت یهود درباره حرامها چه گفته شده است؟
درباره مواد گوشتی تورات مشخص کرده که حیوان حلال گوشت (کاشِر) باید سم شکافدار داشته باشد و نشخوارکننده مانند آهو و غزال و گاو و گوسفند باشد. سایر حیوانات مانند شتر که کف پای صاف دارد و خوک که سم شکاف دار دارد اما نشخوارکننده نیست در این مجموعه قرار نمیگیرد. ماهی باید فلس داشته باشد و پرنده هم قوانینی دارد که مرغ و خروس و کبوتر و بوقلمون نمونه آن است. نمونه قواعد دیگر آن است که مثلاً غذای گوشتی و لبنیات همزمان خورده نمیشود یا خوردن حشرات حرام است.
درباره مسائلی چون ازدواج و دفن وضعیت چگونه است؟
با اسلام مشابهت زیادی وجود دارد؛ میت را غسل میدهند و با کفنی که از پارچه نخی سفید باشد، دفن میکنند به گونهای که پای میت رو به قبله یعنی بیت المقدس باشد. در قانون یهودیت یک یهودی فقط میتواند با یک یهودی ازدواج کند. برای ازدواج شرعی مراسم عقد و ازدواج وجود دارد اما یهودیان ایرانی مراسم سنتی مانند خواستگاری و حنابندان و بلهبُران را هم دارند.
آیا شما لزوماً شنبهها دست از کار میکشید؟
شنبهها روز نیایش و نزدیکی با خالق و فاصله گرفتن از امور مادی است و از جمعه به استقبال آن میروند و حتی غذای شنبه را هم جمعه مهیا میکنند. یهودیان معتقدند خداوند، جهان را در ۶ روز آفرید و روز شنبه از آفرینش دست کشید. در نتیجه تقدس شنبه شهادت عملی نسبت به وجود خدا است.
تطبیق آن با قوانین جمهوری اسلامی چگونه انجام میشود؟
کاسبان که آزاد هستند ولی کارمندان با سختی مواجه هستند. البته مدارس ما قبل از انقلاب در روزهای شنبه تعطیل بود و پس از انقلاب تا سال ۱۳۶۴ همچنین بود اما شکرخدا با مساعدت دولت تدبیر و امید، اجازه داده شد تا مدارس خاص ما (۴ مدرسه در تهران) شنبهها تعطیل باشند که تحولی نسبت به حقوق اقلیتها در ایران بود.
کلاه یهودیان نشانه چیست؟
از قدیم رواج داشته که شبیه عمامه و دستار بوده و در تورات آمده که جزئی از لباس کاهنان بوده است. پوشش سر نه تنها برای زنان واجب بوده که حتی کلاه برای مردان جنبه حجاب هم داشته تا در حضور بزرگان موهایشان آشکار نباشد. در تاریخ بیهقی هم روایتی مشابه این آمده بدون دستار به حضور بزرگان نمیآمدند که امروز هم بازمانده آن در ارتش هست که بدون کلاه، سلام نظامی نمیدهند.
دیگر دلیل هم آن است که انسان سنگینی را روی سرش احساس میکند تا وجود حاضر و ناظرِ خداوند را به خاطر داشته باشد به آن «کیپا» میگویند اما شکل کلاه مهم نیست. در قدیم حاخامها(خاخامها) دستار میگذاشتند اما مثلاً در اروپا کلاه شاپو میگذارند و حتی در روسیه کلاه پشمی است ولی در حال حاضر، کت و شلوار مشکی و پیراهن سفید لباس روحانیان یهودی است.
رهبر دینی یهودیان چگونه انتخاب میشود؟
جمعیت علما محدود است اما طبق سنت، در مجمعی انتخاب میشود که دارالشرع نام دارد که حالا دوباره احیا شده و از میان آنها انتخاب میشود.
آیا مانند مسیحیان، مرجعیت واحدی دارند؟
شبیه شیعیان که آیتاللهالعظمی دارند و در مسائل دینی به او اقتدا میکنند در دین ما هم هرکس از مرجع خود پیروی میکند.
خط و زبان عبری چگونه است؟
زبان عبری از ریشه زبان سامی و هم خانواده با عربی است. الفبای آن ابجد است و هر حرف، ارزش عددی هم دارد. ۲۶ حرف اصلی دارد که با حروف آخر و اضافه ۳۱ حرف میشود. بعضی حروف مانند ج، ژ، ث را ندارد، راست به چپ نوشته میشود ولی حروف به هم نمیچسبند و اعراب بهصورت نقطه یا خط، زیر حروف میآید. بیشتر زبان دینی است و مانند عربی در میان ایرانیان مسلمان، افراد تنها یاد میگیرند تا مناسک دینی را ادا کنند. هرچند ادعیه نمازها تحت عنوان کتاب نماز یا سیدور (چیزی که منظم شده) مدون شده و برخی با ترجمه فارسی است تا معنی آن بهتر فهم شود.
بیشترین تمرکز یهودیان ایران در چه مناطقی است؟
جمعیت حدود ۲۰ هزار نفری یهودیان جز پایتخت، شیراز، اصفهان، کرمانشاه، یزد، ، رفسنجان، کرمان، رشت، همدان و سنندج. چون ذبح شرعی نیاز به تمرکز جمعیت قابل ملاحظهای دارد، یهودیان از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ یا خارج از کشور مهاجرت کردهاند.
در همه این شهرها، کنیسای فعال وجود دارد؟
بله ولی مثلاً در سنندج با وجود حضور یهودیان اما چون به ۱۰ مرد بالغ نمیرسند تا نماز جماعت برپا کنند، کنیسا فعالیتی ندارد یا در همدان، برای موارد خاصی مانند حضور گردشگران هست. اما اکنون دیگر در خوزستان و بخصوص پس از جنگ، جمعیت ساکنی ندارد.
قدیمیترین مسکن یهودیان ایران کجا بوده است؟
چون از منطقه غرب به ایران مهاجرت کردند، بیشتر در خوزستان و کرمانشاه و ایلام و کردستان ساکن بودند. در مرکز ایران هم اصفهان قدیمیترین است و حتی شهر جِی، یهودیه خوانده میشده است.
در همان محله عودلاجان؟
بله، در ضلع شرقی این محله که نخستین سکونتگاه کلیمیان تهران بود و کنیساهای زیادی هم داشته که حالا دو تای آنها فعال است چون هنوز در آن منطقه حدود ۱۰ خانواده هستند. من برای اطلاعات بیشتر، شما را به کتاب «محله کلیمیان تهران» به قلم دکتر ناصر تکمیلهمایون ارجاع میدهم.
پراکندگی کنونی چگونه است؟
طی گذر زمان، روند جابهجایی ادامه داشته و از عودلاجان شروع شده، بعد به خیابان شیخ هادی و سی تیر و پل چوبی رسیده و حالا هم عموماً در محدوده حوالی میدان ولیعصر و یوسف آباد سکونت دارند.
چند کنیسا در تهران هست؟
در میدان ولیعصر، یوسفآباد، پل چوبی، دروازه دولت، انقلاب، گرگان، باغ صبا، سیدخندان، گیشا و پسیان وجود دارد که حدود ۲۳ کنیسا است.
قبرستان یهودیان در حال حاضر در کجا واقع شده است؟
در تهران قبرستان دایر در خاوران (حوالی فرهنگسرای خاوران) از حدود سال ۱۳۵۰ تا حالا است. پیش از آن، ابتدا در ضلع شمال غربی میدان حسنآباد در محل فعلی آتشنشانی و یکی دیگر در خیابان دماوند، حوالی میدان امام حسین هم بوده که حالا اثری از آنها نیست.
یکی از مهمترین موقوفات یهودیان در تهران، بیمارستان دکتر سَپیر است.
بله، این بیمارستان در سال ۱۳۲۱ تأسیس شده و بتدریج خانههای اطراف که متعلق به کلیمیان بوده هم به بیمارستان بخشیده شده است. ابتدا حیاط کنیسای «ملأ حَنینا» بوده که چند پزشک یهودی به شکل خیریه، درمانگاه تأسیس میکنند و بعد چون یکی از آنها مبتلا به تیفوس میشود و فوت میکند، به نام دکتر سَپیر نامگذاری میکنند که بیمارستان، نرسیده به چهارراه سیروس است.
در پایان درباره انجمن کلیمیان تهران هم بگویید.
از نخستین انجمنهای ثبت شده با پیشینه ۹۰ ساله است که با شماره ۶ در سال ۱۳۰۶ تأسیس شده است. ابتدا به آن «بیت سِفِر» و حتی پیشتر «خِوْرا» میگفتند که ریش سفیدان جامعه بودند. بعدها هم انجمن ثبت شده است.
پایان گفتگو/