دوفصلنامه «پژوهشنامه امامیه» به ایستگاه هفتم رسید
به گزارش ادیان نیوز؛ در این شماره از دو فصلنامه علمی ـ پژوهشی «پژوهشنامه امامیه»، مقالاتی با عناوین «تفکیک قوا در مذهب امامیه با عنایت به نظریه ولایت فقیه» نوشته زینالعابدین نجفی و مهدیه نجفیکرسامی؛ «تحلیل جایگاه «قیاس» در فقه و فلسفه و نقد نظریه غزّالی در باب قیاس» تالیف محمد ملکی و مرضیه نوریصفت؛ «نقد دیدگاه قفاری درباره جابر جعفی» به قلم حسین جوادینیا منتشر شده است.
همچنین مقالات «نقدی بر ترجمه بطله کربلاء بنت الشاطئ» تالیف مریم بخشی، علی قهرمانی و زیلا سروری؛ «عوامل تأثیرگذار بر حیات امارت بنیمزید (در دوره آلبویه)» به قلم محسن مومنی و «بازخوانی نقادانه و واکاوی روایات عاشورایی کتاب الهدایه الکبری خصیبی» وحید شریفی گرمدره و محسن رفعت از دیگر مقالات منتشر شده در هشتمین شماره از دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی «پژوهشنامه امامیه» هستند.
تفکیک قوا در مذهب امامیه
در چکیده مقاله «تفکیک قوا در مذهب امامیه با عنایت به نظریه ولایت فقیه» نویسنده با اشاره به نظراتی از آخوند خراسانی و شیخ فضل الله نوری که هر یک دیدگاههای متفاوتی را نسبت به یکدیگر داشتهاند آمده است فقیهان امامیه درباره نظریه تفکیک قوا بحث و اختلاف داشتهاند. فقیهانی چون علامه نایینی و مرحوم آخوند خراسانی این نظریه را پذیرفته و از آن دفاع کردهاند و فقیهانی مانند شیخ فضلالله نوری و محمدحسین تبریزی آن را نپذیرفته و بدعت، ضلالت و مخالف شرع دانستهاند. نظریه تفکیک قوا در نظام ولایت فقیه پیچیدهتر به نظر میرسد؛ زیرا نظام ولایت فقیه، که همان نظام امت و امامت است، متناسب با تمرکز قوا است. در این نوشتار با بررسی سیر تحول مفهوم تفکیک قوا در طول تاریخ و دلایل مسئله از آیات، روایات و سیره عقلا و بررسی آرای صاحبنظران اثبات شده است که اولاً از دیدگاه مذهب امامیه، نظام تفکیک قوا به عنوان یک مدل حکومتی قابل قبول است و ثانیاً تفکیک قوا در نظام ولایت فقیه کارآمدتر و بالندهتر است، با عنایت به این نکته که تفکیک قوا از دیدگاه امامیه و علمای این مذهب با آنچه در اندیشه غربی مطرح است، تفاوتهای فراوانی دارد.
تحلیل جایگاه «قیاس» در فقه و فلسفه
نویسنده مقاله «تحلیل جایگاه «قیاس» در فقه و فلسفه و نقد نظریه غزّالی در باب قیاس» در طلیعه نوشتار خود آورده است در محدوده سده دوم که میرفت فقه شفاهی به فقه تعلیمی و مدرسهای تبدیل شود، اختلافات فقیهان نیز در برخی از مسائل، چه در اصول و چه در فروع، پا را از نهانخانه ذهنها بیرون نهاد و چه بسا همین اختلافات فقهی بود که در تأسیس مکتبهای فقهی در صدر اسلام نقش اساسی را ایفا کرد. از میان اختلافات، قیاس مهمترین مسئلهای است که در فلسفه و منطق، بهویژه در فقه اهل سنت و امامیه، به اصلی از اصول تبدیل شد، بهگونهای که یکی از منابع اجتهادی در فقه اهل سنت، یکی از ادله اجتهادی در فقه امامیه و یکی از برهانها و ابزار استدلال، بهویژه در منطق و فلسفه، شمرده شد. این مقاله بر آن است ضمن تعریف جامع از قیاس، ضعف و قوت آن را بررسی کند و با توجه به فقه و فلسفه و نقد دیدگاههای غزّالی در المستصفی، به این پرسش که «چرا امامیه به قیاس عمل نمیکند؟» پاسخ اجتهادی و منطقی بدهد و اثبات کند که امامیه به دلیل گمانآور بودن قیاس فقهی مورد پذیرش عامه و ضرورت تحصیل یقین در احکام شرعی از طریق قرآن و سنت معصومان (ع) به قیاس عمل نمیکند.
نقد دیدگاه قفاری درباره جابر جعفی
در چکیده مقاله «نقد دیدگاه قفاری درباره جابر جعفی» نویسنده با اشاره به این نکته که جابر توسط برخی از علمای رجالی تضعیف و توسط برخی دیگر توثیق شده است آورده است جابر بنیزید جعفی از اصحاب امام باقر و امام صادق (ع) و از راویان مشهور شیعه است که روایات مدح و ذم متعددی دربارهاش وارد شده است. عدهای اندک از دانشمندان امامیه وی را تضعیف کردهاند؛ اما بسیاری دیگر او را توثیق کرده و در شمار برترین راویان و خواص اصحاب این دو امام آوردهاند. آن روایات ذم و آرای تضعیف بهانهای شده تا ناصر بنعبدالله قفاری، از علمای معاصر وهابی، در کتاب اصول مذهب الشیعه تلاش کند چهرهای کذاب و جاعل از جابر به تصویر بکشد و روایات منقول از وی در منابع روایی شیعه را مخدوش و ضعیف جلوه دهد. این نوشتار با بررسی سندی و متنی مستندات قفاری درباره جابر جعفی، نشان میدهد ایرادهای وی صحیح نیست و جابر از اتهامهای مورد نظر (مانند جرح روایات، اختلاط، دیوانگی، جادوگری و شعبدهبازی) مبرا است. سند تمام روایات مورد استناد قفاری در باب دیوانگی، جادوگری و شعبدهبازی جابر ضعیف است و برخی روایات ضعف متنی نیز دارند. مستند وی درباره اختلاط جابر نیز مخدوش و غیر قابل استناد است.
نقدی بر ترجمه بطله کربلاء بنت الشاطئ
نویسنده مقاله «نقدی بر ترجمه بطله کربلاء بنت الشاطئ» در طلیعه نوشتار خود آورده است ترجمه کانالی برای داد و ستد اندیشه و مهمترین ابزار ارتباطی و پیشرفت بین ملتها بوده که در آن مهارت و درک درست اندیشهها در کنار امانتداری و پایبندی به سبک اهمیت فراوان مییابد. برای بررسی میزان موفقیت یک ترجمه، نقد ترجمه مورد توجه قرار میگیرد. هدف از نقد و بیان کاستیهای ترجمه کمک به بهبود آن و دوری از خطاها و تلاش برای رفع آنها است. بطله کربلاء کتاب ارزشمند و سند مهم زندگانی آن حضرت و برخی از حوادث کربلا است. این کتاب اثر یک نویسنده سنی به نام عائشه عبدالرحمان است که آثار خود را با اسم بنت الشاطئ منتشر میکرد. پژوهش حاضر به دنبال آن است که ترجمه این اثر، با عنوان زینب بانوی قهرمان کربلا، به قلم حبیبالله چایچیان (حسان) و مهدی آیتاللهزاده نایینی را با روش توصیفی ـ تحلیلی نقد کند تا میزان موفقیت مترجمان را بسنجد و خطاهای آنان در ترجمه آن را مشخص کند. این ترجمه در دو بخش محاسن و کاستیها و در دو قسمت کاستیهای محتوایی و شکلی تحلیل شده است.
عوامل تأثیرگذار بر حیات امارت بنیمزید
در طلیعه مقاله «عوامل تأثیرگذار بر حیات امارت بنیمزید (در دوره آلبویه)» نگارنده با تأکید بر اینکه از رهگذر این نوشتار به دنبال این است که نشان دهد عوامل تاثیرگذار بر حیات امارت بنی مزید در دوران حاکمیت آل بویه چه بوده است مینویسد با تضعیف خلافت عباسی در قرن چهارم هجری، فضای سیاسی برای قدرتگیری امارتهای محلی در منطقه عراق مساعد شد و به این ترتیب امارت شیعه مذهب بنیمزید در کنار مرکز خلافت عباسی شکل گرفت. مسئله اساسی که پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانهای با روش و رویکرد توصیفی ـ تحلیلی دنبال میکند تعیین عوامل تأثیرگذار بر حیات این امارت در دوران حاکمیت آلبویه است. امارت بنیمزید چه نقشی در تحولات این دوره داشت؟ چه عواملی بر حیات سیاسی این امارت تأثیرگذار بوده است؟ چالشها و فرصتهای این امارت برای حفظ قدرت و نفوذ در منطقه فرات میانه تابع چه مسائلی بوده است؟ یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد امارت بنیمزید در منطقه فرات نفوذ و نقشی مؤثر و روابطی چندسویه با دستگاه خلافت، آلبویه و قبایل منطقه داشته است. امارت مزید در دوره آلبویه گاه تیولدار آلبویه و خلافت عباسی بوده است، گاه حامی شیعیان منطقه و زمانی نیز تأمینکننده امنیت راههای تجاری و زیارتی عراق عرب. قدرتهای محلی مانند بنیعقیل، بنیخفاجه و بنیدبیس در تحولات این امارت تأثیرگذار بودهاند.
واکاوی روایات عاشورایی کتاب الهدایه الکبری خصیبی
نویسنده مقاله «بازخوانی نقادانه و واکاوی روایات عاشورایی کتاب الهدایه الکبری خصیبی» در طلیعه مقاله خود نوشته است مقتل الحسین موجود در کتاب الهدایه الکبری از مقاتل قدیمی شیعی است که در قرن چهارم نوشته شده است. بخشی از احادیث این کتاب، از روایاتی است که دستاویز کتب غالیانهای شد که از قرن دهم به بعد رواج یافت و بر افکار شیعه در سدههای بعد تأثیر گذاشت. خصیبی پنج روایت مفصل نقل کرده که ــ اگرچه در قالب یک مقتل جامع نمیگنجد ــ بیشتر بیانگر تصرف بیقید و شرط امام در نظام هستی و نیز علم غیب نامحدود و مطلق ایشان است. روایات او در مورد امام حسین (ع) و روز عاشورا ضمن اینکه دارای اضطراب متنی است، در برخی موارد با وقایع مسلّم تاریخی ناسازگاری دارد و در مواردی نیز بر شأن امام معصوم (ع) خدشه وارد کرده است. مقتل او در برخی از مطالبِ مربوط به جریان عاشورا، مخاطب را در موطن تأمل و تردید میافکند و حتی در برخی موارد، شیعه را متأثر از اعتقاداتی خاص معرفی میکند، تا جایی که برخی از معاندان بر همین اساس، شیعیان را پیرو عقاید خرافی و بدون مبنا دانستهاند. این مقاله میکوشد با بررسی جامع تکتک گزارههای این کتاب به برخی از این هجمههای تحریفی اشاره کند و نیز مطالب تاریخی و روایی آن را ــ که عمدهترین مباحث مورد تردید و دقت در این مقتل است ــ مورد ارزیابی قرار دهد.
یادآور میشود، علاقهمند برای دسترسی به شماره جدید و دیگر شمارههای دو فصلنامه علمی ـ پژوهشی «پژوهشنامه امامیه» میتوانند به سایت اینترنتی این پژوهشنامه به نشانی http://imamiya.urd.ac.ir مراجعه کنند.