آتشکدهها موقوفه بودند/ ۷۰ درصد از موقوفات استان فارس به نیت امام حسین(ع) صورت میپذیرد
به گزارش ادیان نیوز، از دیرباز تا کنون «وقف» به عنوان یک سنت اسلامی در کشور ایران شناخته میشود. با این حال فلسفه و کارکردهای جدید وقف کماکان برای بخشی از عموم مردم ناشناخته مانده است. در حقیقت این سنت دینی آنچنان محکم بوده که در طول قرون متمادی توانسته است خود را با مقتضیات زمانه همسان کند.
اما به راستی فلسفه «وقف» چیست؟ آیا فرهنگ «وقف» مختص به دین اسلام است یا در میان سایر ادیان توحیدی هم سنتهای مشابهی وجود دارد؟ کارکردهای وقف در گذشته و اکنون چه تفاوتهایی با هم دارد؟ این سنت چگونه گره از مشکلات کنونی مردم باز میکند؟
بیشک برای یافتن پاسخ این پرسشها باید با کسی به گفتوگو نشست که علاوه بر شناخت و تسلط در موضوع سنت وقف، مطالعات فرهنگی گستردهای را هم برای ریشهشناسی این فرهنگ در ایران انجام داده باشد. به همین منظور خبرنگار شیرازه با «الیاس رضایی»؛ معاون بهرهوری اداره کل اوقاف و امور خیریه استان فارس گفتوگویی تفصیلی داشته است که در ادامه میخوانید:
شما فارغ از مسئولیتتان در اداره کل اوقاف و امور خیریه فارس به عنوان یک استاد فلسفه و ادیان شناخته میشوید. بنابراین بهتر است گفتوگویمان را از موضوع «تبارشناسی وقف» آغاز کنیم. برای مخاطبان شیرازه از پیشینه این سنت در ایران بگویید.
گر چه «وقف» در ایران پیش از اسلام و نزد زردشتان آن روزگار نیز رواج داشته است اما با ورود دین میبن اسلام، سازوکارهای این سنت حسنه پرورش و توسعه مییابد.
در دوران ساسانی برخی از اماکن که قابلیت استفاده همگان را داشتند، وقف میشدند. به عنوان نمونه آتشکدهها، پلها، کاروانسراها، آب انبارها و دیگر مراکز عامالمنفعه بسیاری در آن روزگار توسط واقفین برای استفاده مردم احداث و نگهداری میشدند.
البته باید این نکته را نیز در نظر گرفت که وقف فقط محدود به بناها و ساختوسازها نبوده است چرا که حتی کاشتن یک درخت هم میتوانست وقف عام بشود. با توجه به ساختار ارتباطی در آن روزگار، کاشتن یک درخت به قصد استفاده رهگذران از سایه و میوه آن به غایت عمل پسندیدهای بوده است. حتی هماکنون نیز زردشتیان این سنت را پاس داشتهاند و به عنوان مثال در خیابان زند شیراز شاهد هستیم که برخی از مغازههای اطراف آتشکده که به پیروان آیین زردشت تعلق داشته است، وقف شده است.
پس از ورود دین مبین اسلام به ایران و بنابر احادیث رسول گرامی اسلام در خصوص اهمیت وقف، این سنت سازوکاری منسجم به خود گرفت. در حقیقت با ورود اسلام سنت وقف؛ که پیشتر در میان طبقاتی خاص رواج داشت؛ در بستر عمومی نهادینه شد.
بنابر آنچه که تا کنون بیان کردید، میتوان این نتیجه را گرفت که وقف گرچه با اسلام پرورش یافت و شناخته شد اما به عنوان یک عمل اخلاقی در میان پیروان همه ادیان توحیدی وجود دارد. درست است؟
بله. وقف به مثابه یک رفتار اخلاقی در همه ادیان وجود دارد. به عنوان مثال در جهان مسیحیت نیز سنتهایی معادل آنچه که ما وقف می نامیم در میان مردم شناخته شده است. حتی در همین دوران معاصر، بسیاری از مراکز علمی در کشورهای غربی نیز سازوکاری مشابه موقوفه دارند.
البته همانطور که اشاره کردم در دین اسلام تاکید بیشتری در راستای گسترش این سنت حسنه وجود دارد. آموزههای نبوی حضرت محمد(ص) که مبنایی عدالتمحور دارد تاکید ویژهای بر اهمیت فرهنگ ارزشمند وقف داشته است و این سنت نبوی در میان مسلمانان از اهمیت والایی برخوردار است تا جایی که هماکنون در بسیاری از کشورهای اسلامی وزارتخانهای مجزا برای اوقاف دارند.
در ایران اسلامی نیز وقف اهمیت زیادی دارد و پیوندی ناگسستنی با تشیع به خود گرفته است. شاید برایتان جالب باشد بدانید که هماکنون در حدود ۷۰ درصد از موقوفات استان فارس به نیت امام حسین(ع) صورت میپذیرد. به عنوان مثال در همین استان فارس کمتر مراسم مذهبی را میتوان یافت که وقف نقشی در برگزاری آن نداشته باشد. بنابراین شیعیان وقف را بخش لاینفکی از مذهب خود میدانند.
اگر بخواهیم در مورد دوران معاصر و حال حاضر صحبت کنیم، آیا این سنت همچنان کارکردهای قدیم خود را دارد؟
واقعیت این است که وقف کارکردهای قدیم خود را از دست داده است و مردم کمی با کارکردها و ظرفیتهای جدید آن بیگانه هستند. در دورههای اخیر تاریخ ایران، وقف بار بسیاری از سازمانها و ارگانهایی که اکنون وجود دارند را بر دوش میکشید. مثلا پشتوانه مدارس علمیه در طول تاریخ موقوفات بودهاند. در حقیقت میتوان گفت که یکی از متولیان اصلی امر آموزش تا اواخر عهد قاجار بر عهده وقف بوده است. یا مثلا کاری را که هم اکنون بهزیستی با ساختن پرورشگاه می کند در آن زمان واقفین انجام میدادند. همچنین بار سنگینی که هم اکنون برای ساخت درمانگاه و بیمارستان بر دوش وزارت بهداشت است پیشتر بر عهده واقفین بوده است.
به بحث موقوفات و حوزه سلامت اشاره کردید. آیا یکی از دلایلی که شیراز را به عنوان قطب پزشکی می شناسند همین نبوده است؟
قطعا جایگاه شیراز به عنوان یکی ازمهترین قطبهای پزشکی در جهان مدیون واقفینی مثل مرحوم محمد نمازی است. وی تحول عظیمی را در سطح بهداشت و سلامت در شیراز ایجاد کرد که بعدها برخی دیگر از خیراندیشان به تبعیت از وی ساخت مراکز درمانی را در این شهر ادامه دادند. بیمارستانهای مادرکودک، بوعلی سینا، حضرت زینب، بعثت همه و همه از ساخته های خیرین هستند. بیمارستان گراش با آن سطح و ظرفیت توسط مرحوم انصاری ساخته شد. این ها همه ادامه سنتی است که مرحوم نمازی پایه گذاری کرده بود. بنابراین اهمیت وقف در بحث سلامت به خصوص در استان فارس بسیاری کلیدی است.
یکی از ویژگیهای وقف، ماندگار بودن آن است. به عنوان مثال در همین بحث پزشکی و سلامت بسیاری از بیمارستانهای موقوفه نه تنها در زمان خود مثمر به ثمر بودهاند بلکه روزبهروز دایره خدمترسانی آنها افزایش مییابد.
همینطور است. شما تصور کنید مرحوم پستچی اموال خود را برای ساخت درمانگاه وقف نمیکرد. چه اتفاقی میافتاد؟ قطعا اموال وی به وراث میرسید و جایی هم برای خدمت به مردم ساخته نمیشد. این در حالی است که هماکنون بین ۳هزار الی ۴هزار نفر از قشر محروم جامعه به صورت روزانه از این مرکز درمانی خدمات میگیرند. این تنها یک نمونه است چه بسا بسیاری از موقوفات نیز هستند که خدماترسانیهای گستردهای انجام میدهند اما کمتر کسی از موقوفه بودن آن آگاهی دارد.
به این نکته اشاره کردید که وقف هماکنون کارکردهای جدیدی به خود گرفته است و ضرورت دارد که بیش از پیش به مردم معرفی شود. منظورتان از این گفته چیست؟
تغییر سبک زندگی مردم، گستردهتر شدن ارتباطات، تاسیس سازمانها و ادارات و دیگر مواردی که با زندگی مدرن ایرانیها درآمیخته است، عواملی هستند که کمی از آشنایی مردم با این سنت حسنه کاسته است.
امروز وقف کارکردهای تازهای در حوزه کارآفرینی و اشتغالزایی، گسترش حوزه پزشکی، تاسیس شرکتهای دانشبنیان و حتی حفظ میراث فرهنگی را در خود گنجانده است. به عنوان مثال یکی از مهمترین شرکتهای تولید پروتزهای پزشکی در شیراز هماکنون از محل موقوفات اداره میشود.
این سنت اسلامی توانایی حل بسیاری از مشکلات اجتماعی در حوزهی تولید، فرهنگ و حتی آسیبزداییهای اجتماعی را دارد. در حقیقت ظرفیتهای نوین وقف برای ارتقا سطح رفاه و فرهنگ عمومی یکی از محوریترین کارکردهای وقف است که خوشبختانه اداره کل اوقاف و امور خیریه استان فارس در این راستا گامهای خوبی برداشته است.
با این حال این سنت را بیشتر باید به معرفی کرد چرا که فرهنگسازی برای این آشنایی با آن در بستر زندگی مدرن شهری کمتر روی داده است. هماکنون بسیاری از مردم از ظرفیتهای بالفعل وقف بی خبر هستند در حالی که همزمان از خدمات وقف در حوزههای سلامت و دیگر حوزه ها نیز استفاده می کنند.
بنابراین اولین گام برای تعامل مردم و این سنت نبوی فرهنگ سازی است. هر چند که خوشبختانه در ایران به خصوص در استان فارس رسانهها نقش مهمی را در این زمینه ایفا کرده اند. من در این جا لازم میدانم از خبرنگاران استان فارس به خصوص شهر شیراز تشکر کنم چرا که کمتر رویدادی در حوزه موقوفات استان رخ داده است که توسط جامعه خبرنگاران پوشش داده نشود.
پرسشی که ممکن است برای بسیاری از مردم پیش بیاید این است که چگونه میتوان چیزی را وقف کرد؟ در حقیقت برای وقف کردن یک دارایی یا ملک چه شروطی لازم است؟
تنها قید و شرطهای لازم این است که ۱: شخص مالک حقیقی آن دارایی باشد و ۲: آنچه که نیت واقف است مخالف شرع و قانون نباشد. یک واقف میتواند با همین دو شرط، گستره وسیعی از فعالیتهای خیراندیشانه را پوشش دهد