استفاده ابزاری شیطانگرایان از رمان و هنر/فصل مشترک همه عرفانهای کاذب!
به گزارش ادیان نیوز: در بررسی «ناگفته های ادیان در مورد شیطان پرستی» سلسله مباحث حجت الاسلام «حسین عرب»، پژوهشگر فِرَق و ادیان را که به همت شبکه جهانی ولایت تهیه شده است، مرور می کنیم.
حجت الاسلام «حسین عرب» با بیان اینکه در دوران معاصر ابعاد فلسفی، فرهنگی –اجتماعیِ جریان شیطان پرستی بیشتر شده و قرائت های مدرنی از آن می شود که سازگارتر با جامعه امروز است، گفت: آنها بسیاری از مباحث را انتزاعی و فلسفی می کنند. پدر شیطان گرایی معاصر فراماسونر بریتانیایی به نام «آلیستر کرولی» است که به قول خودش حجم مطالعات زیادی داشته است، او گروه و فرقه ای به نام «تلما» را راه انداخت و کتابی به نام «قانون» نوشت و گفت در سفری که به مصر داشته است فرشته ای آمده و با او صحبت کرده و این قوانین را گفته است!
مدیرعامل موسسه بهداشت معنوی افزود: شعار فرقه تلما این بود: «هیچ قانونی نیست هرچه می خواهی انجام بده»، این شعار در واقع اباحی گری ها را توجیه می کرد، آن قدر این اباحی گری ها در فرقه تلما زیاد شد که دولت ایتالیا آنها را از جزیره «چوفالو» در سیسیل ایتالیا، اخراج می کند و از جمله عنوان های ژونالیستی که در آن دوران طی این اتفاقات به کرولی داده شد شرورترین انسان دوران بود. او انحرافات اخلاقی فراوان داشته است و به اندازه ای مواد مخدر مصرف می کند که نهایتا در آمریکا می میرد.
حجت الاسلام عرب اظهار کرد: در نظرسنجی تلویزیون بی.بی.سی انگلستان در سال ۲۰۰۲ با عنوان صد شخصیت برجسته تمام تاریخ انگلستان، آلیستر کرولی نفر ۷۳ این لیست است. او آن قدر در زمان خود به قدری نفوذ داشت که فرقه هایی بعد از او مدعی ادامه راهش شدند.
وی ادامه داد: وی این جریانات را رقم زد و جان دوباره ای به شیطان گرایی داد و لذا به او پدر شیطان گرایی معاصر می گوییم، اما اگر بخواهیم وارد ادامه این جریان در عصر معاصر بشویم، شیطان گرایی تا حدی ابعاد فرقه ای خود را از دست داده و خود را به شکل یک جنبش اجتماعی نشان می دهد. شیطان گرایان اندیشه ها را در قالب رمان و اثر هنری ترویج می دهند.
وی در مورد فرقه های شیطان گرایی در دوران معاصر گفت: این فرقه ها در جامعه غربی و به ویژه آمریکا شکل گرفته است، نگاهی که به شیطان و واژه شیطان در آن محیط ارایه می شود، متفاوت است با تلقی ای که یک مسلمان از شیطان دارد، بنابراین اول باید این تفاوت ها را بشناسیم. گاهی آنان شیطان را با ویژگی های مثبتی معرفی می کنند و این سوال می شود که چه طور ممکن است؟ این عقاید از آموزه های تحریف شده کتاب مقدس است.
این پژوهشگر فرق و عرفان در ادامه بیان کرد: همه این تحریف ها ریشه در نگاه یهودی-مسیحی دارد، اگر شیطان یهودی-مسیحی را با شیطان معرفی شده در اسلام مقایسه کنیم با دید بازتری مساله مشخص می شود. اولین تفاوتی که وجود دارد در ماهیت شیطان است، شیطان در کتاب مقدس شامل عهد عتیق و عهد جدید، یک فرشته معرفی می شود، بر خلاف آیات قرآن که می فرماید شیطان یک جن بود اما به خاطر عبادات اش هم ردیف فرشتگان قرار گرفت و بعد سقوط کرد. خود این تعبیر در کتاب مقدس، یک نوع تقدس برای شیطان می آورد یعنی می گویند او فرشته ای در کنار گابریل بود.
وی ادامه داد: در تفاوت دوم و در آیات اولیه صفر، پیدایش فصل سوم در مورد ماجرای فریب آدم و حوا آمده است: خداوند آدم و همسرش را از خوردن آن شجره ممنوعه منع کرد و شیطان در قالب ماری داخل باغ عدن شد و آنها را فریب داد، در این میان مار که از همه حیوانات صحرا هوشیارتر بود به زن گفت: آیا خداوند حقیقتا گفته از همه درختان باغ نخورید؟ حوا پاسخ داد: از همه می خوریم اما خداوند فرمود از میوه درخت وسط باغ نخورید، مار گفت: هر آیینه نخواهید مُرد بلکه خدا می داند روزی که از آن بخورید چشمان شما به نیک و بد باز می شود و مانند خدا عارف به حق خواهید بود. از همین جا و این تعبیر در کتاب مقدس، باز هم زاویه ای ایجاد می شود با آنچه که در مورد شیطان در اسلام گفته شده است.
حجت الاسلام عرب تاکید کرد: چند آیه جلوتر در کتاب مقدس خداوند بر این حرف شیطان صحه می گذارد! در کتاب مقدس (تحریف شده) آمده که خداوند متوجه می شود آدم و همسرش از میوه خورده اند و خطاب به ملائکه می فرماید: همانا انسان مثل یکی از ما شده است (یعنی همان چیزی که شیطان گفته بود) یعنی یک عامل خلود و جاودانگی هست که خدا را با آدم متمایز می کند که اگر این عامل هم به تحقق برسد انسان با خدا فرقی ندارد!!!
وی در ادامه ابراز کرد: در نگاه یهودی مسیحی که از عرفان یهودی «کابالا» برداشت شده، مطرح می شود که انسان می تواند خدا باشد. یکی دیگر از چیزهایی که در عرفان یهودی و کلا یهودیت احراز می شود بحث مرگ است و قرآن هم به شدت روی این مساله دست می گذارد. در واقع یک فصل مشترکی میان بسیاری از عرفان های کاذب وجود دارد که آبشخور آن عرفان تحریف شده کابالا است و اینکه تاکید می کنند که انسان می تواند خدا شود و همین نوع نگاه است که انسان را از قید و بند ادیان رها می کند و همان موقع است که فضای اباحی گرایانه ای شکل می گیرد.
مدیرعامل موسسه بهداشت معنوی تصریح کرد: اما تفاوت دیگر آن است که شیطان را نماینده و راهنما به سمت علم و دانش و بصیرت حقیقی مطرح می کنند، لذا در دوران قرن وسطا گاهی با دانشمندان مقابله می شد و دانش را شیطانی قلمداد می کردند. حال که دوران مدرنیسم آمده و با نگاه های علمی که بر دنیا حاکم شده و جایگاه دانش تغییر کرده است، به تبع کسی هم که منبع دانش تلقی می شد (به غلط) اکنون جایگاهش تغییر کرده است. در برخی فرقه های شیطان گرایی حتی می گویند ما توصیه نمی کنیم که فرد شیطان گرا باید از نظر علمی بهترین باشد، آنها ارزش آفرینی می کنند، شیطان را فرشته تلقی کرده و او را نماینده علم و دانش می دانند.
این پژوهشگر فِرَق در پایان خاطرنشان کرد: آخرین مورد تفاوت در مورد تلقی ای که از شیطان در اسلام و در مسیحیت- یهودیت وجود دارد، آن است که او را موجودی بسیار قدرتمند تلقی می کنند که در جای جای آیات مقدس حضور دارد و در برابر خداوند محاجه می کند. مثلا لشکرکشی می کند، در حالی که به تصریح قرآن شیطان ضعیف است مگر آنکه کسی خود را به دست او بسپارد